رقابت نابرابر صنایعدستی و صنعتی
گفت و گو – کلثوم فلاحی : یک هنرمند جاجیمباف گفت: کیفهای پارچهای طرح جاجیم به قیمت پنج هزار تومان در نمایشگاه ها عرضه میشود، در حالی که من برای هر کیف جاجیم حداقل یک کلاف کاموای پنج تا هفت هزار تومانی هزینه میکنم و هزینه دستمزد هم باید به آن اضافه شود. در نمایشگاه […]
گفت و گو – کلثوم فلاحی : یک هنرمند جاجیمباف گفت: کیفهای پارچهای طرح جاجیم به قیمت پنج هزار تومان در نمایشگاه ها عرضه میشود، در حالی که من برای هر کیف جاجیم حداقل یک کلاف کاموای پنج تا هفت هزار تومانی هزینه میکنم و هزینه دستمزد هم باید به آن اضافه شود. در نمایشگاه امسال کیفهای جاجیمی که بافته بودم به فروش نرفت.
عشرت هاشمی اهل روستای رسکت بخش دودانگه ساری است که اکنون در روستای مشهدیکلای ساری سکونت دارد. وی بافنده جاجیم است و از 10 سالگی در کنار خانواده، این هنر را آموخته است. خانم هاشمی کالای ایرانی تولید میکند و نیازمند حمایت است تا با دائر کردن کارگاه و نمایشگاه، این هنر را گسترش دهد. با این هنرمند مازندرانی که در نمایشگاه نوروزی صنایعدستی و سوغات در ساری، غرفه داشت درباره حال این روزهای جاجیم گفتوگو کردیم.
*جاجیمبافی را از چه زمانی شروع کردید؟
از 10 سالگی شروع کردم، مادر و خواهرم جاجیم میبافتند و من هم در کنار آنها جاجیمبافی را یاد گرفتم. بیشتر برای مصرف خانگی میبافتیم در روستا همه برای خود جاجیم میبافتند، کم کم که پای شهریها به روستا باز شد فروش جاجیم هم صورت گرفت. البته الان در روستا اغلب این کار را کنار گذاشتند و دیگر کسی جاجیم نمیبافد.
*کارگاه بافندگی دارید؟
بله، در روستای مشهدیکلای ساری کارگاه دارم اما این هنر در روستا مورد اقبال مردم قرار نمیگیرد و با تسهیلات 15 میلیون تومانی که پنج سال قبل از سازمان فنیوحرفهای دریافت کردم فقط توانستم دستگاه و نخ بخرم و برای دائر کردن کارگاه و محل فروش در شهر، توان مالی ندارم. دوست دارم کارگاه بافندگی و فروشگاه عرضه محصولات تولیدی، در کنار هم باشد اما اکنون قادر به این کار نیستم.
*شاگرد هم دارید؟
شاگردهای من اغلب دانشجویان رشته هنر هستند و دیگر شاگردان هم فقط در ایام تابستان، به این هنر روی میآوردند.
*وضع بازار فروش چطور است؟
بازار فروش خوب است اما بیشتر مشتریان از سایر استانها و به ویژه تهرانیها هستند، در محل زندگی ما خیلی به جاجیم علاقه نشان نمیدهند و بیشتر فروشم در نمایشگاهها است، جاجیم را میبافم و در انبار نگهداری میکنم تا در نمایشگاهی حضور یابم و بتوانم این محصول تولیدی را ارائه دهم، در طول سال 2تا سه نمایشگاه شرکت میکنم. در جشنهای تولد و یا ازدواج، به اقوام خودم جاجیم هدیه میدهم تا به شکلی این هنر را زنده نگه دارم.
*از جانب خانواده با مانعی برای کار مواجه نیستید؟
نه. خانوادهام بسیار با من همراهی میکنند و هر وقت کار زیادی داشته باشم همسرم به کمک من آمده و بخشی از کار جاجیمبافی را بر عهده میگیرد.
*سعی نکردید بانوان روستایی را به جاجیمبافی علاقهمند کنید؟
تشویق کردهام که این هنر را یاد بگیرند اما علاقهای نشان ندادند. در جاهای دیگر وقتی جاجیم را میبینند علاقهمند به یادگیری میشوند اما در روستای محل زندگیام این علاقه وجود ندارد.
*در گذشته کار نخریسی و رنگآمیزی را خودتان انجام میدادید؟
پشم گوسفند را با دست باز کرده و نخ درست میکردیم و رنگآمیزی هم با مواد طبیعی انجام میشد، با پوست انار و گردو نخها را رنگ میکردیم و آن نخ که کامل کار دست بود را مورد استفاده قرار میدادیم. الان نخ را میخریم و جامیمی که امروز با این نخهای صنعتی بافته میشود کیفیت جاجیمهای قدیمی را ندارم، جاجیمی که 20 سال قبل با نخهای طبیعی بافته شده هنوز زیبایی خود را دارد و جلوهگری میکند.
*کسانی که جاجیم میخرند تفاوتی بین هنر دیروز و امروز قائل هستند؟
بله. افرادی هستند که ارزش کار را میدانند، اینها تقاضا میکنند که جاجیمی که برایشان میبافیم از نخ و رنگ طبیعی باشد، اگرچه نخهای صنعتی، کار را راحت کرده است اما کار طبیعی ارزش دیگری دارد. کسانی که ارزش کار را میدانند حتی به دنبال گرفتن تخفیف در خرید هم نیستند و گاهی مبلغی بیشتر از قیمت جاجیم میپردازند اما در این بین افرادی هم هستند که ارزشی برای این هنر قائل نبوده و تخفیفهای خیلی زیاد از بافنده میخواهند.
*چه چیزی به هنر شما آسیب وارد میکند؟
هنر ارزشمند برای کسی که قدر آن را بداند پرمخاطب است اما مردم اغلب به دنبال کالای ارزان هستند که شامل کالای وارداتی و چینی است، در نمایشگاه نوروزی سال قبل، تمام تولیداتم را به فروش رساندم اما در نمایشگاه امسال، این اتفاق نیفتاد. کیفهای پارچهای طرح جاجیم به قیمت پنج هزار تومان در نمایشگاه عرضه میشد در حالی که من برای هر کیف جاجیم حداقل یک کلاف کاموای پنج تا هفت هزار تومانی هزینه میکنم و هزینه دستمزد هم باید به آن اضافه شود، امسال کیفهای جاجیمی که بافته بودم به فروش نرفت.منبع: مازندنومه
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0