از نیل تا فرات!

حرف آنلاین: هر جمع و گروهی بر اساس نوع نگاه خود به موضوعات مختلف ، شعاری را برای خود برمی گزیند. شعاری که بتواند مسیر آنی و آتی آن جمع و جماعت را نشان دهد و مشخص کند. این شعار در حقیقت راهبرد و استراتژیک گروه در پیمودن مسیر آینده است. شعار هرچه عمیق تر و فراگیرتر باشد قطعا نشان از امیدواری بنیانگذاران آن جمع ، نسبت به تحقق وعده های گروه است.

رژیم سفاک و سفیه صهیونیستی از ابتداء تشکیل و تاسیس تاکنون، در نیت توسعه و تقویت حوزه فکری، جغرافیائی، سیاسی و اقتصادی خود به سر می برد. این نیت در برخی زمان ها کند گشته و در برخی مقاطع نیز شدت یافته است که البته هر کدام از این زمانها و مقاطع قابل بررسی است که مطمئنا از ورای تحلیل دقیق و عمیق آن می توان به حقایقی شگرف از اثرگذاری و اثربخشی پارامترهای اعتقادی و انقلابی در کندی و تندی آن نیت شوم رسید. موسسان غربی و عبری رژیم نامشروع صهیونیست در دوره از زمان ها آنچنان مست تصرفات شدند که به خیال خام خویش در پس فردائی قادر خواهند بود که شعار استراتژیک خود را محقق ساخته و از هم اکنون رویای تسلط همه جانبه و همه بعدی بر منطقه و نیز در ادامه جهان را می دیدند! این رویای خوشمزه و مسرت بخش جماعت صهیونیست هر روز شکل جدیدتری به خود می گرفت و امیدواری برای تحقق آن را دو چندان کرده بود. این مسیر شتابان ادامه داشت و اکنون صهیونیست ها خود را حاکم بدون رقیب می دیدند و به بانیان شعار محوری و استراتژیک خود دست مریزاد می گفتند. و اما آن شعار؛ ” از نیل تا فرات” شعار راهبردی و استراتژیک صهیونیست ها بود که بر اساس خوی سلطه گری آل یهود طراحی گشت. این شعار به این معنی و مفهوم بود که مناطق فکری و جغرافیائی و نیز سیاسی و اقتصادی محدوده از نیل تا فرات همه و همه متعلق به قوم ستمگر و ستم پیشه صهیونیست است و لا غیر. طراحان این شعار به این نکته کلیدی معتقد بودند که این شعار می تواند مسیر را برای تسلط نهائی و غائی آنان بر جهان را هموار نماید. این تئوری برخلاف نگاه اولیه به ظاهر آن که تنها در پی تسلط بر منطقه است به چیره شدن بر جهان چشم دوخته بود و اصلا بر همین مبنا ، چنین شعاری طراحی گردید. مستی و مسروری طراحان شعار همچنان ادامه داشت تا اینکه یک اتفاق مهم در یکی از سرزمین های نزدیک روی داد. این اتفاق آنچنان عظمت داشت که جماعت صهیون بعد از آن واقعه تمام هم و غم خود را بر پایه حذف این اتفاق قرار دادند. اتفاق سال 1978 آنچنان برای این عده مهم است که نخست وزیر کنونی این رژیم در اولین واکنش به خیزش عمومی در جهان عرب بخصوص مصر که به بیداری اسلامی شهرت یافت این جمله حائز اهمیت را در مجلس نمایندگان این رژیم موسوم به “کنست”بر زبان راند. بنیامین نتانیاهو گفت: “نباید اجازه دهیم اتفاق 1978 تهران در قاهره هم روی دهد” اشاره نخست وزیر رژیم صهیونیستی به انقلاب شکوهمند اسلامی ملت قهرمان ایران به رهبری زعیم عالیقدر حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه بود. انقلابی که بدون بهره گیری و بهره مندی از قدرت های بظاهر مستحکم آن روزگار و تنها و تنها با تکیه بر قدرت مطلق هستی شکل گرفت. در این انقلاب همه چیز و همه کس در مسیر تحقق ارزش های دینی جستجو می شد و پیگیری می گشت. همه چیز و همه کس که بدون هیچ گونه چشم داشت مادی و ماورائی ، تنها به کسب رضای خدای متعال توجه داشتند. انقلابی که خون بندگان خوب خدا در عصر آخرالزمان آن را تنومند و قطور ساخت. انقلابی که پیروزی و تثبیتش هزینه ای بس سنگین و سخت برالی ظالمان و ستمگران عالم داشت و در مقابل شدائد و مصائب وارد بر آن برای مردم دلاور ایران اسلامی ، بس شیرین و شورانگیز بوده و هست. انقلاب اسلامی ایران به لطف خدا و به برکت خون شهدا، با رهبری حکیمانه و هوشمندانه دو فرزند برومند حضرت زهرا(س) امروز در جایگاهی فوق العاده مستحکم و مطمئنن قرار دارد. جایگاهی که دشمن ناامید از جنگ سخت و نظامی به نبرد نرم و دیپلماتیک روی آورده است. بدون شک تنها راه برون رفت منجر به پیروزی و فیروزی در این نبرد تکیه و تاکید بر همان مسیر عزتمندی است که تاکنون طی شده است. واقعا خطاست اگر فردی و افرادی تصور کنند می تواند از ورای لبخند به دشمن از عداوت و خصومت او کاست. واقعا خطاست که فردی و افرادی عزت و اعتبار را در گره زدن زلف انقلاب و این مردم غیور به موهای پریشان غربیان و مستکبران ببینند و بدانند. واقعا خطاست که فردی و افرادی حل معضلات و مشکلات این انقلاب را از طریق دستان کثیف و پلید ظالمان و گردنکشان بدانند. امروز نظام مقتدر اسلامی با همه مشکلات خود به جائی رسیده است که شعار” از نیل تا فرات ” به فراموشی سپرده شده و رژیم صهیونیست که تا دیروز مست این توسعه طلبی بود به آن چنان دریوزگی رسید که اولا در پی دیوارکشی در اطراف سرزمین اشغالی بسیار محدود خود است و ثانیا فریاد مرگ بر این رژیم از نیل تا فرات شنیده می شود و این همان جمله طلائی است که خدا وعده اش را به راست قامت تان تاریخ داده است.