تاثیر تکنولوژی های مدرن در تشدید بحران جنسی

حرف آنلاین: سرعت انتقال اطلاعات، تسریع در امور روزمره، شتاب در رسیدگی به جوانب شغلی و خلاصه یک زندگی بدون معطلی، یکی از رهاوردهای مدرن شدن زندگی‌ها با واسطه‌ای به نام تکنولوژی است.یک انقلابی به نام تکنولوژی که هرگز به یک سویه بودن خود اکتفا نکرد و مانند چاقویی که با هدف پوست کندن میوه ساخته شد، اما گاهی هم به عنوان آلت قتاله مورد استفاده قرار گرفت روی دیگر خود را به مخاطب نشان داد.رسوایی‌های اخلاقی، تشدید طلاق، هنجار‌شکنی‌های بی‌محابا و به طور اخص مسائل جنسی و انحرافات آن، از نتایج پرداختن به روی دیگر تکنولوژی و ضمائم آن است. در حقیقت یک پدیده دو محوری که بیشتر از بُعد منفی آن مورد استفاده قرار گرفت؛ مخصوصا زمانی که از وسایل و ابزار و ماشین آلات در کارخانجات، به تلویزیون و ماهواره و اینترنت در خانه تبدیل شد.یک مهمان ناخوانده که مزیت‌هایی هم داشت اما وزنه مضرات آن به حدی سنگین بود که مزایا را نیز تحت سیطره و کنترل خود گرفت. حالا خانواده ها همراه هستند با پدیده‌ای به نام تکنولوژی که با یکدیگر ممزوج شده‌اند و آنچه قابل توصیف بوده، اثر‌بخشی منفی این پدیده روی خانواده‌ها است.برای اثبات ادعای بالا می‌توان به آماری رجوع کرد که حاکی از درصد زیادی از طلاق‌ها به دلیل حضور این تکنولوژی در خانه‌هاست. این آمار‌ها حاکی از آن است که بیشتر طلاق‌ها، در ظاهر به خاطر دلایلی مانند مشکلات اقتصادی و عدم تفاهم رخ می‌دهد اما آنچه اصل قضیه به شمار می‌رود مربوط به اثرات مخربی است که تکنولوژی در زندگی‌ها رسوخ داده است. بنابراین می‌توان گفت بالای نود درصد از معظلات به نحوی به این پدیده خوب- بد- زشت بر‌می‌گردد.ماهواره، یکی از شاخه‌های تکنولوژی‌ مدرن امروزی است که نوعی سبک زندگی را برای مخاطب خود ایجاد می‌کند. برنامه‌های علمی، ورزشی و فرهنگی با ارائه اطلاعات و نکات آموزشی به مخاطب می‌گوید قصد بالا بردن سطح زندگی‌ها را دارد اما آنچه در عمق این برنامه‌ها یکسان و مشترک است نهادینه کردن یک سیاست کلی و خطی‌مشی ثابت برای قبح‌زادیی و عادت دادن فکر مخاطب به یک اسلوب و سیاق جدیدی است تا به هدف اصلی خود یعنی ترویج بی‌بند و باری و زدودن حیا و عفت و در نهایت بر‌چیدن بساط خانواده است برسد.اما این برنامه‌ها به دو طریق دست به ایجاد بستری برای تمایل ببینده به مسائل جنسی غیر از حریم زناشویی می‌زنند. یا به طور مستقیم و از طریق سریال‌ها و فیلم‌ها و یا به طور غیر مستقیم، با کمک مجری‌های خانم در همان برنامه‌هایی که در بالا به آن ها اشاره شد. هنرپیشه‌ها و مجریانی که با پوشش‌هایی زننده، طنازی‌های کلامی و رفتاری و نوع تعاملی که با مردها دارند رغبت مردهای جوامع دیگر را به همسران خود کاهش داده و به برای ارضای نیازهای جدید خود به دنبال راه حلی می‌گردند.اگر این راه حل توسط همسر چنین مردانی لحاظ شد (که بعید است) مشکلی پیش نمی‌آید؛ اما اگر یک خانم نتوانست توقعات مدرن و به روز شده همسر خود را بر‌آورده کند و از طرفی قادر نبود هم‌پای زنان ماهواره‌ای که با چند ده عمل جراحی زیبایی خود را به چنان شکل و شمایلی در آورده‌اند پیش برود کار سخت می‌شود.ذائقه مرد به مرور زمان تغییر یافته و همسر وی از پس اغنای او بر‌نمی‌آید. توقعات او از مناسبات جنسی، فانتزی و افسانه‌ای شده و حتی تکرار مراوده با همسر او را آزرده می‌کند. عدم رضایت جنسی هم که به گفته اکثر روانشناسان از خطرناک‌ترین مشکلات زندگی مشترک ذکر شده باعث ایجاد اولین جرقه‌های عدم تفاهم و مصائب زن و شوهر شود. بد‌خلقی‌ها، بی‌تفاوتی‌ها و بی‌اعتمادی ها جای صداقت و محبت و مهربانی‌ها را می‌گیرد و اینجاست که زنگ خطری برای یک زندگی مشترک به صدا در‌می‌آید.البته تکنولوژی با کارکرد منفی خود فقط برای مردها دام پهن نکرده است. زنان یک جامعه نیز زمانی که چشمشان دائم به صورت زنانی باشد که با جراحی بینی، پروتز لب و گونه و انواع آرایش‌های مدرن و جذاب خودنمایی می‌کنند ناخود‌آگاه میل و رغبت به الگو‌گیری از چنین افرادی پیدا می‌کنند. میل و رغبتی که بهانه‌اش عقب نماندن از دنیای امروزی و جلو زدن از رقبایی است که در جامعه حضور دارند.در نتیجه مرد باید بیشتر کار کند تا هزینه زندگی مدرن همسر خود را تأمین کند و از آنجایی که حواس همسر به او نیست در نتیجه در بیرون از خانه به دنبال کسی می‌گردد تا ذائقه جدیدش را ارضا کند.گذشته از آن به تصویر کشیدن عشق‌های مثلثی و خیانت‌های کاملا توجیه شده در فیلم‌ها و سریال‌های ماهواره حجب و تعهد را نشانه می‌رود و با القایی، آرام آرام آنچه به عنوان ستون یک زندگی خوشبخت است را تخریب می‌کند.اما نمی‌شود تمام بار این معضلات را فقط به گردن ماهواره انداخت. شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و شبکه‌های موبایلی مانند وایبر و واتس‌آپ نیز از ابعادی دیگر به زندگی مشترک هجوم می‌آورند. زن و شوهری که ساعت‌ها کنار هم نشسته‌اند اما هر کس سرش به گوشی خود و گشت و گذار و چت کردن در چنین فضاهایی گرم بوده و غافل است که زمانی که با دوستان خود در حال خوشگذرانی است شوهر نیز سرش سرگرم دیگری است.زمانی که باید خانم خانه برای شوهرش بگذارد، اما به دلیل شلوغی وقتی که خانم دارد این وظیفه را زنی دیگری در چنین شبکه‌هایی به عهده می‌گیرد. یک انجام وظیفه آلوده که از قصور خانم آن هم به دلیل سرگرم بودن به ابزاری مانند ماهواره، وایبر و واتس‌آپ فراهم شده است.و حالا که ذائقه مرد تغییر کرده دیگر همسر خود را عمیقا و از روی عشق نمی‌پذیرید و دائم در فکر خود می‌پروراند که خوب بود اگر همسری به زیبایی زنان ماهواره‌ای داشت. از طرفی این موقعیت برای اکثر مردان فراهم نمی‌شود در نتیجه آن ها در ذهن خود دست به تخیل زده و با ساختن تصاویری از روابط عاطفی، عشق‌ورزی و مناسبات جنسی به یک پدیده منفور به نام “زنای ذهنی” روی می‌آورند. فاجعه‌ای که با مز‌مزه کردن آن دیگر لذتی از دنیای واقعی روابط زناشویی برده نخواهد شد.یک فرآیند به ظاهر ساده اما خانه‌برانداز که می‌تواند تمام هست و نیست یک خانواده و سپس جامعه را به یغما ببرد. فرآیندی که با مصرف بصری تکنولوژی شروع شده و سپس با تغییر خلق و خوی مردان خانواده، ذائقه‌ها را از یک حالت متعادل و طبیعی به حالتی هیجان محور، سیری ناپذیر و ناهمگون سوق می‌دهد و در نتیجه انتظارت برآورده نشده مرد به بیرون از خانه یا درون ذهنی بیمار منتقل شده و طلاق عاطفی و طلاق شناسنامه‌ای را منتج می‌شود.البته نمی‌شود از نقش زنان در حریص کردن چشم مردان، گشودن درب های تنوع در ذهن آن ها و بالا بردن توقعاتشان نسبت به همسران خویش غافل شد. ماهواره‌ای که از یک سو زن را به جان شوهر می‌اندازد و از طرفی همان زن را برای مردانی بیرون از خانه تربیت می‌کند تا به عنوان یار کمکی، حامی ترویج سبک زندگی غلط اما دلخواه چنین تکنولوژی باشد.زن از زن بودن خود جا می‌ماند و مرد از مرد بودن خود و این‌گونه است که بحران جنسی سرتاسر جوامع را در‌بر‌می‌گیرد چرا که بُعد منفی تکنولوژی بی‌حساب و کتاب بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

الهه افراخته