چریکی که مانند شهید 6ماهه به شهادت رسید

حرف آنلاین: شهید سید علی اصغر فرودی یکم شهریور ۱۳۵۱، در روستای خورشید از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. پدرش سید ابراهیم و مادرش لیلا نام داشت. دانش آموز سوم راهنمایی بود. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی ماه ۱۳۶۶، در دوئیجی عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و گردن، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

حرف آنلاین: شهید سید علی اصغر فرودی یکم شهریور ۱۳۵۱، در روستای خورشید از توابع شهرستان نکا دیده به جهان گشود. پدرش سید ابراهیم و مادرش لیلا نام داشت. دانش آموز سوم راهنمایی بود. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی ماه ۱۳۶۶، در دوئیجی عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و گردن، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

مادر شهید علی اصغر فرودی نوجوان ۱۴ ساله ای در قالب نیروهای جهادگر به فیض عظیم شهادت نائل آمده است، در مراسم استانی بزرگداشت روز شهدا در ساری با اشاره به اینکه سید رضا علاقه عجیبی به شهادت و رفتن به جبهه داشت، گفت: یک روز آمد و گفت مادر من دو بار به سپاه رفته ام اما مرا قبول نمی کنند، به من می گویند برو بزرگ شو و بعد بیا. شناسنامه ام را هم تغییر داده اند باز هم می گویند سن ات زیاد است اما قدت کوچک.

وی می گوید: به من گفت مادر شما برو وساطت کن و بگو مرا برای رفتن به جبهه ثبت نام کنند، من هم به او گفتم که رضا جان تو را به خاطر سن کم ات ثبت نام نمی کنند. صبر کن جنگ که تمام نمی شود نوبت تو می شود.

این مادر شهید ادامه می دهد: گریه کرد و گفت مگر نمی گفتی پسرم بزرگ شود و برود جبهه. اشک هایش را پاک کردم و گفتم مادر گریه نکن نوبت تو می شود. اینجا بود که یاد روز عاشورای حضرت قاسم افتادم.

وی می افزاید: بعدها به همراه رفیقش شیخ صادق به اهواز رفت و به دوستانش سپرد که به من بگویند به هفت تپه اهواز رفته است. پدر و عمویش رفتند و او را باز گردانندند. بعدها تعریف می کرد که مادر آنجا به من می گویند تو چریک هستی. گفتم مادر سن تو کم است نباید می رفتی خدا هم دوست ندارد با این سن کم به جنگ بروی، گفت خدا شهید شش ماهه را قبول کرد مرا هم قبول می کند.

مادر شهید فرودی ادامه می دهد: سپاه برای اعزام به جبهه تا سن 17 سال ثبت نام می کرد، بعد جهاد سازندگی 15 ساله ها را ثبت نام کرد که آقا رضا رفت و ثبت نام کرد.رضا آنجا راننده بولدوزر بود، ساعت سه نیمه شب وقتی مشغول ساختن سنگر بود تیر به گلویش اصابت کرده و شهید شده بود.