گلایه هنرمندان و بی‌تجربگی در جشن نیمه شعبان چالوس

لاله انگورج تقوی: جشن بزرگ نیمه شعبان در سالن چهارهزار نفره چالوس به میزبانی شهرداری و شورای شهر برگزار شد، که شاید در ظاهر، برنامه ای پرشور و حرارت و با اجرای آیتم های مختلف همراه بود، اما در پشت صحنه و واقعیت ماجرا ناهماهنگی‌هایی وجود داشت که به راحتی قابل اغماض نیست.

تعدد برنامه ها از یکسو و اعمال نظرات شخصی در برنامه از پیش تعیین شده از دیگر سو، موجب ایجاد اختلال در زمانبندی و اجرای این برنامه شد. گرچه نمیتوان عدم وجود نظم لازم در مدیریت ورود و خروج سالن را هم از نظر دور داشت. بیش از یک ساعت و نیم تاخیر در آغاز برنامه و معطلی شهروندانی که در دقایق ابتدایی سالن را مملو از جمعیت کرده بودند، چیزی نبود که بتوان با آغاز بی روح و خارج از برنامه خانم مجری آن را فراموش کرد.

مجری آغازین برنامه در کنار اجرای پیش بینی نشده، حتی زحمت معرفی خود را هم نکشید و با تعریف و تمجیدهایی که از یکی از مسئولین کرد، گویی تریبونی برای انتخابات!! در اختیار داشت.

از اجرای سرد و بی‌روح ابتدای کار که بگذریم، نمیتوان به انرژی مثبت منوچهر آذری با سابقه ای طولانی در عرصه طنز بی تفاوت بود.مردی که با چهل سال سابقه و تجربه، تواضع و فروتنی مثال زدنی‌اش را در مقابل مردم به نمایش گذاشت و برای شادی مردم چالوس بسیار تلاش کرد.این مسئله وقتی بیشتر نمود پیدا کرد ، که یکی از هنرمندان صاحب نام عرصه موسیقی با توپ‌پر بر روی استیج آمد و هنوز سلام و علیک نکرده چنان لب به گلایه گشود که گویی مجانی و بدون گرفتن چندین میلیون تومان و فقط برای رضای خدا برای مردم چالوس چند آهنگ را پلی بک کرد!

وی که در کارنامه هنری خود در کنار ترانه هایی که به یادگار گذاشته، خاطرات زیادی از قربان صدقه رفتن برخی از مسئولین طراز اول دولت سابق را به اذهان متبادر می‌کند، امروز هم از طبیب زمان بودن و وقت تلف شدن هایش در شهر چالوس و اتاق انتظار سخنرانی کرد و کنایه‌وار مسئولان حاضر در جلسه را مورد خطاب قرار داد و از تلف شدن وقت در هشت ساله های گذشته و حال حاضر گفت.

چیزی که خود به آن حتی ساعتی پایبند نبود و به اندازه یه آلبوم موسیقی ، اجرای برنامه داشت.

جالب است بدانید، آن زمان که ایشان به حالت قهر در پشت صحنه مانده بود و به استیج نمی‌آمد و مجریان برنامه آن را در قالبی طنز با کم صدا بودن کف زدنها و تشویق ها مخفی کرده بودند و تلاش برای ایجاد هیجان در سالن، این هنرمند مردمی منتظر بوق واریز مبلغ بیش از قرارداد خود بحسابشان بود تا بیایند و هرچه دلشان خواست بگویند، منت بگذارند و بروند…

اجرای برنامه های خارج از رئوس اولیه ، و عدم قدرت لازم از سوی مجریان برنامه برای «نه گفتن» به عوامل بیرونی ، موجب شد تا این جشن به درازا کشیده شد، و بیش از دو سوم سالن پس از پلی بک آقای خواننده،خالی از جمعیت شود.

همین امر گلایه هنرمندان بومی که در انتظار اجرا بودند را در پی داشت و تعدادی از آنها محل اجرا را به نشانه اعتراض ترک کردند.

از نکات جالب توجه ترک شهردار و چند عضو شورای شهر بعد از جایزه باران بی برنامه و قبل از اتمام کار مراسم بود!!

همین مسئله بر دلخوری دیگر هنرمندان افزود و لبهایشان را به گلایه باز کرد.

به اعتقاد نگارنده ، کمیسیون فرهنگی به عنوان متولی برگزاری این مراسم ، تجربه لازم را نداشت. گرچه این کمیسیون از ابتدای کار خود، با دعوت از افرادی که هیچ سابقه فرهنگی در امور شخصی و اجتماعی خود نداشتند، با حواشی خاص خود روبرو بوده و مورد نقد اهالی فرهنگ شهرستان قرار می گرفت…

انتظار از شورای جوانی که تجربه لازم در برگزاری اینگونه مراسم را ندارند شاید انتظاری بی مورد باشد اما شهردار چالوس با تجربه ای بالا در امور فرهنگی،باید شخصا در این موارد ورود کرده تا اینگونه موجبات نگرانی اهالی فرهنگ و هنرمندان بومی منطقه ، در فقدان مدیریت فرهنگی در مجموعه شهری فراهم نیاید.