اخبار ویژه روزنامه حرف مازندران/نهم دی ماه

*آتش بیار معرکه فتنه این مصاحبه بود! امروز که سالروز حماسه تاریخی ملت بصیر ایران در پیچاندن طومارجماعتی یاغی است به مصاحبه ای در همان ایام اشاره می شود که فتنه را در حقیقت کلید زد. بر اساس اخبار انتخابات ریاست جمهوری 88 در حالی برگزار شد که قبل از شمارش آرا توسط وزارت کشور […]

خبر-ویژه
*آتش بیار معرکه فتنه این مصاحبه بود!
امروز که سالروز حماسه تاریخی ملت بصیر ایران در پیچاندن طومارجماعتی یاغی است به مصاحبه ای در همان ایام اشاره می شود که فتنه را در حقیقت کلید زد.
بر اساس اخبار انتخابات ریاست جمهوری 88 در حالی برگزار شد که قبل از شمارش آرا توسط وزارت کشور و تأیید شورای نگهبان، میرحسین موسوی در یک نشست خبری اعلام پیروزی کرد، سؤال اینجاست که این نشست در چه شرایطی و به چه دلیل برگزار شد؟ از سوی دیگرعلی‌اکبر محتشمی پور، رئیس کمیته غیرقانونی صیانت از آرا میرحسین موسوی، در کنفرانس خبری خود که در ساعت 16 روز جمعه 22 خرداد 88 برگزار شد در جمع خبرنگاران مدعی پیروزی موسوی شد. این ادعای وی با اعتراض برخی از خبرنگاران روبرو شد که خطاب به وی می‌گفتند با توجه به اینکه مسئولان و نهادهای ذی‌ربط در خصوص آرای کاندیداها خبری اعلام نکرده، آیا شما با استفاده از علوم ماوراءالطبیعه به این نتیجه دست یافته‌اید که موسوی پیروز شده است؟ محتشمی پور در پاسخ به این سوال که چه شواهدی برای پیروزی موج سبز و برنده شدن موسوی در کشور دارید، گفت: چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است و در حال حاضر همه ملت ایران که موج سبز در میانشان وجود داشته، تبدیل به این موج شده‌اند(!) تنها اقدام طرفداران میرحسین موسوی، برگزاری نشست خبری در ساعت 4 بعد از ظهر نبود. سایت‌های حامی میرحسین موسوی در اقدامی غیرقانونی از ظهر روز جمعه 22 خرداد، با ذکر نام کاندیدای مورد حمایت خود، مدعی پیروزی کاندیدای متبوع خود شدند. این القائات برای پیروز نمایاندن موسوی توسط رسانه‌های جنبش سبز همچنان ادامه داشت، در صورتی که هنوز انتخابات نیز به پایان نرسیده بود. در عصر 22 خرداد به خبرنگاران اعلام شد که آقای موسوی صبح شنبه در یک نشست خبری پاسخگوی سؤالات خبرنگاران خواهد بود. ستاد میرحسین موسوی در 90 درصد صندوق‌های انتخاباتی کل کشور نماینده داشت. گزارش‌های محرمانه و غیرمحرمانه این نمایندگان کم‌کم به ستاد موسوی رسید و دریافتند برخلاف تصور اولیه، جهت‌گیری‌ آرا به سمت آنان نیست و حتی در جنوب تهران نیز رقیب موسوی از وی پیش است و این تفاوت آرا در برخی استان‌ها و شهرستان‌ها بسیار فاحش و آشکار است. هنگامی که ساعت از 9 شب گذشت ناگهان به خبرنگاران ستاد انتخابات کشور اطلاع داده شد که نشست صبح فردای آقای میرحسین به 11 امشب (جمعه 22 خرداد) موکول شده است. با آنکه جزییات نشست به خبرنگاران اعلام نشد، اما همگی حدس می‌زدند که موسوی از جهت‌گیری کلی آرا مطلع شده و احتمالا می‌خواهد بازی انتخابات را به هم بزند. با رفتن عقربه ساعت به روی 11 خبرنگاران منتظر بودند تا ببینند موسوی در این نیمه شب چه خبر مهمی را اعلام می‌کند. راس ساعت 11 قرار بود انتخابات رسما پایان پذیرد و مسلما هنوز هیچ گونه آمار رسمی و حتی غیررسمی از شمارش آرا اعلام نشده بود؛ چرا که تازه شمارش آرای صندوق‌ها آغاز شده بود. میرحسین در این نشست در میان بهت اصحاب رسانه خود را رئیس‌جمهور ایران خواند و از رهبری نظام نیز خواست که از آرای وی صیانت کند. این نشست خبری تنها 13 دقیقه طول کشید و هیچ‌یک از خبرنگاران سؤالی از موسوی نپرسید. جالب اینجاست که این اظهارات در صورتی بود که هنوز نتیجه شمارش حتی یک صندوق نیز اعلام نشده بود و حتی در بعضی شعبه‌ها مردم هنوز در صف رای‌گیری بودند و رای خود را در صندوق نیانداخته بودند. هر چه زمان از پایان رای‌گیری می‌گذشت کم‌کم نتایج شمارش صندوق‌ها آشکار و تفاوت آرای احمدی‌نژاد با رقبایش بیشتر و بیشتر می‌شد به گونه‌ای که پس از چند ساعت، این اختلاف به چند میلیون رسید و با پایان شمارش و اعلام رسمی نتایج اختلاف رای 11 میلیون اعلام شد. برخلاف گفته‌های موسوی، اما بسیاری از اعضای ستاد وی، بعدها اعلام کردند که نتیجه انتخابات و تعداد آرا، با آنچه رسما اعلام شد تفاوتی نداشته و پیروزی موسوی در انتخابات، چیزی بیش از یک توهم یا دروغ نبوده. این اعتراف حتی در همان روزهای پس از انتخابات نیز به وضوح توسط اعضای ستاد موسوی صورت گرفت. سعید شریعتی که سال‌ها عضو حزب مشارکت و اتحاد ملت بوده و در انتخابات ۸۸ در ستاد آقای موسوی فعالیت کرده، درباره نشست خبری موسوی می‌گوید: «اصل برگزاری آن کنفرانس خبری در آن ساعت مورد نقد من بود و خدمت ایشان هم عرض کردم. آن کنفرانس خبری به مصلحت نبود و با مشورت احزاب حامی ایشان نبود.»

*حکایت سفر تحقیر آمیز و بدون اطلاع ترامپ!
هفته گذشته دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به منظور بازدید از نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا در سفری که از قبل اعلام نشده بود به عراق و آلمان سفر کرد. ا
بر اساس اخبار منتشره از تیتر یک به قلم هادی امامی، از آن جایی که عدم اعلام چنین سفرهایی در روابط بین الملل معمول نیست واکنش های گسترده ای در این باره شکل گرفت که شاخص ترین آن امتناع نخست وزیر و رئیس مجلس عراق از دیدار با ترامپ بود. درباره حواشی این سفر و نقض حاکمیت عراق عکس العمل های گسترده ای شکل گرفت، که بررسی آن موضوع این مطلب نیست، اما نکته جالب توجه ادامه این سفر به یک کشور غربی به نام آلمان است. عراق به هر ترتیب کشوری است که توسط آمریکا اشغال شده و سپس سالها است که نیروهای نظامی حضور موثر و گسترده در خاک این کشور دارند و از طرفی برخی بی ثباتی های سیاسی و نا امنی های گسترده و بروز تنش های بین المللی باعث شده تا امنیت عراق برای کشورهای درگیر بحران بسیار اهمیت پیدا کند. پذیرفتن رفتار غیر معمول ترامپ در سفر به عراق قطعاً برای ملت رنج کشیده عراق سخت خواهد بود، اما برای مردم و ملت آلمان چطور؟ در چند روز اخیر موضع گیریهای بسیار مفصلی درباره عراق صورت گرفت ولی درباره آلمان کمتر اظهارنظری صورت گرفت. ترامپ در ادامه سفر خود بدون اطلاع قبلی و تشریفات معمول دیپلماتیک به پایگاه نظامی پایگاه هوایی رامشتاین در آلمان رفت، آن هم در قلب اروپا و کشوری که به نوعی از قدرت های بین المللی محسوب می شود. بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا به بهانه دفاع از لیبرالیسم در برای خطر گسترش کمونیسم پایگاه های نظامی متعددی در خاک آلمان ایجاد کرد و بعد از چند سال این کشور نزدیک به 250 پایگاه نظامی در آلمان بوجود آورد تا بزرگترین مقر نظامی خود در خارج از خاک های آمریکا را ایجاد کند. از آن تاریخ تاکنون جنبش ها و اعتراضات گسترده ای بر علیه این حضور نظامی شکل گرفت که البته هیچ توجهی به آن نشد و امریکا در بسیاری از درگیری های بین المللی خود از آلمان به عنوان پشتیبان استفاده کرده و هیچ اجازه ای هم از دولت مستقر نگرفته است، درست مانند هفته گذشته که برای سفر به این کشور هیچ اجازه ای گرفته نشد. نوع ورود و خروج ترامپ به عراق از طرفی نشان از دخالت، قلدرمابی و بی احترامی دارد و از سوی دیگر چون محرمانه و بدون اطلاع قبلی بوده و در کمتر از سه ساعت نیز به پایان رسیده نشانه ای از عجز، ناتوانی و ترس آنها است؛ بخوانیم: ترامپ پس از بازگشت به کشورش نیز طی توئیتی، گله کرد که بسیار ‌اندوهبار است که هفت تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه می‌شود و بعد برای رفتن به آنجا، نیاز به این‌ همه محرمانه بودن و بودن این ‌همه هواپیما در اطرافت و نیز بزرگترین تجهیزات جهان باشد و هرکاری کنی که سالم وارد شوی، وی همچنین در جایی گفته که چراغ‌های هواپیمایش در زمان ورود به آسمان عراق خاموش بوده است. اگر بخواهیم بپذیریم که بلاخره عراق کشوری جنگ زده است که روزی اشغال شده، درباره آلمان ها چگونه باید قضاوت کنیم، آلمان کشوری مستقل است که بعد از اتحاد بخش غربی و شرقی پس از جنگ جهانی دوم به سرعت خود را بازسازی کرده و به یکی از قدرت های بین المللی تبدلیل شده است، چرا باید این گونه تحقیر شوند؟ باید اعتراف کرد که این کوچکترین تاوان پذیرفتن آمریکا و غرب به عنوان قدرت بزرگ است، آمریکا به متحد دیرینه و استراتژیک خود رحم نمی کند چه برسد به کشورهای دیگر، و منطق حاکم بر روابط خارجی چنین عقیده ای، “منفعت طلبی و تامین منافع خود به هر قیمتی” است، چه زیر سوال بردن حاکمیت ملی کشورها و چه تحقیر؛ این نوع رفتار شرم آور و تحقیر آمیز آمریکا باید درس عبرتی برای همه غرب گرایان و کسانی که همواره فریاد ارتباط مستقیم با آن را می زنند، باشد.