زنان پشتوانه های اصلی ولی کمرنگ در صنعت گردشگری
حرف آنلاین:سارا ربیعی -سرویس گردشگری حرف: آیا میدانید در اغلب نقاط جهان، گردشگری بهعنوان حرفهای عمدتا در دست زنان شناخته میشود؟ و زنان بیشتر به انجام فعالیتهای گردشگری با مزدهای کم و درآمدهای پایین میپردازند؟ و حجم قابل توجهی از فعالیتهای بدون درآمد در کسب و کار گردشگری توسط زنان انجام میپذیرد؟براساس آمارها ی برآمده […]
حرف آنلاین:سارا ربیعی -سرویس گردشگری حرف: آیا میدانید در اغلب نقاط جهان، گردشگری بهعنوان حرفهای عمدتا در دست زنان شناخته میشود؟ و زنان بیشتر به انجام فعالیتهای گردشگری با مزدهای کم و درآمدهای پایین میپردازند؟ و حجم قابل توجهی از فعالیتهای بدون درآمد در کسب و کار گردشگری توسط زنان انجام میپذیرد؟براساس آمارها ی برآمده از تحقیق سازمان جهانی جهانگردی درباره نقش زنان در توسعه گردشگری بیش از نیمی از کرسیهای گردشگری دنیا در اختیار زنان است. تا سال 2010 میلادی، 21 درصد وزیران گردشگری زن بودهاند. 20 درصد هیئت مدیره شرکتهای گردشگری دنیا را زنان تشکیل میدهند. در مناطق روستایی زنان نیز بیشترین مسوولیت فعالیتهای گردشگری را برعهده دارند؛ اما با این همه درآمد آنها 10 تا 15 درصد کمتر از مردانی است که در صنعت گردشگری فعالیت میکنند.»باید عنوان داشت به نظر میرسد پتانسیل بالایی در میان زنان برای اشتغال در این حوزه وجود دارد؛ از سطوح مدیریتی گرفته تا زنانی که در سطوح پایینتر و در حوزه اشتغال زنان روستایی و صنایع دستی فعالند اما متاسفانه برای حضور زنان در سطوح بالای مدیریتی، برنامهریزی نشده و اگر هم از زنان در گردشگری بهرهبرده شده باشد، تنها در ردههای پایین است.امروزه منافعی که صنعت گردشگری می تواند برای جوامع میزبان دربرداشته باشد، بر کمتر کسی پوشیده است؛ اما تحقیقات متعدد ثابت کرده اند که این منافع معمولا به طور عادلانه و یکسان توزیع نمی شود و در انحصار نخبگان جامعه که اغلب مرد هستند قرار می گیرند.از طرفی توسعه گردشگری زمانی موفق و پایدار است که همه اقشار به ویژه گروه هایی که پیش از این قدرت تاثیرگذاری کمتری در جوامع داشته اند، در تصمیم گیری گردشگری و منافع حاصل از آن سهیم باشند؛ زنان، جوانان، سالخوردگان و اقلیت های مذهبی و قومی از جمله این اقشار هستند. مشارکت زنان در گردشگری نه تنها به توسعه گردشگری کمک می کند، بلکه می تواند گامی در جهت توانمندسازی آنان نیز باشد. مطالعات نشان داده اند هنگامی که به زنان فرصت بهره مندی اقتصادی داده می شود، عواید آن را بیش از مردان برای رفاه خانواده و جامعه صرف می کنند. از این رو گشودن درها به روی بهره مندی اقتصادی زنان، راهی سریع تر در جهت ریشه کنی فقر، توانمندسازی زنان در پیش رو می گذارد. نکته جالب توجه این است که با وجود نقصان هایی که کار گردشگری برای زنان به همراه داشته، این صنعت توانسته در توانمندسازی اقتصادی زنان پیشگام باشد.
* نقش زنان در گردشگری ایران
همه از نقش موثر بانوان در توسعه اقتصادی کشورها باخبریم و حضور گسترده این گروه از جامعه را هم اکنون در جامعه اقتصادی کشورمان نیز درک کرده ایم و شاهد فعالیت اقتصادی بانوان دوشادوش مردها هستم. اما صنعت گردشگری که به عنوان یکی از صنایع درآمدزای دهکده جهانی هم اکنون مورد توجه دولتمردان اقصی نقاط جهان قرار گرفته، در کشورمان نسبت به اهمیت حضور بانوان در این صنعت هنوز فعالیت مناسبی انجام نداده و به نوعی به آن بی تفاوت بوده است. به عنوان مثال با توجه به اهمیت و نیز توسعه روستاها در کشورمان بسیاری از مسئولان از نقش پررنگ صنعت گردشگری در اشتغالزایی در روستاها با توجه به رونق گردشگری روستایی سخن می گویند و از آنجا که رونق گردشگری مساوی با رونق اقتصادی منطقه است و تولید صنایع دستی در این مناطق به عهده بانوان است، می توان تصور کرد با حضور گسترده گردشگران در مناطق روستایی رونق مناسبی در تقاضای صنایع دستی حاصل شود و در نهایت زمینه ساز اشتغال گسترده بانوان روستایی باشد که در نهایت شاهد رشد و ارتقای کیفیت و سطح زندگی این بانوان خواهیم بود. زنان که عضو فعال درآمدزای خانواده روستایی محسوب می شود می تواند با خود اشتغالی در کسب و کارهای کوچک، حوزه مهمی برای دسترسی روستاییان محلی به بازار گردشگری از طریق بازکردن فروشگاههای کوچک سوغات و کارهای هنری باشد.،با این حال این نمونه کوچکی از فعالیت و خدمات زنان در حوزه گردشگری است.همانگونه که گفته شد گردشگری یک صنعت درآمدزا و محرکی برای از میان بردن فقر و بیکاری است. یکی از ویژگی های بارز جهانگردی ظرفیت بالای آن در ایجاد اشتغال برای زنان و جوانان است. واقعیت این است که زنان حدود 66 درصد نیروی کار را تشکیل می دهند اما در عوض کمتر از 5 درصد درآمد صنعت نصیب آنها می شود بر اساس آنچه بیان شد با آنکه صنعت گردشگری می تواند چنین پتانسیل مناسب و سالمی را برای اشتغال زنان فراهم کند ولی باز هم شاهد آن هستیم که اشتغال مردان نسبت به زنان بیشتر است. این در حالی است که زنان در شهرهای شمالی کشورمان با اجاره دادن خانه ها یا اتاق خود به مسافران، کسب درآمد می کنند. اگر این مسئله با برنامه ریزی و سیاست گذاری های دقیق اجرا شود، می-تواند زمینه مناسب برای اشتغال زنان خانه دار را فراهم آورد و از مشکلات احتمالی که مسافران ناشناس برای آنها به وجود می آورند، جلوگیری کند.در تمام جوامع نوعی تقسیم کار بر حسب جنس وجود دارد. یعنی کارهایی خاص زنان است و کارهایی خاص مردان از یک جهت این امر در بخش گردشگری به طور افراطی کاملاً مشهود است؛ به طوری که سهم زنان در بخش مدیریت گردشگری تقریباً صفر است در حالیکه آنان یکی از پشتوانه های اصلی این صنعت هستند. از جهتی دیگر گردشگری آلوده تفکیک جنسیت شده است؛ به گونه ای که مدیران آژانس های مسافرتی در گزینش افراد برای راهنما، تمایل بیشتر به راهنمایان مرد دارند.در بخش اکوتوریسم زنان به دلیل آسیب پذیری بیشتری که نسبت به مردان دارند نمی توانند به هر مکانی و با هر وسیله نقلیه-ای سفر کنند؛ از همین رو احتمال انتخاب آنها برای راهنمای تورهای اکوتوریسم کاهش می یابد.
گردشگری و برابری جنسیتی در هر حال به رغم نابرابری های ساختاری موجود در فعالیت های زنان در گردشگری، کار زنان در این صنعت می تواند منافعی در جهت توانمندسازی آنان داشته باشد. زنان با کار در گردشگری گردهم می آیند و همین گردهم آمدن آنها را بر می انگیزد تا خود و برای خود اقدام کنند و شرایط برابری در محل کار، خانه و اجتماع بطلبند. از آنجا که گردشگری و به طور خاص گردشگری زمستانی پتانسیل بالایی در ایجاد اشتغال برای جوامع محلی و به خصوص زنان دارد، توسعه این نوع از گردشگری می تواند رهیافتی برای توسعه روستاهای کشور در مناطق کوهستانی و سردسیر و توانمندسازی اقتصادی زنان و مردان این مناطق باشد. دراین راستا برای فراهم آوردن زمینه مشارکت بیش از پیش زنان در گردشگری باید در جهت مساعد کردن شرایط در بخش های مختلف بازار کار گردشگری برای آنان، برپایی گردهمایی هایی برای ترویج فرهنگ کار زنان، آگاهی رساندن درباره گردشگری، فرصت ها و تهدیدهای آن، و همچنین تقویت برنامه های آموزش مهارت های کار در گردشگری گام برداشت.کمک گردشگري به خصوص در کشورهای اسلامی چون کشورما،به توانمندسازي زنان به شرطي قابل دستيابي است که کاهش فقر و تقويت هويت زنان و نقش آنها در محل کار همراه با رعایت قوانین اسلامی مورد توجه قرار بگيرد. بعلاوه در شاخه های دیگر صنعت توریسم همچون توریسم ورزشی زنان مسلمان می توانند از طریق بازیهای اسلامی زنان با توجه به اهمیت ورزشی و توریست ورزشی فعالیت چشمگیر داشته باشند و با مشارکت و تعامل در توسعه این صنعت بکوشند و به طور کلی نقش زن در جهت توسعه توریسم ورزشی از طریق خانواده و به طبع آن در جامعه انکار ناپذیر است . همچنین زنان مسلمان می توانند با استفاده از این صنعت ، میراث فرهنگی ورزشی طبیعی و هویت ملی خود را مستحکم نمایند و در جهت گسترش فرهنگ مردم محلی ، تعامل و همبستگی آنها مؤثر واقع شوند و به این ترتیب توریسم ورزشی می تواند معضلات ورود گردشگران خارجی را با بهره گیری از رهبران آگاه زنان مسلمان حل و فصل نمایند و عامل مهم در برگزاری جشنواره های صلح و دوستی و ایجاد روابط شایسته و مستحکم بین جوامع مسلمان و غیر مسلمان باشد و در کل می توان علاقه مندی ، پشتکار ، خلاقیت ، مدیریت ، برنامه ریزی زن مسلمان را عامل پیوند دو صنعت ورزش و توریسم در بین جوامع مسلمان دانست و حرکت به سوی آینده را تضمین کرد .در نهایت می توان به انجام و برگزاری تورهای ویژه طبیعت گردی در جهت شناسایی اقوام ملل ، فرهنگ ها و روش ها و سنت ها و تأکید بر توسعه ورزش بانوان و همچنین کنگره های علمی و جشنواره های متعدد در جهت توسعه این صنعت و با بهره گیری از استعدادهای زن مسلمان به صورت ملی و بین المللی پرداخت.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0