عزتطلبی و ذلتستیزی؛ آموزههای مهم عاشورا
همزمان با ایام محرم سال ۱۴۰۱، درباره نقش زیباییهای اخلاقی کربلا در مناسبات زندگی و کارکردهای اخلاقی و معرفتی آن در زوایای زندگی اجتماعی انسانها گفتوگویی تفصیلی با سید معصوم باقرپور دکترای علوم و نهج البلاغه ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید؛
سوال: کارکردهای تربیتی و اخلاقی عاشورا را بیان کنید؟
پاسخ: واقعه کربلا برای خود رمز و رازی دارد، هر وقت به واقعه کربلا نگاه میکنیم بعد احساسی و هیجانی آن در ذهنمان خطور میکند در حالی که واقعه کربلا از جامعیت در عقل و عشق، شور و شعور، اشکی که توام با قدرت باشد و یک سری صفات و مفاهیم ناب انسانی همچون اخلاق، ادب، صبر، استقامت، ایثار و فداکاری برخوردار است، این مفاهیم هیچگاه تکراری نبوده و از طراوت و پویایی برخوردار هستند لذا امام حسین (ع) با همین مفاهیم عمق دلها و جانها را تکان دادند و رمز جاودانگی کربلا نیز با همین مفاهیم بود که ماندگار شد، این مفاهیم مبنا و معیار محسوب میشود که باید در لایههای زندگی اجتماعی ما نفوذ پیدا کنند و اینکه کارکردهای عرفانی عاشورا امروزه چه چیزهایی هستند و زیبایی های اخلاقی عاشورا چه تاثیری در زندگی اجتماعی ما انسانها دارند مهم است، اینکه اینها چطور در روابط اجتماعی ما نقشآفرین باشند چرا که جامعه اسلامی تشنه این زیباییهای اخلاقی است.
در رابطه با کارکردهای عاشورا میتوان گفت که کارکرد عاشورا کارکرد ظلم ستیزی است، مقابله با باطل و دفاع از حق، پس از عاشورای ۶۱ هجری یزید گمان میکرد که همه چیز تمام ش در حالی که کسانی که حادثه عاشورا را رقم زده و مقابل امام ایستادند خودشان مدعیان اسلام بودند و در فجایعی که در آن سال اتفاق افتاد دو اسلام حق و باطل در مصاف هم قرار گرفتند
ظلم به هر شکلی که باشد روح انسان را آلوده میکند بنا بر فرموده امام سجاد (ع) اگر کسی به کسی ظلم کند از مدار ما اهل بیت (ع) خارج شده است این کارکرد ظلم ستیزی است، کارکرد عاشورا کارکرد عزت طلبی است امام حسین (ع) به مقام عزت رسید شاهکار اخلاقی حضرت این بود که خداوند به ایشان عزت داد، امروزه عزتطلبی و ذلتستیزی در فرهنگ عاشورا میتواند در بسیاری از روابط و مقولههای اجتماعی، سیاسی و مدیریتی ما حائز اهمیت باشد، پیام عاشورا پیام گذشت، ایثار، ادب و تواضع است و امام جانش را داد تا ارزشهای دین حفظ بشود، اگر دیدیم که دین خدا در خطر افتاد باید با تمام وجود از آن صیانت کنیم.
سوال: رفتار حماسهسازان کربلا چه آموزههایی را با خود بههمراه دارد؟
پاسخ: کربلا صحنه مجسم زیباییهای اخلاقی بود، لذا زمانی که ما اثرگذاری معنوی شخصیتهایی که بهعنوان جلوههای حقطلبی و زیباییهای اخلاقی را مرور میکنیم همچون نقش “حضرت عباس (ع)” در تحکیم و تعمیق روابط اخلاقی با برادر بزرگوارشان امام حسین (ع) که امروزه میتواند یک الگو در روابط خانوادگی و مناسبات اجتماعی باشد یا نقشی که “مسلم بن عقیل” در هدایتگری و تبیین واقعه کربلا دارد اینکه چطور در آن موقعیت میتواند دشمنش که ابن زیاد است را به هلاکت برساند اما در اوج قدرت گذشت میکند.
یا نقشی که “حر بن ریاحی” در واقعه کربلا ایفا میکند اینکه چگونه الگوی ادب اخلاق و تواضع معرفی میشود و امام حسین (ع) حر را مورد عفو و بخشش خود قرار میدهد، یا حضرت علی اکبر (ع) که توسط امام حسین (ع) در کارزار اذن جنگ پیدا میکند اما حضرت به آنها در نکته تربیتی میفرمایید “در وسط میدان چند لحظهای جلوی چشمان من راه برو” که گامی برای هویت بخشی و ایجاد انگیزه برای جوانان است.
سوال: چه عواملی که باعث خلق حادثه عاشورا شده است؟
پاسخ: کربلا ترکیبی از “کرب” و “بلاست” لذا اگر بخواهیم به نقش عرفان در واقعه کربلا اشاره کنیم میبینیم که بلا در واقع رنجی است که انسان در طول زندگی و در راه عقیده خودش صرف میکند و با بلاست که انسان مورد ابتلا قرار میگیرد و میزان اخلاص انسان به وسیله بلا سنجیده میشود، در روایت داریم که بلا برای یاران خداست، امام حسین (ع) در شب عاشورا یاران خود را فرامیخواند که آماده بلا، مصیبت و گرفتاری در روز عاشورا باشید و چیزی بر زبان نیاورید و گلایه نکنید.
بزرگترین دارایی امام حسین (ع) خداوند است، اینکه میدانست کربلا محل رنج و مشقت و مرارت است اما آگاهانه این راه را انتخاب کردند لذا در کربلا دو گروه در مصاف هم قرار میگیرند؛ گروه ایثار، شهادت و رشادت و گروه دوم معروف به عیش و نوش و خوشگذرانی هستند پس نه تنها امام حسین (ع) عاشق خداوند بود بلکه خداوند هم عاشق ایشان بود که امام حسین (ع) را به درجه رفیع و مقام بلند ایثار و شهادت میرساند و امروز هم خداوند به شهدا نظر میکند چون خداوند عاشق آنها بود اوج معرفت، عرفان و یقین اینجاست و هیچ عرفانی بالاتر از این نیست، امام حسین (ع) در روز عاشورا بهترینهای خودش را از دست میدهد و دارایی خود را از دست میدهد بدنش با شمشیر قطعه قطعه میشود اما روحش برای همیشه نسلها استوار میماند.
سوال: انگیزه امام حسین (ع) برای قیام عاشورا چه بود؟
پاسخ: امام حسین (ع) به قامتی به بلندای تاریخ در برابر بزرگترین مصیبتها ایستاد چرا که ایشان و یارانشان رابطه محکمی با خدا برقرار کردند لذا انگیزه امام حسین (ع) کاملا خالص بود برای قدرتطلبی و تصاحب مال نبود، امام حسین (ع) دارای هدف و مقصد بود، مقصد امام حسین (ع) این بود که با لبیک به دعوت کوفیان با مردم بیعت کند، امام هیچگاه تن به بیعت با یزید نداد و فرمودند مثل منی با یزید بیعت نخواهم کرد، لذا بعد از پیامبر اکرم هندسه اسلام دگرگون شد و امویان تلاش کردند که اسلام جعلی را به خورد مسلمانان بدهند و دین را ابزار و اسیر خود قرار دادند، ۵۰ سال بعد از پیغمبر اکرم همه چیز دست به دست هم داد تا حادثه عاشورا را رقم زدند، عواملی همچون نفاق، دورویی، تکبر، دروغگویی، تحمیل کردن نظرات بر قرآن، تظاهر و ریا، تبلیغات دروغین و غیره دست به دست هم داد.
سوال: پیام اصلی عاشورا چیست؟
پاسخ: عاشورا محصول و ثمره بیبصیرتی عدهای از دین فروشانی است که حب دنیا را بر دینداری خود ترجیح دادند لذا تعبیری که امام حسین (ع) دارد این است که برخی مردم بنده دنیایند و دین در نظرشان لقلقه زبان بود، امروزه رسالت ما بازخوانی وصیت امام حسین (ع) است که کارکردهای اخلاقی و معرفتی عاشورا چگونه میتواند در جامعه اسلامی در زندگی اجتماعی ما تاثیری داشته باشد و امروزه ضعفها و خلاهای زندگی فردی و اجتماعی با کارکردهای اخلاقی و معرفتی عاشورا و مولفههایی که باعث تثبیت عاشورا شدند پوشانده میشود، عاشورا یک ظرفیت است، بسیاری از دانشمندان مسیحی امام حسین (ع) را بهعنوان شخصیت تاثیرگذار انسانی برای همه بشریت میدانند، این ظرفیت متعلق به همه است.
سوال: چرا با اینکه امام حسین (ع) با اینکه میدانستند که به شهادت میرسند اما زن و کودکان و خانواده خود را با خود همراه کردند؟
پاسخ: در پاسخ به این سوال چند نکته وجود دارد اولا اینکه امام حسین (ع) انگیزه مذهبی و اعتقادی داشت که اساسا نقش حضرت زینب (س) به عنوان کسی که باعث آرامش و التیام کاروانیان میشد و رابطه عمیق قلبی به خداوند داشت، همچنین بعد اعتقادی امام حسین (ع) در این باره که حضرت زینب (س) میتواند تسلی خاطر اهل خانواده باشد، دوما انگیزه امنیتی امام حسین (ع) بود اینکه امام در مدینه خانه امنی نداشت که خانواده خود را به آنجا ببرد و کسی هم از او حمایت نکرد، لذا امام نگران خانواده اش بود و اگر زن و فرزند را در مدینه میگذاشت احتمال ترور و دستگیری توسط عوامل یزید هم وجود داشت و سومین انگیزه، انگیزه نظامی بود، همراهی خانواده اثر مثبتی در جذب نیروهای نظامی داشت پس زنان هم نقش مهمی در التیام بخشی کاروان داشتند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0