شهید محمود رادمهر؛ از بنایی تا دیدهبانی
پیکر مطهر شهید رادمهر به.همراه شهیدان حسن رجاییفر، رضا حاجیزاده، محمد بلباسی و علی عابدینی در ۲۳ مهر ماه سال ۱۳۹۹ در روستای پهنه کلای جنوبی شهر ساری یعنی زادگاه شهید تشییع و طبق وصیت شهید در جوار گلزار شهدای آرامگاه ملامجدین ساری خاکسپاری شد.
یکی از ۴ برادر
عقیله ملازاده سورکی مادر شهید محمود رادمهر است که بهغیر از محمود سه پسر دیگر به نامهای مجتبی، مرتضی و محمدرضا دارد، پدر شهید در سال ۱۳۸۹ از دنیا رفت.
شهید محمود رادمهر در سپاه ناحیه ساری و لشکر ۲۵کربلا مشغول به کار بود، محمدرضا و مجتبی هم مانند برادر در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حضور داشتند، مجتبی در مرکز نیروی دریایی علوم و فنون سپاه پاسداران در چالوس مشغول و محمدرضا هم در سپاه ناحیه ساری خدمت میکند.
محمود نخستین بار آبان ۱۳۹۴ به مدت ۵۸ روز به همراه برادرش محمدرضا به سوریه رفت و در مرحله دوم ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۹۵ اعزام شد.
دیدهبانی و بنایی
محمود مردی بود که استعداد نظامی بالایی داشت او خواب نداشت و در دیده بانی بی نظیر بود. همچنین در کار بنایی استاد کار بود.وقت تعطیلات و فراغت از کار اصلیاش، برای مردمی که بضاعت مالی اندکی داشتند بنایی میکرد، منزلشان را تعمیر میکرد و اجرتی برای کارش طلب نمیکرد.
وی در ۱۰ بهمن ماه سال ۱۳۸۴ ازدواج و هفت ماه بعد در ۳۱ خرداد ماه ۱۳۸۵ عروسی کرد.
اشکی که سرازیر شد
به گفته همسرش، او در مورد مأموریت هایش عادت نداشت کلامی صحبت کند. فقط یکبار گفت که سردار سلیمانی از من خواست مدتی بروم لبنان به نیروهای آنجا کاری را آموزش دهم، اما نگفت کی رفتم و چند وقت آنجا بودم. طوری هم رفتار میکرد که نمیتوانستی زیاد از او سوال کنی. من هم عادت کرده بودم و حتی نمیدانستم درجه محمود در سپاه چیست.
شهید رادمهر پیش از رفتن به همسرش گفته بود اگر شهید شوم پیکری نخواهم داشت. این حرف را وقتی به او زد که سردار همدانی به شهادت رسیده بود. خبر شهادت او را که از شبکه خبر شنید اشک ریخت و
این در حالی بود که تمام این سالها همسرش هیچ وقت اشک او را ندیده بود.
نحوه شهادت
درباره نحوه شهادت شهید رادمهر گفتهاند که در خانطومان در آخرین عملیات، به سمت ساختمان فرماندهی دوید تا اطلاعات را امحا کند اما سید جواد اسدی می دانست که ساختمان در محاصره است رفت تا کمک رادمهر شود.
سید جواد دوید داخل کوچه تا وارد ساختمان فرماندهی شود، وسط راه دوازده هفت به اوخورد و پرت شد خورد به دیوار و افتاد پایین. آتش سنگین بود و هر دو به شهادت رسیدند.
قسمتی از وصیتنامه شهید محمود رادمهر
برادران و خواهران اگر میخواهید دنیا و آخرتتان تضمین شود و از مصائب آخر الزمان در امان باشید و دینتان حفظ بماند و عاقبت به خیر شوید ، بصیرتتان را افزایش دهید ، اطاعت از ولایت مطلقه فقیه را بر خود واجب بدانید و اگر می خواهید در این دوران پر آشوب گمراه نشوید، گوشتان به سخنان ولایت مطلقه فقیه و چشمتان به اعمال این بزگوار و تمام وجودتان صرف عمل به خواسته ها و اوامر ایشان باشد.
از خلاقیت در توپخانه لشکر تا نبرد در جبهه خانطومان
او که بهدلیل توجه و عمل به کلام الهی (قرآن کریم)، فردی بابصیرت دینی و سیاسی بود همیشه بهدنبال جهاد فی سبیل الله میگشت، لذا تنها راه را عضویت درسپاه پاسداران انقلاب اسلامی میدانست و عضو این نهاد مقدس و انقلابی شد.
او برای افزایش مهارتها، راهی آموزشهای تخصصی توپخانه صحرایی در مرکز آموزش اصفهان شد و در طول دوره از موفقترین و باهوشترین نفرات محسوب شده بود.
خلاقیتهایش را در توپخانه لشکری، سپس گردان تکاوری و معاونت عملیات تیپ دوم پیاده تاسوعا و لشکر عملیاتی ٢۵ کربلا در ماموریتهای مختلف به نمایش گذاشت.
محمود رادمهر در ماموریتهای جنوب شرق، شمالغرب، غرب کشور برای دفاع از مرزهای ایران اسلامی حضوری فعال داشت.
جبههٔ مقاومت اسلامی و دفاع از حرم و حریم اهل بیت علیهم السلام او را بر این داشت برای ادای تکلیف اعتقادش به شام بلا هجرت و مجاهدت نماید.
او که برای ایجاد آمادگی رزمندگان حزب الله لبنان در جنگ ٣٣ روزه زحمات زیادی کشیده بود تا فرودگاه تهران برای پرواز رفته بود اما موضوع کارت مراسم عروسیاش که پخش شده بود باعث شد تا مانع از اعزامش شوند.
در آبان ماه سال ۱۳۹۴ برای دفاع از حرم بی بی دو عالم حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) عازم سوریه شد و در سلسله عملیاتهای محرم (نصر) حضوری کمنظیر داشت.
در فروردین ماه سال ۱۳۹۵ مجددا به سوریه اعزام و در نبردهای جبهه خانطومان نقشی بیبدیل داشت.
حماسههای شهید محمود در طرحریزی عملیاتی بویژه آتشهای پشتیبانی (توپخانه صحرایی، ادوات و ضدزره،) و هماهنگیها در بهکارگیری آتشهای هوایی، بالگردی، و… بینظیر بود.
در حماسههای بیست و یکم و بیست و دوم و سی و یکم فروردین با هدایت آتشهای خودی روزگار دشمنان را سیاه و تلفات و خسارات سنگینی به آنان وارد کرده بودند.
در هجوم شانزدهم اردیبهشت توسط دشمنان تکفیری، در نبردهای سنگین و تن به تن و تبادل آتشها تلفات سنگینی به آنان وارد کرده بود.
او در موقعیت قرارگاه تاکتیکی یگان در حالی که مشغول امحا و از بین بردن اسناد و مدارک طبقهبندی شده بود در محاصره دشمنان قرار گرفت و در شرایطی که خودش را به کنار پیکر شهید سیدجواد اسدی رسانده بود با آتشهای کالیبرهای دشمن به شهادت رسید و عاشقانه به معراج رفت و عند ربهم یرزقون شد.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
راوی: سرتیپ دوم پاسدار حمیدرضا رستمیان از فرماندهان جبهه مقاومت
بیشتر بخوانید…
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0