شانه تراش در مسیر مبارزه با توسعه ناپایدار
به گزارش حرف آنلاین، نبود مدیریت صحیح و رهاشدگی صنعت گردشگری واضح است اما چرا تاکنون در هیچ دوره مدیریتی ملی و استانی یکبار برای همیشه چارهای برای آن اندیشیده نشده. “ضرورت تدوین سند گردشگری استان مازندران” تقریبا پای ثابت شعارهای مدیران در این حوزه بوده اما از اجرا خبری نیست. با وجود تمام این نقصها، حدود دو سال است که اتفاقی کم نظیر در غرب مازندران در حال پیگیری و شکلگیری است. روستای شانه تراش در انتهای مسیر گردشگری دوهزار، به عنوان روستای پایلوت منتخب شده و در قالب پروژه گردشگری ارگانیک غرب مازندران در حال پوستاندازی است. مسئولیت آموزش و راهبری پروژه شانهتراش به خانه خلاق گردشگری ارگانیک که در تنکابن است واگذار شده که در واقع حلقه وصل نهادهای مربوطه و روستاست. در گفتوگو با دکتر سید علیرضا کاظمی دولابی، مدیر ملی رسته گردشگری وزارت کار جزئیات این پروژه را بررسی کردیم. نکته جالب این پروژه که تکیه بر ایجاد کسب و کار پایدار از طریق صنعت گردشگری دارد، محوریت آن از وزارت کار سرچشمه می گیرد.
*پروژه گردشگری ارگانیک غرب مازندران چگونه شکل گرفت؟
طرح تکاپو در حوزه اشتغال و کسب و کار پایدار در معاونت اشتغال وزارت کار تعریف شد و حدود پنج سالی است که به صورت رستهگی کارش را آغاز کرده است. به دلیل تحصیلات مرتبط و فعالیت در حوزه گردشگری به این طرح از زوایه گردشگری نگاه کردم، ظرفیتهای موجود و تحقیق در مورد اینکه دنیا در بخش گردشگری چهکار کرده که ما انجام ندادیم بررسی شد. تا اینکه به یک الگوی توسعهای رسیدیم تا شاهد بهرهوری ظرفیتها و حل مشکلات در این حوزه باشیم. در این راستا الگو را براساس عارضهیابی و توسعهیابی مورد بررسی قرار دادیم تا مردم، دولت و بخش خصوصی بتوانند جایگاه خودشان را پیدا کنند و در روند توسعه گردشگری ذینفع باشند. البته در حقیقت بیشترین بار باید روی دوش مردم قرار بگیرد، این الگو نیز بر همین اساس به انضمام زنجیره و شبکه ارزش طراحی شد. سالها روی این طرح کار شده، الان وقتش است که در روستاها و شهرهای دیگر تکثیر شود تا منجر به ایجاد فرصت اشتغال و درآمدزایی باشد.
کلید واژه هایی نظیر “مشارکت ذینفعان” و “توسعه پایدار” تا چه اندازه توانسته راهبردتان را در راستای اجرای طرح مشخص کند؟
توسعه پایدار بهمعنای پیشرفت همراه با عدم آسیب به اکوسیستم منطقه است. بحث مشارکت ذینفعان نیز از این جهت برای ما مهم است که همه گروهها یک چشمانداز واحد داشته باشند. در حال حاضر در غرب مازندران ما کشاورزی ارگانیک ترکیبی از کشاورزی و گردشگری پایدار را داریم، یک آینده و رویایی برای مخاطبان ترسیم شده است که هم شاهد پایداری، ترویج گردشگری، رونق در کشاورزی، حفظ جنگلها و غیره در نتیجه ایجاد منافع از گردشگری بهجای آسیب باشند، چرا که در مازندران همواره گردشگری آسیبهای جدی را داشته که ما باید برای این بخش راهحل داشته باشیم، این مشکل از طریق برنامهریزی، ایجاد مزیت و چشماندازها بهعنوان گام اول حل خواهد شد.
در گام بعدی دولت و دستگاههای حامی در حوزه مشاغل خانگی شهری، روستایی، عمرانی و غیره باید پایکار بیایند تا گردشگری ارگانیک تبدیل به برندی شود که همه بهدنبال آن هستند، در نهایت به مرحلهای برسد که بتواند برای مردم پول دربیاورد و در ظاهر غرب مازندران دیده شود و از ناملموس بودن به یک پدیده ملموس تبدیل شود.
*نمونه هایی از طرح های گردشگری در روستاها اجرایی شده اما به نتیجه نرسیده، این معضل چگونه در این طرح عارضه یابی شده است؟
این پروژه ها بلندمدت و میانمدت هستند، دلیل ناموفق بودن برخی از آنها هم این است که اکثرا دولت وارد این حوزهها شده و ما امیدواریم که بخش خصوصی ورود پیدا کند. در حقیقت امورات با مشارکت ذینفعان توسط مردم پیش میرود. در شانهتراش صفر تا صد توسعه کار بر عهده تعاونی روستایی است یعنی خود مردم در کنار هم روستا را می سازند ما هم درکنارشان هستیم. طرح را ارائه کردیم معمار معرفی کردیم و سعی کردیم کمبودها را پوشش بدهیم اما مالکیت و اجرای کار و در نهایت موفقیت از آن مردم است در نتیجه تکثیر این طرح موجب مهاجرت معکوس شده و کسب و کارها در روستاها شکل میگیرد و جلوی پدیده خوشنشینی که در حال از بین بردن فرهنگ و بوم روستا است گرفته میشود.
در این مسیری که ما آمدیم برای اجرای طرح گردشگری ارگانیک در منطقه غرب مازندران میراث فرهنگی و گردشگری بهترین یاور ما بوده است. بحث توسعه صنعت گردشگری از نظر ما این است که یک وزارتخانه به تنهایی نمیتواند صنعت گردشگری را بچرخاند، دیدگاه کل کشور باید رویکرد گردشگری باشد و بهعنوان یک هدف و الگو برای گسترش آن توجه کنند، نه اینکه صرفا در روستای شانهتراش اقداماتی صورت بگیرد. در حال حاضر فواید تبدیل این روستا به قطب گردشگری قابل مشاهده است در واقع سفره برای همه مردم پهن شده تا جایی که به ایجاد یک درآمد مستقل منجر خواهد شد که برای توسعه نیاز است.
*این الگو چطور باید در جامعه تعریف شود و چگونه میتوان افکار عمومی مردم روستاهای دیگر را در این مسیر همراه کرد؟
زمانی که می خواهیم موضوعی را در جامعه نهادینه کنیم باید ابتدا طرح آن اجرایی و نتیجه موفقیتآمیز باشد، همچون تزریق واکسن! الان هم این گردشگری ارگانیک در مراحل آزمایشی قرار دارد ولی چنانچه بتوانیم یک شانهتراش خوب بسازیم و زنجیره ارزش را در مسیر توسعه روستایی پیاده کنیم که اجرایی باشد در واقع ۸۰ درصد مسیر را رفتهایم. به این صورت که پس از آسیبشناسی نسبت به رفع آن اقدام کنیم، آن زمان است که میتوانیم از این الگو بهعنوان دستورالعمل استفاده کنیم. در روزهای نخست زمانی که پروژه را مطرح میکردیم کسی باورش نمیشد که بتوانیم مردم را پای کار بیاوریم، چون در این موارد در روستاها اختلافات زیاد است، همین باعث میشود مردم کنار هم قرار نگیرند. جلب اعتماد مردم و آوردنشان پای کار ساده نبود، ما از مردم خواستیم نظر بدهند اینکه دلشان میخواهد برای روستا چهکاری انجام بدهند. در شانهتراش کار را با دو جوان علاقهمند ۱۸ و ۲۱ ساله شروع کردیم و به تدریج مردم هم به طرح پیوستند، جلب اعتمادشان هم در نتیجه اجرای عملیاتهایی بود که انجام میشد و پیشرفت میکرد.
در حال حاضر نیز کار با حدود ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی در حال انجام است، این قول را میدهیم که شانهتراش بهعنوان یکی از مقاصد غرب روستایی در مازندران معروف شده و تا دو سال دیگر سالی ۵۰ هزار گردشگر اقامت در شب خواهند داشت و ظرفیتش پر خواهد شد.
*در خصوص فرآیند گردشگری ارگانیک بیشتر توضیح میدهید؟
صنعت گردشگری یک صنعت واژهساز است که هر کدام ماهیت و هویت خودشان را دارند، گردشگری ارگانیک تعریف مشترکی از صنعت کشاورزی، زراعت و گردشگری را بهوجود آورد و آنها را با هم تلفیق کرده است، شعارش هم این است که سفری سالم با زندگی سالم داشته باشیم بدون اینکه میزبان در فرهنگ، آداب و رسوم و غذاها تغییری ایجاد کند. پس مهمان و میزبان باید به آن هوش مناسب برای حفظ طبیعت و محیط برسند. همین بحث پسماند از گردشگران نمود بدی دارد که قابل پیشگیری و حل است که به مدیریت عمومی و درست نیاز دارد.
*مدیریت گردشگری در این روستا تا چه زمانی از طرف تیم اجرایی شما ادامه دارد؟
ما دنبال این بودیم که با ایجاد خانه خلاق یا تعاونی در منطقه فعالیت ها را تبدیل به یک زنجیره ارزش مادام کنیم، یعنی مردم بدون توجه به عملکرد ما کار خود را پیش ببرند. از طرفی ما برای ورود گردشگر به این منطقه حد تعیین کردیم. هزینه برای ورود به روستا و پارکینگ دریافت شود تا عرضه و تقاضا به سمت آبادانی منطقه حرکت کند. در واقع کلیه خدمات روستا از جمله رزرو خانههای بومگردی توسط تعاونی روستا انجام میگیرد.
*با توجه به سابقه فعالیتتان، از نظر شما مشکل اساسی مازندران در حوزه گردشگری چیست؟
مشکل کل کشور در این بخش نبود مدیریت است، یعنی نگاهمان به گردشگری صنعتی است که به بخشهای هواپیمایی، اقامت و تفریحات توجه می شود اما بخش مدیریت مغفول مانده است، در حالی که کشورهای دیگر با کلیدواژه استقبال از مدیریت به پیشرفت در گردشگری رسیدند. گردشگری ما فاقد مدیریت توسعهای است، دستگاههای سیاستگذار و ناظر داریم اما دستگاه مدیریتکننده و برنامهریز در کشور نداریم، نبود این سیستم به کشور لطمه میزند. تمام مناطق کشورمان یک منطقه آزاد کیش لازم دارد، همین تعاونی روستایی شانهتراش میتواند بهعنوان نمادی که مشارکت خصوصی و عمومی را بهوجود آورده عمل کند و معرفی شود. دولت نفع مردم را میبیند و نمیآید مانع شود. مردم وام میخواهند تعاونی باید آن را از دولت دریافت کند تا وقت یک روستایی گرفته نشود، تعاونی موظف میشود که روستا را تمیز نگه دارد، از آن طرف ۷۰ درصد از ورودی را بردارد ۳۰ درصد را به دهیاری بدهد تا در نهایت استقبال مدیریت را بهصورت مردمی بهوجود بیاورند.
*برای اجرای طرح هایی نظیر شانه تراش در روستاهای دیگر استان هم برنامه ای دارید؟
هدف ما این است که شانهتراش را از یک روستا به ۲۰ روستا تبدیل کنیم، این کار زمانبر است اما اگر به این تعداد برسد با توجه به شناختی که از مازندران داریم در مدت ۱۰ سال میتواند ۷۰ درصد از منطقه را بگیرد و تکثیر میشود. برای الگوسازی در روستاهای دیگر برنامه داریم، پروژه منطقهای تعریف شد چرا که مازندران بزرگ است. محدودهای مالی و غیره باعث شد در غرب استان مستقر شویم، الان زیرساخت خوبی شکل گرفته ما میتوانیم در تمام روستاهای مازندران یک الگوی اینچنینی تعریف کنیم. جلب اعتماد مردم و آوردنشان پای کار ساده نبود، ما از مردم خواستیم نظر بدهند اینکه دلشان میخواهد برای روستا چهکاری انجام بدهند، در شانهتراش کار را با دو جوان علاقهمند ۱۸ و ۲۱ ساله شروع کردیم و به تدریج مردم هم به طرح پیوستند، جلب اعتمادشان هم در نتیجه اجرای عملیاتهایی بود که انجام میشد و پیشرفت میکرد.
گردشگری ما فاقد مدیریت توسعهای است، دستگاههای سیاستگذار و ناظر داریم اما دستگاه مدیریتکننده و برنامهریز در کشور نداریم، نبود این سیستم به کشور لطمه میزند، تمام مناطق کشورمان یک منطقه آزاد کیش لازم دارد، همین تعاونی روستایی شانهتراش میتواند بهعنوان نمادی که مشارکت خصوصی و عمومی را بهوجود آورده عمل کند و معرفی شود
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0