يادداشت | آقای جبلی؛آیا حواست به این واحد هست؟!

شکرالله رضازاده شرمه: وقتی در مهر سال قبل سکان هدایت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به “پیمان جبلی” سپرده شد امیدی ویژه در حوزه مظلوم و مهجور فرهنگ اسلامی و ایرانی ایجاد گردید. امیدی که شاید تا آن زمان و البته با احترام به همه مدیران قبلی، با آن حدت و شدت روی نداده بود.

علاوه بر اینکه عملکرد “پیمان جبلی” در سمت های قبلی بویژه در معاونت برون مرزی، امید مذکور را زنده تر کرده بود، شناخت دقیق او از ظرفیت انسانی، اعتباری ، ابزاری صدا و سیما در کنار اشراف وی به ماموریت مهم این سازمان در راستای صیانت اعتقادی، فرهنگی و تحلیلی از تنها نظام شیعی دنیا، این امید را مضاعف می کرد.

تشکیل ستاد تحول در صدا و سیما و سپردن آن به ” وحید جلیلی” بارقه امید را بیشتر از قبل کرده بود. پیام این اقدام درست “پیمان جبلی” بسیار صریح و شفاف بود. اهل فرهنگ بویژه دغدغه مندان فرهنگی جبهه انقلاب، با اسم و رسم ” وحید جلیلی” کاملا آشنا بودند. او فردی مطلع در حوزه فرهنگ و هنر بود که در تبیین و تفسیر آن، با گذاره های اعتقادی و انقلابی قلم و قدم می زد.

در چنین شرایطی باید به نیروهای انقلابی که سال ها حسرت حضور مدیرانی از این دست در راس سازمان را می خوردند حق داد که به آینده نه تنها خوشبین بلکه خیلی زیاد امیدوار شدند.

همه منتظر بودند تا خروجی ترکیب کهکشانی راس صدا و سیما در خروجی آن یعنی محصولات و تولیدات تفننی، تحلیلی، سمعی و بصری دیده شود. اگرچه در اوایل کار کور سویی ملاحظه شد اما هر چه که زمان به جلو می رفت باز هم چرخیدن درب روی همان پاشنه قبلی کاملا قابل مشاهده بود!

در حوزه سریال سازی نوعی افت در محتوا ملاحظه شد که در اواخر سال گذشته و نیز اکنون،بیشتر قابل دریافت هست. در حوزه تفننی هم در دو برنامه محوری و پرمخاطب در سال گذشته، نه تنها رویکرد آن دو برنامه در کارکرد فرهنگی تغییری نکرد بلکه حتی متاسفانه در ادامه، پیام های ضد فرهنگی مستتر در آن دو، با نمایی صریح تر به خورد مخاطب ایرانی داده شد!

مهم ترین توقع در عنوان پرطمطراق ستاد تحول، توجه به نفر هست. به بیانی دیگر اهم و اکبر وظایف ستاد تحول در آینده نگری آن یعنی کادر سازی خلاصه می شود. کادر سازی و نفر سازی دست سازمان را در بزنگاهها و ایام بحران بسیار باز می کند. این کادر سازی و نفر سازی می بایست قبل از قرار گرفتن در بزنگاه و قبل از روی دادن بحران اتفاق افتد.اگرچه در برخی امور شاهد کادرسازی هایی بودیم اما این اتفاق مبارک، فراگیر و همه بعدی نبود.

آنچه که این روزها موجب نگرانی ویژه دغدغه مندان فرهنگی جبهه انقلاب را فراهم آورده، رویکرد جدید خبرگزاری صدا و سیما و یا همان واحد مرکزی خبر سابق هست. واحدی که می بایست پیشانی نبرد سنگین جنگ نرم با هدف تنویر افکارعمومی باشد. اتفاقی که در بازتاب دهی شرکت کنندگان در راهپیمایی 22 بهمن روی داد حقیقتا محل تامل فراوان هست.

اینکه خبرنگاران خبرگزاری صدا و سیما در انعکاس نظرات راهپیمایی کنندگان، از میان خیل عظیم بانوان محجبه با فانوس! بدنبال زنان و دختران کم حجاب و بدحجاب گشته تا نظرات آنان را بازتاب دهند واقعا نگران کننده هست. براستی این منش و روش در کدام وظیفه از وظایف تحولی و فرهنگی دستگاه تبلیغی نظام اسلامی آمده است؟!

براستی آیا مدیران و متولیان خبرگزاری صدا و سیما از فهم این نکته بدیهی که در حال قبح زدایی از امری قبیح هستند، عاجزند؟! اصلا چه تضمینی وجود دارد که ته و انتهای این رویه غلط، به تصویر کشیدن زنان کشف حجاب کرده نینجامد؟! کسی یا کسانی که اکنون هزار توجیه خودساخته و خودپندار برای این رویکرد غلط ساخته اند ، قطعا فردا نیز هزار توجیه دیگر خواهند ساخت!

با کدام تحریر و تکلم باید نوشت و گفت که ژست روشنفکری که نتیجه اش وادادگیست در همه حوزه ها بویژه در حوزه فرهنگی، سم مهلکی هست که نه یک فرد و یک قوم، بلکه یک دوران را هلاک خواهد کرد.

این نکته نه اغراق هست و نه اوهام بلکه عین واقعیت محض هست و آن اینکه امروز دنیا بشدت تشنه دریافت معارف عالیه اعتقادی و انقلابیست. وقتی فلان سریال اجتماعی ایرانی(پدرسالار) در کشورهای ترکمنستان و تاجیکستان و یا فلان سریال مناسبتی(یوسف پیامبر و مختار) در کشورهای عربی حتی با گرایش غیر شیعی، حقیقتا طوفان به پا می کنند و یا برنامه های تحلیلی شبکه های برون مرزی، با استقبال نخبگانی در نقاط مختلف دنیا، مواجه می شود آیا بی انصافی و کج فهمی نیست که این عطش ، فرصت طلایی بحساب نیاید؟!

و سخن آخر اینکه نگاه و نظر تصمیم گیران و تصمیم سازان فرهنگی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی به نفع اهداف عالیه فرهنگی و تبیینی انقلاب اسلامی، می بایست تغییر جدی و ماهوی کند.