سبک زندگی تهرانی و سبک انحصاری سریال سازی ها

حرف آنلاین: چند سالی است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بر حجم سریال های ساخت داخل افزوده و سعی می کند زمان بیشتری از زمان بندی پخش برنامه های سیما را به پخش سریال های ایرانی ساخت داخل اختصاص دهد. این موضوع به عقیده ی بسیاری می تواند بستر بسیاری مهم و مناسبی […]

حرف آنلاین:

چند سالی است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بر حجم سریال های ساخت داخل افزوده و سعی می کند زمان بیشتری از زمان بندی پخش برنامه های سیما را به پخش سریال های ایرانی ساخت داخل اختصاص دهد. این موضوع به عقیده ی بسیاری می تواند بستر بسیاری مهم و مناسبی برای جلوگیری از گرایش خانواده ها به سریال های خارجی و سریال های ماهواره ای باشد که تا حد زیادی با فرهنگ اسلامی و ایرانی در تضاد محتوایی است. در این زمینه رقابت بسیاری جدی و دشواری میان سیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه های ماهواره ای جریان دارد. به همین دلیل صدا و سیما می کوشد هر چه بیشتر بر کیفیت سریال ها بیفزاید تا مخاطبان بیشتری را به سریال های ایرانی که متاثر از فرهنگی ایرانی است سوق دهد. این از تمامی جنبه ها امر بسیار پسندیده ای است. هم آنکه می تواند توجه مخاطبان را تا حد زیادی از ماهواره های خانمان برانداز دور کرده و هم آنکه علاوه بر جنبه های سرگرمی دارای جنبه های آموزشی نیز بوده و کار فرهنگی کند. برای مثال می توان به موضوعات فراوانی که در سریال های داخلی در ارتباط با اعتیاد بدان پرداخته می شود اشاره کرد. مطابق نظر کارشناسان اگر این سریال ها به گونه ای هنرمندانه بدین موضوعات اجتماعی بپردازند می توانند تا حد زیادی در کاهش این آسیب های اجتماعی مثمر ثمر باشند.

اما نکته مهمی که در این سریال ها می بایست بررسی شود کلیت بسیار فراگیر و بارزی از سبک زندگی خاصی است که در این سریال ها، مجموعه فیلمسازی بدان روی آورده و نقش ها، عناصر، فضاسازی ها، متن و روایت داستانی را بر اساس آن می سازد. این کلیت فراگیر از نوع سبک زندگی، اخیراً به طرز ملال آور و خسته کننده ای به سمت سبک زندگی مردمان پایتخت گرایش یافته و دغدغه های زندگی افرادی که در تهران زندگی می کنند را به عنوان دغدغه های کل مردم ایران نمایش می دهد. این موضوع به شکل بسیار بارزی در سریال های ساخت صدا و سیما قابل مشاهده است. به ویژه سریال های مناسبتی که اخیراً در ماه مبارک رمضان از شبکه های سیما پخش شد. سه سریال اصلی شبکه های یک، دو و سه سیما سه سریال مناسبتی در شب های ماه رمضان بر روی آنتن بردند که هر  سه سریال بازتاب بسیار واضحی از سبک زندگی و دغدغه های انسانی بود که در تهران زندگی کرده و با مشکلات، فضاهای زیستن، دغدغه ها، آرزوها، امکانات، محدودیت ها، و سبک زندگی تهرانی روبرو است. سریال های اخیر صدا و سیما به گونه ای ساخته می شوند که گویی کل کشور بزرگ ایران تنها شهر تهران بوده و فرهنگ و سبک زندگی مردمان این شهر است که لیاقت سریال شدن را دارد. در صدا و سیما سریال هایی که به سبک زندگی و فرهنگ مناطق دیگر ایران بپردازد و دغدغه های مردم استان های دیگر را بازنمایی کند کمتر ساخته می شود. متن سریال ها به طرز فاجعه باری در تکرار عذاب آوری از زندگی تهرانی ها نوشته شده و سریال ها بر اساس این فیلمنامه های تکراری ساخته می شوند: خانواده هایی که دور هم جمع شده و کباب درست می کنند، سکانس تکراری تمام سریال ها و فیلم هاست. برای مثال در سریال “هفت سنگ” مخاطب بارها و بارها با این سکانس تکراری (با اندکی تفاوت دیالوگ ها) مواجه می شود. گویی انسان ها تنها در صورت فراهم کردن بساط کباب می توانند دور هم جمع شوند. و یا آنکه یک پای ثابت تمام داستان ها و اتفاقات تصادف، بیماری، و بیمارستان است. بیمارستان یکی از اصلی ترین و تکراری ترین حربه ها برای جذاب کردن سریال ها به شمار می رود.

شاید مسئولین صدا و سیما دیگر می بایست کمی به خود آمده و به تکراری شدن فیلمنامه ها واکنشی نشان دهند. البته این خود نشان از نظام انحصاری ورود به جرگه ی فیلمسازی در صدا و سیما دارد که اوضاع را به این نقطه کشانده است. در این سیستم انحصاری عده ای وجود دارند که تمامی جوانب کار را در دست داشته و اجازه ی ورود فکرهای جدید را نمی دهند. فکرهای جدیدی که می توانند اتفاقات و روندهای زندگی مردمان استان ها و شهرهای دیگر ایران را در قالب فیلم ها و سریال ها به مخاطبان انبوه ایرانی نمایش دهند.