به این خانواده نیازمند کمک کنیم
حرف آنلاین: محمد حاجی کتریمی متولد یکی از روستاهای دودانگه ساری به نام« کتریم مجی» است. او در خانواده ای بسیار فقیر به دنیا آمد و همراه پدرش چوپان مردم بود. متاسفانه او از سن کودکی به بیماری حاد اعصاب مبتلا شد. گویا پدرش هم سابقه این بیماری را داشته است. محمد از سن دوازده […]
حرف آنلاین: محمد حاجی کتریمی متولد یکی از روستاهای دودانگه ساری به نام« کتریم مجی» است. او در خانواده ای بسیار فقیر به دنیا آمد و همراه پدرش چوپان مردم بود.
متاسفانه او از سن کودکی به بیماری حاد اعصاب مبتلا شد. گویا پدرش هم سابقه این بیماری را داشته است.
محمد از سن دوازده سالگی تا هفده سالگی در بیمارستان زارع ساری، بخش اعصاب و روان بستری بود و مدتی نیز به طناب به تخت بسته شده بود. پزشک معالجش دکتر ضرغامی است، از متخصصان مطرح اعصاب و روان.
پس از بهبود نسبی، او در سن هفده سالگی، با دختری که چهار سال از خودش بزرگتر بود ازدواج کرد. خانواده دختر هم ماند او بسیار تهی دست بودند.
اوایل ازدواج محمد حاجی کتریمی در پروژه بزرگ سد شهید رجایی (سلیمان تنگه) به کارگری روز مزد مشغول شد. کار بسیار طاقت فرسا و سنگین بود، طوری که اثرات نامطلوب آن بر ستون فقراتش ماندگار شد.
او که به سختی روزگار می گذراند، مدتی بعد از ازدواج ابتدا صاحب فرزند دختر و پس از مدتی صاحب فرزند پسر شد.
دخترش سالم بود اما پسر در بدو تولد دچار سکته مغزی می شود.برخی پزشکان علت این فلج مغزی را، وراثت و بیماری پدر ذکر کردند.
پس از فوت پدر محمد، یک منزل قدیمی به او ارث رسید که برای مداوای پسرش -امیر حسین- فروخت و پس از آن، در منطقه آهی دشت ساری مستاجر شد.
یک روز که همسرش در حال درست کردن غذا(سوپ) بود، کودک تشنج مغزی می کند و دستپاچه او را به بیمارستان می برند، اما بر اثر ورزش باد، پرده آشپزخانه به شعله روشن گاز می خورد و کل خانه که سقف چوبی داشت با تمام اثاثیه منزل، می سوزد.
پس از این واقعه، بیماری اعصاب محمد، مجدد عود می کند. هزینه های غرامت خانه مستأجری و خرید لوازم زندگی در کنار مداوای فرزند، برای شان بسیار کمر شکن بود، تا اینکه به عنوان خادم مسجد فاطمه زهرای ساری مشغول به کار می شود.
کار مسجد و آشپزخانه آن نیز بسیار سخت بود و باعث عود بیماری درد کمر و مهره های او شد. هرگز هم از سوی هیئت امنای مسجد بیمه نشد و وقتی برای بیمه شدنش اصرار کرد، اخراجش کردند.
در ادامه زندگی متلاطم و دشوار این خانواده، آشنایی او را در خانه ای قدیمی که سابق بر این انبار چوب بود، با پول پیش دو میلیون و ماهی دویست هزار تومان اجاره، مسکن داد.
امیر حسین بیمار، هر روز بزرگ تر می شد و مخارج درمان و پوشک او بیشتر. بچه حتما باید پوشک کامل شود، زیرا حالت پاهایش کج است و مشمای عادی، ران پایش را بارها زخم کرده بود.
در این مدت با وجود کمر درد شدید، با کارگری و تعمیر آیفون، زندگی را به سختی سپری کرد و به کمک مردم و خرید از سمساری، دخترش را در سن پانزده سالگی به یک طلبه نوزده ساله شوهر داد که اکنون عروس و داماد در قم زندگی می کنند، اما خودش از حدود هجده ماه قبل، به علت بیرون زدگی مهره های کمر، خانه نشین شده تا جایی که همسرش، در کنار کودک فلج، شوهر را نیز تا مدت ها لگن می گرفت.
در این مدت هزینه های درمانی، عکس برداری، سیتی اسکن، دارو و ….سر به چند میلیون گذاشت و چون بیمه نبودند، زیر بار قرض مردم رفتند.
متاسفانه تشنج های امیر حسین و بیماری پدر و خانه نشینی اش، موجب بروز بیماری افسردگی شدید و تشدید همان بیماری اعصاب کودکی شد تا جایی که به دستور دکتر ضرغامی، او را چند ماهی در منزل به تخت می بستند تا به خود زنی و خودکشی دست نزند.
متاسفانه همسرش هم به خاطر این شرایط، بیماری قلبی و افسردگی گرفته است.
این خانواده بسیاری از روزها، حتی غذایی در خانه برای خوردن و لباسی برای پوشیدن ندارند و فقط با کمک های مردم گذران زندگی کرده اند. چند ماه است که از اجازه خانه مانده اند و حدود هفت میلیون تومان بدهکاری دارند. هزینه عمل هم حدود پانزده تا بیست میلیون تومان برآورد شده است.
هم اینک در منزل آنها، یک کودک فلج مغزی، یک پدر افسرده و مریض و یک مادر رنجور و بیمار زندگی می کنند. در این میان حتی مادر آقای حاجی کتریمی هم به علت فقر مالی سایر فرزندان، نزد همین خانواده زندگی می کند./مازند نومه
* به این خانواده بسیار نیازمند کمک کنیم
شماره کارت برای کارت به کارت کردن :
6273532130225541
شماره حساب جاری:
4766586452
بانک تجارت به نام محمد حاجی کتریمی
شماره تلفن برای پیگیری:
09118654307(مادر امیرحسین)
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0