گزارش حرف از پرونده هتّاکی به شمالی‌ها + گفت وگوی اختصاصی با متهم: مهمان ِ پررو و یَقه صاحبخانه

حیرانِ یک لحظه تصمیم آنی است که خود هم نمی‌داند ‏چطور و چرا این کار را کرده است اما حرف‌هایی زده است که به نظر تا سال‌ها از ذهن مازندرانی‌ها پاک ‏نخواهد شد.‏گنگ و مبهوت فقط چند کلمه را تکرار می کند، “یک لحظه عصبانی شدم” ” پشیمان هستم”. در بحبوحه جدال میان مازندرانی‌ها و […]

حیرانِ یک لحظه تصمیم آنی است که خود هم نمی‌داند ‏چطور و چرا این کار را کرده است اما حرف‌هایی زده است که به نظر تا سال‌ها از ذهن مازندرانی‌ها پاک ‏نخواهد شد.‏گنگ و مبهوت فقط چند کلمه را تکرار می کند، “یک لحظه عصبانی شدم” ” پشیمان هستم”.
در بحبوحه جدال میان مازندرانی‌ها و مسافران در ایام کرونا و در روزهایی بحث داغِ چرا مسافر ‏می آید، اصلا مسافران به چه درد مازندران می‌خورند! جز زباله چه دستاوردی برای استان دارند؟ ‏مسافران و گردشگران عامل تغییرات فرهنگی و نادیده گرفتن شئونات در استان هستند؛ انتشار ‏یک کلیپ دوباره همه چیز را بهم ریخت.‏ جوانی مرتب دست‌هایش را به موهایش می‌کشد و در ویدئویی کوتاه در حال حرکت از ‏خود حرف‌هایی زد و همین کافی بود تا غیرت مازندرانی‌ها به ‏جوش بیاید.‏
در فیلم هوا گرگ و میش است؛ جوان عصبی به نظر می‌رسد و لبخندهای عصبی‌اش نشان از ‏همین دارد.‏ حالا که بحث داغ مسافران و مازندران و کرونا در استان داغ است، این ویدئوی کوتاه و سراسر از ‏توهین دست به دست می‌چرخد. حتی نام و شماره ‏تلفن این جوان را در فضای مجازی منتشر کرده‌اند.‏ به ساعتی نمی‌گذرد که جوان ویدئوی عذرخواهی می‌گذارد و می‌گوید که با یکی حرفش ‏شده و مقصودش همه شمالی‌ها نبودند!‏
ویدئو‌های مختلف نشان می‌دهد که جوانان کلاردشتی از خانواده‌اش می‌خواهند او ‏را تحویل دهند و فرماندار واسطه می‌شود تا او را به پلیس تحویل دهند تا اتفاقی برایش نیفتد.‏
ابتدا شایعه می‌شود که جوان به جنگل‌ها فرار کرده و پلیس هم خبر می‌دهد که خودروی وی ‏توقیف شده است.‏
‏ جوان تهرانی فردای آن روز خود را در تهران تسلیم ماموران پلیس فتا می کند؛ ‏روز دوشنبه دهم شهریور ماه در نخستین روز کاری بعد از تعطیلات به فرماندهی انتظامی ‏مازندران منتقل می‌شود تا تحویل مقامات قضایی استان شود و با او مصاحبه‌ای کوتاه انجام دادیم:‏

‏*چه شد که آن ویدئو را گرفتی؟
‏- با مادر و خواهرم پیاده‌روی رفته بودیم که عده‌ای بخاطر لباسم قصد برخورد را داشتند و ما برگشتیم به سمت ویلا تا لباسم را عوض کنم. من هم غیرتی و عصبی ‏شده بودم که جلوی مادر و خواهرم اینگونه شد و این شد که فیلم را ‏گرفتم.‏

‏*خودت فکر می کردی این فیلم اینقدر بازنشر شود؟

‏-وقتی دیدم به شدت دارد پخش می شود، آن ویدئو را پاک کردم و ویدئوی معذرت‌خواهی گذاشتم اما فایده ای نداشت.

‏*وقتی متوجه بازتاب فیلم و خشم مردم شدی، چه کار کردی؟
‏- همراه پدرم به تهران برگشتیم، حوالی ساعت دوازده و نیم شب کسی اطراف خانه نبود و من و ‏پدرم خودمان را به تهران رساندیم، حضورا کسی را در اطراف خانه ندیدم همه واکنش‌ها مجازی بود و از ‏طریق فضای مجازی واکنش‌ها را می دیدم.‏

از چه زمانی به مازندران رفت و آمد دارید؛ اصلا چه شد که آمدید به شمال؟ ‏-خانواده ام 20سال است در کلاردشت ویلا دارند و خودم هم سه سال بود به کلاردشت نیامده بودم، از ‏اینکه این‌برخوردها پیش آمد تعجب کردم و عصبی شدم، من با یک نفر دعوام شد اما اشتباه کردم به ‏همه بی‌احترامی کردم.‏ ‏ ‏ ‏فکر می کنید بازهم بتوانید به کلاردشت رفت و آمد کنید؟
‏-هیچ چیز نمی دانم، فقط پشیمانم و امیدوارم مردم ببخشند.‏

‏*درباره شغلت و خانواده ات توضیح می دهید؟
‏-شغلم طراحی داخلی و خرید فروش موبایل است، در بازار دوستان خیلی خوبی از شمال دارم که با آنها ‏کار می کنم، مادربزرگم شمالی است و دوستانم هم وقتی این فیلم را دیدند می گفتند چرا این کار را ‏کردی، گفتم فیلم را پاک کردم اما فیلم پخش شده بود. اینستاگرام من بازدید زیادی ندارد و برای جذب ‏فالوور این کار را نکردم، یک لحظه اشتباه کردم این فیلم را منتشر کردم.‏

‏*واکنش اطرافیان و خانواده ات چه بود؟
‏-من دوستان شمالی خیلی خوبی دارم، حتی در کلاردشت خیلی آدم های خوبی هستند، چند بار از ‏ویلای ما دزدی شده بود اما دوستان کلاردشتی ام نگذاشتند، حتی زخمی شده بودیم و به پدرم و خودم ‏لطف دارند، همین یک بار نمی دانم چطور عصبانی شدم و به همه نسبتی دادم. واقعا از قبل ذهنیتی ‏نداشتم و برنامه ریزی نکرده بودم، اصلا فکر می کنم آنها که درباره لباسم به من حرف زده بودند شاید ‏شمالی نبودند.‏

‏*روند قضایی پرونده خود را چطور پیش بینی می کنید؟
‏-هیچ چیز نمی دانم فقط می خواهم مرا ببخشند