قاچاق، قاچاق است
اهمیت منابع طبیعی و جنگل موضوعی واضح و اثبات شده در دنیا و کشور عزیزمان ایران است. قوانین مختلفی در خصوص حفظ و صیانت از جنگل در جامعه بین الملل و ایران اسلامی پیش بینی و تدوین شده است تا همانطور که این میراث ارزشمند برای بقای انسانها به ما رسیده است ما نیز در […]
اهمیت منابع طبیعی و جنگل موضوعی واضح و اثبات شده در دنیا و کشور عزیزمان ایران است. قوانین مختلفی در خصوص حفظ و صیانت از جنگل در جامعه بین الملل و ایران اسلامی پیش بینی و تدوین شده است تا همانطور که این میراث ارزشمند برای بقای انسانها به ما رسیده است ما نیز در راستای حفظ و گسترش آن بکوشیم تا آیندگان این مرز و بوم نیز از آن بهرمند شوند. استاد ارزشمند حجت الاسلام قرائتی در خصوص وظیفه ما در حفاظت از منابع طبیعی می فرماید: «از چشمه باید حفاظت كنیم از جنگل باید حفاظت كنیم این درختها سبحان الله میگویند، شما كه درخت میشكنی یكی از تسبیح گوهای خدا را نابود میكنی چرا؟ خیلی باید كار بشود تا این درخت سبز بشود، آخر بعضی پولها پیداست كه آدم پول میدهد به این باغبان، بعضی پولها پنهان است … ما مسئول هستیم نسبت به آب، خاك، درخت، گیاه و غیره.»
حفظ، حمايت،حراست و بهره برداري اصولي از جنگلها یکی از وظایف اصلی و مهم سازمان جنگلها،مراتع و آبخیزداری در سطح کشور و ادارات کل منابع طبیعی در استانها می باشد. بر اساس اطلاعاتی که بر روی سایت این سازمان درج شده است،حجم سرپاي جنگلهاي شمال كشور، حدود 400 میلیون متر مكعب و جنگلهاي خارج از شمال حدود 200 ميليون متر مكعب است. کارشناسان ارزش اقتصادي جنگلهاي كشور را 300 هزار ميليارد ريال برآورد کردهاند.سرانه جنگل در كشور 17/0 هكتار است در حاليكه سرانه جهاني جنگل 62/0 هكتار ميباشد. مقايسه اين آمار ضرورت توجه به حفظ، احياء و توسعه جنگلهاي كشور را نشان ميدهد.اهمیت جنگل بخصوص ارزش استراتژیکی جنگل های شمال بر کسی پوشیده نیست. مازندران بعنوان یکی از استانهای شمالی سهم بسزایی در جنگلهای شمالی را در اختیار دارد. با این حال مردم و مسئولین چگونه از این نعمت الهی حراست و حفاظت می کنند؟
اخباری که از گوشه و کنار در شهرهای مختلف به گوش می رسد نگران کننده است. مسافران و گردشگران پس از حضور در جنگل ها و پارک های جنگلی زباله های خود را برای جنگل به یادگار می گذارند. پولدارها به قیمت ساخت یک ویلا و استراحتگاه نه تنها به اراضی کشاورزی رحم نمی کنند بلکه در قطع درختان حاشیه روستاهای استان نیز هیچ کم و کاستی از خود نشان نمی دهند. در شهرهای کوهپایه ای استان بویژه در سوادکوه بواسطه ورود مردم به عرصه منابع طبیعی و جنگلی پرونده های مختلفی در دادگستری تشکیل شده تا بتوان از حقوق بیت المال برای خود همین مردم حفاظت کرد. از طرفی برخی مواقع شاهد لابی گری های مختلفی برای واگذاری عرصه های جنگلی و منابع طبیعی از سوی مسئولین حوزه های مختلف به اشخاص به اصطلاح سرمایه گذار هستیم که متاسفانه به تنها موضوعی که فکر نمی کنند حفاظت از جنگل و منابع طبیعی می باشد.
قطع درختان و قاچاق چوب معضل دیگری است که به شدت جنگلهای شمال را تهدید می کند. اره موتوری هایی که به جان درختان، این سبحان الله گویان افتاده است و هیچ کس هم جلودار آنان نیست. به نظر نگارنده معضل قاچاق چوب از تصرف منابع طبیعی توسط مردم برای جنگل ناگوار تر است زیرا منابع طبیعی تصرف شده در صورت پیگیری مناسب از سوی دستگاه مسئول و همکاری قوه قضائیه قابل برگشت به بیت المال است ولی قاچاق چوب که موجب قطع درختانی می شود که سالهای طولانی با قدرت خداوند به یک درخت تنومند تبدیل شده است دیگر امکان بازگشت آن به این زودی ها میسر نخواهد بود. در واقع معضل قاچاق چوب مرگ تدریجی جنگل است.در یکی از روزهای پایانی تیرماه، مشاهده خبر توقیف محموله قاچاق چوب توسط یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی از شبکه تبرستان که بجای خوشحالی از این دستاورد! تاسف خوردم. بر اساس گزارشی که فرماندهی یگان حفاظت به خبرنگار می داد، ارزش حجمی این محموله 150 کامیون و ارزش ریالی آن 35 میلیارد ریال بود. تصویری که شبکه تبرستان در حال پخش خبر نشان می داد حجم انبوهی از درختانی بود که با اره موتوری بریده شده بودند! فقط آن مسئول نگفت که ایشان و همکارانشان هنگام قطع این حجم درخت که مسلما بدون تجهیزات و ابزارآلات میسر نبوده است، کجا بودند!
با دیدن این خبر به یاد خبرهایی شبیه گزارش هایی که از سوی نیروی انتظامی در هنگام کشف محموله های مواد مخدر منتشر می کند، افتادم. نگارنده تاکید دارد برای روشن تر شدن موضوع، قاچاق مواد مخدر و قاچاق چوب را با یکدیگر مقایسه کند زیرا قاچاق چوب و قطع درختان ضایعه تاسف انگیزی است که باید در حد و اندازه قاچاق مواد مخدر جدی گرفته شود. نیروی انتظامی در بسیاری از موارد اینگونه کشف ها را نمادی از اقتدار و پیروزی بیان می کند ولی دستگاه های مسئول حفظ جان درختان هم باید مرگ جنگل را مایه مباهات و پیروزی قلمداد کنند؟ تلاش نیروی انتظامی برای مهار قاچاق مواد مخدر در حجم های مختلف قابل تقدیر است و روش های مختلفی نیز از سوی ناجا با هماهنگی دستگاه های ملی و بین المللی برای پیشگیری از قاچاق مواد مخدر اندیشیده شده است. آیا در خصوص قاچاق چوب که سرمایه ملی را به غارت می برند نیز به همان اندازه حساسیت و تدبیر های لازم برای پیشگیری وجود دارد؟ جوانی که معتاد شده را می تواند در چند ماه به جریان زندگی باز گرداند ولی درخت قطع شده را در چند سال می توان به عرصه طبیعت بازگرداند؟ آیا کشف محموله های مختلف درختان قطع شده آنهم به اندازه چند کامیون کار دشواری است؟ زیرا مواد مخدر نیست که بتوان در جیب شلوار پنهان کرد! این چند مقایسه نشان می دهد که اگر قاچاق چوب و قطع درختان را با اهمیت تر از قاچاق مواد مخدر در نظر نگیرم، حداقل باید در یک سطح برای این دو معضل برنامه ریزی کرد و اهمیت قائل بود.
علاوه بر موضوع پیشگیری در قاچاق چوب و غارت بیت المال، نحوه و میزان برخورد با متخلفین پس از کشف تخلف است. آیا دستگاه قضایی فقط در حد قطع درختان و قاچاق چوب با قاتلین طبیعت برخورد می کند یا اینکه در حد از بین بردن موجودی که سبحان الله می گوید؟ آیا مجازات قاتل طبیعت در حد استفاده و حمل سلاح سرد هست؟ دستگاه قضا بداند که اگر جنگل نباشد، انسانی وجود نخواهد داشت که سلاح سرد حمل کند. بنابراین اول باید به فکر تداوم حیات بشر بود و بعد برای جلوگیری از تخلف بشر اهمیت قائل شد.مجازات حداکثری برای متخلفان عرصه منابع طبیعی و قاتلین درختان، اندیشیدن تدابیر لازم برای پیشگیری از قطع درختان و قاچاق چوب، تجهیز دستگاه های مسئول به تکنولوژی های روز دنیا برای حفاظت از جنگل،فرهنگ سازی و اطلاع رسانی از سوی دستگاه مسئول برای همراهی و همکاری مردم در راستای معرفی متخلفین و نهادینه کردن اهمیت جنگل در زندگی بشر راهکارها و پیشنهادهایی است که باید برای حفظ جنگل بعنوان میراثی برای آیندگان کره خاکی، مورد توجه دستگاههای ملی و استان مازندران قرار گیرد.
اسحق پاک نیا
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0