جنگ دیپلماتیک با جمهوری اسلامی

حرف آنلاین: آل سعود با اعدام شیخ باقر النمر نشان داد به دنبال ماجراجویی و سنجیدن افکار عمومی خصوصا در جمهوری اسلامی ایران است.آل سعود که همواره در صدد این برآمده که جنگ سرد و دیپلماتیکی با جمهوری اسلامی را آغاز کند، این بار هم پیرو همان سیاست خصمانه شان، به دنبال جنگ دیگری هستند، […]

حرف آنلاین: آل سعود با اعدام شیخ باقر النمر نشان داد به دنبال ماجراجویی و سنجیدن افکار عمومی خصوصا در جمهوری اسلامی ایران است.آل سعود که همواره در صدد این برآمده که جنگ سرد و دیپلماتیکی با جمهوری اسلامی را آغاز کند، این بار هم پیرو همان سیاست خصمانه شان، به دنبال جنگ دیگری هستند، جنگی که اگر به آن تن دهند طبیعتا تقابل بین دو کشور ایران و عربستان نخواهد بود بلکه جنگی فرقه ای بین شیعیان و اهل سنت خواهد بود. این اختلافات با قطع شدن روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی با برخی کشورهای عربی از جمله عربستان، سودان، مصر، اردن، تونس و بحرین و همچنین کاهش روابط دیپلماتیک با کشورهایی از جمله امارات و کویت در حال گسترش است. اختلافاتی که همواره دشمنان اسلام برای شکل گرفتن آن از هیچ کوششی دریغ نکرده اند. در همین باب، دشمنان جمهوری اسلامی اعدام شیخ نمر را از صدر اخبار به حاشیه راندند و تعرض به سفارت عربستان در تهران، جای آن را در سر تیتر رسانه های بین المللی گرفته است. اتفاقاتی که اگر کنترل نشود، بتدریج به تمامی حوادث اینچنینی چارچوب آسیب پذیرتری خواهد داد. بطور مثال انفجار یک مسجد شیعیان یا اهل تسنن می تواند در این چارچوب اختلافات، منجر به حوادث ناگواری شود.

قطعا اعدام شیخ نمر محکوم است، اما حمله یک عده دست پرورده به سفارت عربستان، دقیقا همان چیزی بود که بازیگردانان بین المللی منتظر آن بودند. بگذریم از این که در جاهایی رد پای نفوذ هم در این قضیه دیده می شود، اما اینکه آیا این حمله به سفارت خودجوش بوده یا اینکه جوشانده اند و به خورد عده ای داده اند! بحث مفصل دیگریست. برخی در رسانه ها مدعی شده اند کسانی که در حوادث حمله به سفارت نقش آفرینی کردند همان کسانی اند که به سفارت امریکا و انگلیس هجوم آوردند. قطعا این ادعا یک بهره برداری یا سوء استفاده جناحی در داخل کشور بیش نیست، حقیقتا مردمی که در حوادث دو سال پیش تا بحال از عربستان زخم خورده اند و در حادثه منا داغ دیده اند و یا در حادثه تجاوز به دو نوجوان ایرانی در جده غیرتشان جریحه دار شده را نمی توان به جناح خاصی محدود کرد، البته اگر قرار به این باشد که کمی این اتفاق را خودجوش بدانیم. اگر این حرکت اندکی هم خودجوش بوده باشد، نتیجه سیاست های منفعلانه دولت در قبال تحرکات خصمانه آل سعود می باشد. در این جا چندین سوال مطرح است که قضاوت درباره این موضوع بستگی به نظر خواننده واگذار می باشد.

براستی اگر حادثه مذکور را خودجوش می دانند، چرا در زمان وقوع حوادث منا و … این اتفاق برای سفارت عربستان نیفتاد؟ آیا اگر قرار بود اتفاقی رخ دهد، طبیعی تر نبود که در همان زمان اتفاق می افتاد؟ آیا کشتار جمعی عربستان در یمن و قتل و غارت کودکان بهانه ی بهتری برای حمله به سفارت نبود؟ چرا این اتفاق پس از اعدام یک شیخ آن هم عربستانی در تهران و مشهد صورت می گیرد؟ در واقع در این حوادث، بسیار نابخردانه است اگر بپنداریم این اتفاقات حاصل یک اقدام احساسی و خودجوش مردمی بوده است. بدون شک اراده ای حتی فراتر از هوش سیاسی ضعیف آل سعود در این جریان وجود دارد.

اخیرا شنیده شده «انورعشقی»مشاورپادشاه عربستان درگفتگو باشبکه تلویزیونی “المحور” گستاخانه عنوان کرده: «کشورهای حوزه خلیج فارس ریه اقتصادی ایران هستند و ما کاری با ملت ایران خواهیم کرد که در خیابان های عربستان مانند ولگردها گدایی کنند.» که در جواب این شخص باید گفت: « لااقل به آداب و فرهنگ عربی‌تان مقیدباش و دستی را که توان گاز گرفتنش را ندارید؛ ببوسید!»

علی الحال این سیاستی که عده ای جوان بی تجربه در عربستان بکار گرفته اند، علاوه براین که به اختلافات درونی عربستان دامن زده است، نفس های حکومت آل سعود را هم به شمارش انداخته است.

 

بنیامین جعفری