علوم زیستی و چالشهای آن در ایران
زیست شناسی از شاخههای مهم علوم پایه، به مطالعه موجود زنده و فرایندهای زیستی حاکم بر آن میپردازد. گستردگی زیستشناسی به حدی است که امروزه پایه محکم و غیرقابل انکاری برای بسیاری از رشتههای کاربردیتر در حوزههای منابع طبیعی، پزشکی، محیط زیست، فناوریهای زیستی، کشاورزی و علوم دریایی محسوب میشود. زیستشناسان موتور تولید علم در […]
زیست شناسی از شاخههای مهم علوم پایه، به مطالعه موجود زنده و فرایندهای زیستی حاکم بر آن میپردازد. گستردگی زیستشناسی به حدی است که امروزه پایه محکم و غیرقابل انکاری برای بسیاری از رشتههای کاربردیتر در حوزههای منابع طبیعی، پزشکی، محیط زیست، فناوریهای زیستی، کشاورزی و علوم دریایی محسوب میشود. زیستشناسان موتور تولید علم در این حوزهها تلقی میشوند و تحقیقات آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم، کوتاه مدت و یا در طولانی مدت در زندگی روزمره مردم بازتاب مییابد. همزمان با پیشرفتهای بسیار چشمگیر این علم در جهان در قرن بیستم و بیست و یکم، کشور ایران نیز متاثر از این پیشرفتها، در دهههای گذشته از نظر کمی و کیفی پیشرفتهای نمایانی داشته است. برخلاف آنچه قبلا تحت عنوان علوم طبیعی در دانشگاههای ایران آموزش داده میشده است، امروزه این شاخه شامل رشتههای مختلف زیستشناسی گیاهی، زیستشناسی جانوری، زیست دریا، میکروبیولوژی، ژنتیک، سلولی و مولکولی، بیوشیمی، بیوفیزیک و زیست فناوری در سطح کارشناسی و تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای ایران است. به نظر میرسد توسعه کمی بیش از اندازه این رشته، مانع جدی برای اعتلای کیفی و نقش بی بدیل این رشته در تامین نیروی انسانی کارآمد برای موسسات آموزشی و پژوهشی و شرکتهای دانش بنیان بوده است. به طور خلاصه، چند راهکار کلی زیر برای بازنگری جایگاه کنونی زیست شناسی پیشنهاد میگردد:
1- زیست شناسی همچون سایر رشتههای علوم پایه، ممکن است به ظاهر فاقد اثربخشی کوتاه مدت و زودبازده در حوزههای کاربردی باشد، اما باید مراقب بود که تصمیمهای کلان در جهت توسعه و حمایت از رشتههای کاربردی مانع به فراموشی سپردن علوم پایه و کم اهمیت جلوهدادن آن در قوانین و آییننامههای تدوینی نگردد. نص صریح راهبرد شماره 13 نقشه جامع علمی کشور یعنی توسعه، تعمیق و تقویت آموزش و پژوهش در علوم پایه باید مورد توجه ویژه همه مدیران و تصمیمگیران قرار گیرد. برخی از اقدامات ملی پیش بینی شده در این سند مهم مانند تعریف طرحهای كلان ملی و حمایت از آنها در حوزههاى اولویتدار، تشویق نظریهپردازى در علوم پایه براى كشف مسیرهای جدید و میانبر علمی، بازنگرى و ارتقاى روشها و محتواى آموزش علوم پایه در تمام سطوح تحصیلى، مورد غفلت واقع شده و یا فاقد توسعه عادلانه در سطح ایران است. همواره تولید علوم پایه باید بهعنوان یک رسالت جدی و مهم برای برنامهریزان و تصمیمسازان نظام مدیریتی کشور تلقی گردد. بیشک تبدیل علم به ثروت بدون طی مراحل بنیادی و پایهای ممکن نیست. این مورد بهویژه در مورد زیستشناسی که دارای قدمت طولانی در تولید علم و پژوهش در ایران نیست، صادقتر است.
2- بسیاری از رشته گرایشها و تحقیقات مرتبط با زیستشناسی اگر چه به صورت ذاتی، تولید علوم پایه است اما کاربردهای بسیار ملموسی نیز دارد که متاسفانه به دلیل فقدان و یا نقصان حلقه ارتباطی بین محققان پایهای از یک سو و دستاندرکاران صنعت و بازار از سوی دیگر فاقد اثربخشی لازم است. مثلا در حوزه علوم گیاهی و اکولوژی میتوان بیشترین ارتباط را با گیاهان دارویی، دیرینهشناسی اکولوژیکی، زیست فناوری گیاهان بهویژه با تاکید بر گونههای بومزاد کشور، طراحی فضای سبز، حفاظت محیط زیست به کمک مشاوره اکولوژیکی، شاخصهای زیستی، معرفهای اکولوژیکی، ریزازدیادی گیاهان نادر و دارویی و در یک کلام، توسعه پایدار برقرار نمود. عدم وجود حلقه اتصالی بین زیستشناسان و سازمانهای اجرایی مرتبط با این رشته، سبب شده که این سازمانها به پیروی از یک الگوی سنتی نادرست، تنها دانشآموختگان رشتههای به ظاهر کاربردی مانند بهداشت، پزشکی، کشاورزی، محیط زیست و منابع طبیعی را بر دانشآموختگان علوم پایه ترجیح دهند. این در حالی است که فاصلهگذاری بین رشتههای در هم تنیده، دیرزمانی است که از دانشگاههای پیشرفته دنیا رخت بربسته است.
3- تقویت تعامل علوم پایه از جمله زیستشناسی با سایر علوم و شبكهسازى موسسات آموزشى و پژوهشى در حوزه علوم پایه میتواند منجر به افزایش هماهنگى و همكارى و تقویت تحقیقات بین رشتهای گردد. بیشک توسعه و فراهمسازی زیرساختارهای لازم برای این امر و تدوین و بازنگری اساسی برنامههای درسی باید در یک بازه زمانی مشخص و هدفمند در دستور کار قرار گیرد.
4- زیستشناسی، علمی کاملا تجربی است. همانند سایر رشتهها، توسعه قارچگونه و غیرهدفمند رشته گرایشهای مختلف علوم زیستی در موسسات آموزشی و پژوهشی دولتی و غیردولتی، مانع ارتقای کیفی شده، عدم تامین مواد و دستگاههای پایهای و ضروری بهویژه در شرایط سخت تحریمی سبب افت محسوس کیفیت فعالیتهای پژوهشی شده است. توسعه قطبهای تخصصی علوم زیستی مبتنی بر آمایش سرزمینی در استانهای مختلف و توزیع عادلانه امکانات لازم از سوی وزارت عتف با تاکید بر گسترش و حمایت از آزمایشگاههای مرکزی، از راهکارهای اجرایی پیشنهادی برای برونرفت از این بحران است.
دکتر علیرضا نقینژاد
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0