وقتی آمارهای رسمی سیاست‌ها را به چالش می‌کشند

شمال در آستانه رکورد تاریخی کاهش باروری

 ساری-گروه اجتماعی /اظهارات دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور در همایش «ایران جوان» در بابل، بیش از آنکه یک گزارش آماری باشد، اعترافی رسمی به ورود برخی استان‌ها به وضعیت قرمز جمعیتی است. آنجا که صالح قاسمی صراحتاً اعلام می‌کند نرخ باروری در گیلان به ۰/۹ و در مازندران به حدود یک فرزند به ازای هر زن رسیده، در واقع از شکسته شدن رکوردی تاریخی سخن می‌گوید که به تعبیر خود او «کم‌ترین نرخ باروری در طول تاریخ ایران» است.

ساری-گروه اجتماعی /اظهارات دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور در همایش «ایران جوان» در بابل، بیش از آنکه یک گزارش آماری باشد، اعترافی رسمی به ورود برخی استان‌ها به وضعیت قرمز جمعیتی است. آنجا که صالح قاسمی صراحتاً اعلام می‌کند نرخ باروری در گیلان به ۰/۹ و در مازندران به حدود یک فرزند به ازای هر زن رسیده، در واقع از شکسته شدن رکوردی تاریخی سخن می‌گوید که به تعبیر خود او «کم‌ترین نرخ باروری در طول تاریخ ایران» است.

قاسمی در همین سخنان تأکید می‌کند که نرخ رشد جمعیت کشور از ۱۴ درصد به نیم درصد رسیده و تا سال ۱۴۱۵ به صفر خواهد رسید. این گزاره، اگرچه در قالب پیش‌بینی مطرح می‌شود، اما در کنار آمار تولد کمتر از ۹۸۰ هزار نوزاد در سال ۱۴۰۳، نشانه‌ای روشن از شتاب گرفتن بحران است؛ بحرانی که به گفته او، برای نخستین بار در ۶۵ سال اخیر چنین ابعادی به خود گرفته است.

دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور در بخش دیگری از سخنانش بر «فرهنگ خانواده‌محوری و فرزنددوستی ایرانیان» تأکید می‌کند و آن را سرمایه‌ای برای عبور از بحران می‌داند. اما همین مقام رسمی همزمان اذعان می‌کند که فاصله ازدواج تا تولد فرزند اول در کشور به پنج‌ونیم سال رسیده و تنها در چهار سال اخیر پنج ماه کاهش یافته است. این هم‌نشینی دو گزاره، یک تناقض معنادار را برجسته می‌کند: اگر فرهنگ همچنان پابرجاست، چرا رفتارهای جمعیتی تا این اندازه دگرگون شده‌اند؟

پاسخ، خود در ادامه سخنان قاسمی نهفته است؛ جایی که می‌گوید ۹۳ درصد جوانان در سن متعارف ازدواج تمایل به ازدواج دارند، اما «مشکلات اقتصادی و غیره» مانع تحقق این خواست شده است. این اعتراف صریح نشان می‌دهد که بحران جمعیت، بیش از آنکه ناشی از بی‌میلی جوانان باشد، محصول محدودیت‌های ساختاری و اقتصادی است.

سالمندی؛ پیامدی که خود مسئولان هشدار می‌دهند

قاسمی با اعلام عبور سالمندی کشور از ۱۴ درصد و رسیدن این شاخص به ۱۷ درصد در گیلان و مازندران، به پیامدهای اقتصادی این روند نیز اشاره می‌کند: کاهش نیروی کار، افزایش رکود اقتصادی، وابستگی به نیروی کار خارجی و حتی ورشکستگی صندوق‌های بیمه‌ای. وقتی چنین هشدارهایی از زبان دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور مطرح می‌شود، دیگر نمی‌توان بحران جمعیت را مسئله‌ای انتزاعی یا بلندمدت دانست.

در همین چارچوب، سخنان موسی یمین‌فیروز، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل، تکمیل‌کننده این هشدار است؛ آنجا که از «سراشیبی جمعیتی» و ورود به «چاله جمعیتی» طی ده سال آینده سخن می‌گوید و بر محدود بودن فرصت تا سال ۱۴۱۵ تأکید می‌کند.

قاسمی به افزایش ۷ تا ۱۴ درصدی تولدهای سه، چهار و پنج فرزند در چهار سال اخیر اشاره می‌کند و آن را نشانه‌ای امیدوارکننده می‌داند. با این حال، خود او همزمان اذعان می‌کند که تعداد کل تولدها به کمتر از یک میلیون در سال رسیده است. این دو گزاره در کنار هم نشان می‌دهد که رشد تولدهای پرترتیب، هنوز نتوانسته کاهش شدید نرخ باروری عمومی را جبران کند.

حتی کاهش سقط غیرقانونی و افزایش ۹ درصدی تمایل به فرزند سوم، آن‌گونه که قاسمی بیان می‌کند، زمانی معنا پیدا می‌کند که در بستری از حمایت‌های اقتصادی پایدار قرار گیرد؛ امری که هنوز نشانه‌های آن در زندگی روزمره خانواده‌ها پررنگ نشده است.

دعوت قاسمی به اینکه «هرکدام از ما از خود بپرسیم برای جوانی جمعیت چه کرده‌ایم»، اگرچه از منظر فرهنگی قابل تأمل است، اما خود او در پایان سخنانش به نکته‌ای کلیدی اشاره می‌کند: «عمل مسئولان به تکالیف قانونی» شرط اساسی عبور از بحران است. همین جمله، بار دیگر توپ را به زمین سیاست‌گذاری و اجرا بازمی‌گرداند.

مجموعه سخنان مسئولان حاضر در همایش ایران جوان، یک پیام روشن دارد: بحران جمعیت دیگر هشدار آینده نیست، واقعیت امروز است؛ به‌ویژه در استان‌هایی مانند گیلان و مازندران که هم‌زمان پایین‌ترین نرخ باروری و بالاترین میزان سالمندی را تجربه می‌کنند. اکنون پرسش اصلی این است که آیا سیاست‌ها می‌توانند با سرعت آمارها حرکت کنند یا همچنان یک گام عقب‌تر باقی خواهند ماند؟