توریسم شکار و یا شکار توریست !؟
حرف آنلاین: در صنعت گردشگری یکی از پر طرفدار ترین نوع ان، توریسم شکار می باشد. در این نوع از گردشگری که نظر طبقه مرفه و جوان و هیجان طلب جامعه را به خود جلب می کند . به دلیل اینکه این نوع توریسم در کوهها و جنگل ها و دشت های بزرگ اتفاق می […]

حرف آنلاین:
در صنعت گردشگری یکی از پر طرفدار ترین نوع ان، توریسم شکار می باشد. در این نوع از گردشگری که نظر طبقه مرفه و جوان و هیجان طلب جامعه را به خود جلب می کند . به دلیل اینکه این نوع توریسم در کوهها و جنگل ها و دشت های بزرگ اتفاق می افتد جنبه های اکوتوریسم ، گردشگری ماجراجویانه ، گردشگری جوانی را در خود دارد. وقتی بخواهیم این نوع تورریسم خاص را برنامه ریزی کنیم حتما باید در مسیر های تعیین شده ،کمپینگ های جنگلی و کوهپایه ای را از قبل تعبیه کرده باشیم ، مخاطرات طبیعی و پیش بینی نشده را در نظر بگیریم، فصل ها و منطقه های خاص شکار را انتخاب کنیم، با مقامات محلی و مردم بومی هماهنگ باشیم . و از اسلحه هایی که با خود حمل می کنیم نهایت اطمینان را داشته باشیم و گروه محا فظ حرفه ای را با گردشگران همراه کنیم تا با امنیت کامل مخاطرات را پشت سر بگذاریم. مساله ی مهمی وجود دارد ، و ان این است که از دید گاه مکتب های فلسفی محیط زیست ( مکتب اخلاق گرایان، مکتب انسان محور ، مکتب محیط گرایان و مکتب اکولوژیسم ) ، از این کار ممانعت می شود، البته برای حفظ زیستگاه های طبیعی حیوانات این ممانعت درست است ونمی توان برای جنگل های تاریخی جبهه شمالی رشته کوه البرز – جنگل های موسوم به هیرکانی – و جنگل های بلوط زاگرس و گونه های جانوری ان که تکاملی در حدود پانزده هزار سال را پشت سر نهاده است – با وجود اینکه در متون جنگلداری و اقتصاد جنگل و حتی امار نامه های رسمی کشور از جنگل های هیر کانی به عنوان « جنگل های تجاری » یاد می شود – قیمت گذاشت . در تمام مسایل جامعه انسانی این نکته عمومیت دارد که باید به جای سیاست های درمانی ، برنامه های پیشگیرانه را لحاظ کرد، و این مساله دیگر ازمون و خطای مدرسه ای مدیریت نیست. کشور های توسعه یافته جهان دریافته اند که ممانعت از این کار نه تنها خوب نیست بلکه مشکلات پیچیده و پیش بینی نشده ای را به دنبال خواهد داشت، و قاچاق و رفتار های سود جویانه به هر شکل بروز می کند. بنابراین قضیه روانشناسی اجتماعی در محیط طبیعی باید با روش های گوناگون جلوی رفتار های غیر قانونی را گرفت و به ارضای رفتار های غریزی و مدیریت شده اقد ام کرد، مثلا با پرورش گله ای انواع پرندگان شکار و حیوانات در یک پروسه زمانی مشخص و رها ساری انها در مناطق و مرتع های از قبل مشخص شده ،از قاچاق و منقرض شدن و مشکلات عجیب و غریب محیط بانی جلو گیری کرد . در توریسم شکار تیر اندازی یک گردشگر به سمت هدف وحشی و تجربه زندگی انسان های قبل از انقلاب صنعتی، نوستالژی شکار است نه به هلاکت رساندن هدف . پس نوع زندگی سخت و شرایط اقلیمی متفاوت و جغرافیای محیطی برای گردشگران اهمیت بیشتری دارد و همین طور این نوع توریسم در اختیار همگان قرار می گیرد . سود سرشار صنعت گردشگری کشور های توسعه یافته را بر ان داشت که راهکار های مناسب را در خصوص رفتار مدیریت شده با طبیعت را به کار گیرند. اما می خواهیم به برخورد سازمانی مغازه دار ها و همه اقشاری که در بازار با مسافر درگیر هستند بپردازیم و همین طور برخورد مغازه ای سازمان های دولتی با پدیده گردشگری که از از حول حلیم درحال افتادن در دیگ حلیم هستند! معایبی که نوع برخورد با گردشگران به وجود می آورد در روانشناختی بازار هویدا می شود. وقتی یک مسافر از محل و منطقه انتخاب شده برای گشت و گذار راضی نباشد قطعا در خاطرات خود با دوستان و هم صحبتان خود مطرح می کند. وقتی یک فروشنده می فهمد که کسی که برای خرید به دکان او امده است با این خیال که او مسافر است و هر چی که از او بگیری او دیگر بر نمی گردد و او مجبور است که برای رفع نیاز های خود ان جنس مربوطه را بخرد ، هر قیمتی را روی جنس می گذارد یا کیفیت را در فروش در نظر نمی- گیرد. در مناطقی که اقتصاد منطقه با مسافر و گردشگر پایه ریزی می شود ( غرب استان مازندران ) این مساله به دلایل گوناگون توجیه دارد؛ که می توان به فصلی بودن بازار ، وابستگی بازار به گردشگر، تراکم متقاضی و مشتری ، عدن تناسب عرضه و تقاضا در نقطه اوج ورود گردشگران، قیمت حمل و نقل و انبار داری، خدماتی بودن روابط اقتصادی ، عدم ثبات در قیمت مواد اولیه، تولید زباله و استهلاک توسط گردشگران، هزینه باز سازی و به روز کردن دکور و ابزار خدمات، و… اشاره کرد، اما در منطقه شرق مازندران یا مناطقی که برای تداوم و رونق بازار گردشگری نیاز به تبلیغات و برنامه ریزی های خدماتی ویژه دارد تا مسافران را برای خرید و اقامت اقناع کند نباید با توریست به مثابه یک شکار برخورد کرد. در مازندران که قطب جهانگردی در سطح منطقه و جهان به حساب می اید با ورود جهانگردان بین لمللی و خارجی در اینده ای نه چندان دور مواجه هستیم. البته اینگونه رفتار با مسافران در سرتاسر ایران دیده می شود، باید هوشیارانه و در راستای توسعه پایدار مساله را مرتفع ساخت. همین طور که ارگان های فرهنگی و غیر فرهنگی ساختار دولتی کشور بر خلااف اموزش هایی که در بروشور ها و همایش ها ، محافل تشریفاتی خود بیان می کنند مشغول تولید مخاطرات در این خصوص هستند . کشوری که با 144 قانون اساسی هنوز فرایند خصوصی شدن را طی نکرد ، میخواهد با دست زدن به فرهنگ و جغرافیا همان حکایت تراژیک تراکم را در شهر ها و روستا ها دراماتیزه کند. مساله ای که باید بدانیم ان است که هر کس را برای کاری ساختند. بابا این عیب نیست که بدانیم همه در اکوسیستم از کوچکترین اجزا گرفته تا انسان ها و حتی اتمسفر جایگاه خودش را دارد و هیچ یک در جغرافیای فرهنگی و محیطی بر یکدیگر برتری ندارد فقط هر جزیی از عناصر طبیعت باید سر جای خودش کار کند در اکولوژی انسانی هم مثل تمام اجتماعات زیستی فرد و جمعیت باید نقش خود را بازی کند .ماجرا طبیعت و اورگانیسسم و حتی متابولیسم انسان ها است که تحت تاثیر تغذیه و جفرافیا و هیجانات بیرونی دستخوش تغییر و تحول می شود و اتفا قا ساز مان های دولتی دقیقا نباید در این امور دخالت کنند و این به نفع همه است شما اگر توانستید ذهن یک نقاش را بایک دیدگاه فلسفی نقاشی کنید یا ریز ماهیچه های یک ورزشکار بدنساز را از قبل تشخیص دهید می توانید با ایسم های مکتبی صنعت گردشگری را تئوریزه کنید؛ اگرچه صنعت گردشگری از ان جهت که دارای عناصری چون خدمات ، مصرف کننده ،بازار ، و در نهایت تولید است صنعت محسوب می شود اما نمی شود برای ان مانند صنایع دیگر با یک قالب – که توسط یک مخترع در مکانیسم از قبل طراحی شده- برنامه ریزی کرد و خلاصه با یک ریخته گری، فرمی و قالبی درست کنید و ان را به تولید انبوه برسانید،انبارش کنید وهروقت که دلتان خواست و با هرقیمتی به بازار ارایه دهید. در این جا ضرری متوجه سیستم می شود که ان سرمایه گذار و محیط زیست بر خود متحمل می شود که نمی شود با خودی و غیر خودی فرض کردن اجتماعات ان را برنامه ریزی کنید .سر مایه از دست رفته قابل باز گشت نیست و در این جا شکار واقعی فرهنگ و طبیعت و یک نسل است که اتفاقا با سو مدیریت – که دخالت مدیریت دولتی مسبب ان است – تمام تاریخ یک ملت را شکار می کند .
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0