آن عمارت منحوس و یک شایعه
حرف-الناز پاک نیا | آتش سوزی عمارت یا همان مرکز دفن زباله شهرستان آمل در چهار دهه گذشته، در ظهر روز عاشورا، داغ ترین خبر یک روز داغ تابستانی بود. مرکز دفن زباله شهرستان آمل و شهرهای همجوار در منطقه عمارت قرار دارد از این رو به نام مرکز دفن عمارت شناخته شده است. مرکزی که امروز به یکی از پرچالش ترین مراکز دفن زباله کشور و استان مازندران تبدیل شده است.
مرکز دفن زباله آمل حدود 30 سال پیش با دستور مسئولان وقت شهرستان به محل دپوی زباله شهرستان آمل و شهرهای فریدونکنار، بابلسر، بابل، محمودآباد و نور تبدیل شد در طی یک دهه اخیر با افزایش دفن زباله در این منطقه دفن بخشی از زباله های شهرستان های دیگر در این منطقه متوقف شده اما هنوز هم روزانه تا 400 تن زباله گفته می شود که در این عمارت دفن می شود.
آخرین خبر مربوط به این مرکز دفن، دستور رئیس جمهور شهید بود که قرار بود این مرکز دفن متوقف و مرکز دفن جدیدی برای شهرستان در نظر گرفته شود اما تصمیم گیری اشتباه فرمانداری آمل این مساله را به یک بحران اجتماعی تبدیل کرد. انتخاب یک مرکز دفن در میان جنگل های هیرکانی و در نزدیکی روستاهای این منطقه، تجمعات چند روزه را در منطقه شوکاشور موجب شد و در نهایت این مساله به فراموشی سپرده شد.
پس از این ماجرا که 9ماهی از آن می گذرد، نه مرکز دفن دیگری برای آن از سوی فرمانداری معرفی شد و نه سیاست جدیدی برای مدیریت این غده عفونی در محور هراز.
نکته مهم تر و فاجعه بارتر اینکه مرکز دفن زباله آمل در کاسه سد هراز قرار دارد و با اتمام سد هراز این منطقه باید به زیر آب برود، منطقه ای که ده ها سال زباله های مختلف را در خود تلنبار کرده است.
از ابتدای ساخت سد هراز، مشخص شده بود که وزارت نیرو مسئول جابه جایی زباله های این مرکز است و باید تا پایان عملیات اجرایی سد، این مرکز از زباله عاری باشد.
با وجود گذشت بیش از ده سال از آغاز عملیات اجرایی سد هراز، هنوز تکلیف صدها هزار زباله دفن شده در مرکز عمارت تعیین تکلیف نشده است و هنوز هیچ طرحی برای ساماندهی این میزان زباله در مکانی که قرار است آب شرب و کشاورزی 5شهرستان مازندران را تامین کند، ارائه نشده است.
و عمارت و یک شایعه…
حالا با آتش گرفتن مرکز دفن زباله عمارت، شایعات دهان به دهان می چرخد، آیا آتش چاره نهایی عمارت است؟ بسیاری از کارشناسان محیط زیستی و بهداشتی از انباشت زباله و تجزیه آن در یک محیط محدود در کنار نگرانی از نفوذ شیرابه های آن به آب های زیرزمینی و رودخانه هراز نگران اند از سویی نیز تجمع و تجزیه این میزان زباله در این منطقه را موجب تولید گازهایی مانند متان عنوان کرده اند که هر لحظه امکان انفجار آن را باور پذیر می کند.
شرح وضعیت منطقه عمارت هم چندان طولانی نیست و هم چندان کوتاه نیست، شرح قصه ای است 40ساله که بدون هیچ طرح عملیاتی رها شده باقی مانده است. حالا با آتش گرفتن آن و احتمال تکرار این مساله در دفعات بعد، هم خطر انفجار گازها، خطر سوختن زباله و آلودگی هوای شهرستان آمل و روستاهای اطراف و نیز خطر سرازیر شدن زباله دپو شده به جاده هراز و رودخانه هراز در نزدیکی آن دلهره ای سخت بر جان افکارعمومی انداخته است.
باید بپذیریم که اراده ای در مسئولان شهرستانی از جمله فرمانداری و شهرداری برای مدیریت مرکز عمارت وجود ندارد، مسئولانی که حتی نتوانستند مرکز دپوی جدید برای زباله های شهرستان بیابند را نباید مسئول مدیریت زباله انباشت شده در طی ده سال اخیر دانست. مساله ای که در ضرب الاجل 15 روزه رئیسی نیز نادیده گرفته شد.
حالا با بحرانی تر شدن مساله عمارت، باید طرحی کلان تر برای مدیریت این غده سرطانی در استان مازندران اندیشیده شود. تعطیلی مرکز عمارت و موظف شدن شهرداری و فرمانداری برای تعیین مرکز جدید دفن، اجرای طرح های بزرگ و مساله محور تفکیک زباله از مبدا به منظور کاهش زباله تولیدی شهرستان، مدیریت مرکز عمارت در محل دپو از جمله احداث زباله سوز در این منطقه برای مدیریت زباله انباشته شده از جمله مسائلی است که باید به صورت مدیریت کلان در این منطقه اجرایی شود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0