روزگار پدر شهید در یک خانه کاهگلی
حرف آنلاین: یک خانه کاهگلی با وضعیت نه چندان مناسب همه سهم پدر شهید از زندگی است که در آن روزگار می گذراند و با این حال، همه آرزویش آنست تا فرزند شهیدش دوباره زنده و دستگیر و عصای دوران کهنسالی اش شود. حدود 27 سال از رفتن و عروج ملکوتی محمد می گذرد، همان […]
حرف آنلاین: یک خانه کاهگلی با وضعیت نه چندان مناسب همه سهم پدر شهید از زندگی است که در آن روزگار می گذراند و با این حال، همه آرزویش آنست تا فرزند شهیدش دوباره زنده و دستگیر و عصای دوران کهنسالی اش شود.
حدود 27 سال از رفتن و عروج ملکوتی محمد می گذرد، همان نوجوانی که می توانست در چنین اوضاع و احوالی عصای پیری پدرش باشد و همان پدری که 15 سال بر اثر بیماری های آلزایمر، پروستات و زخم بستر فلج شده و اکنون در شرایط سخت به زندگی اش ادامه می دهد.
خیرالله اصغری پدر شهید (محمد اصغری) اظهار داشت: محمد در خرداد ماه 1350 در روستای ولیجی محله از مادری پاکدامن دیده به جهان گشود و درحالی که تنها 13 سال سن داشت بدون اطلاع از من و خانواده اش رهسپار جبهه ها شد.
وی با اشاره به بی اطلاعی از رفتن پسرش به جبهه افزود: پسرم در حالی که مقطع سوم راهنمایی را می گذراند و به عنوان کمک کارم در کنارم قرار داشت اما در روز رفتن به جبهه با ترفند خرید نان از روستا خارج شد که بعد از مدتی طی تماس تلفنی مطلع شدم محمد از طریق یگان لشگر 25 کربلا عازم جبهه شده است.
پدر شهید اصغری بیان کرد : محمد قبل از رفتن به جبهه در سن نوجوانی درحالی که هنوز حال و هوای نوجوانی در سر داشت روزی دو چرخه اش خراب می شود و برای درست کردن دوچرخه اش از چکش استفاده می کند که در این میان بر اثر جرقه ی حاصل شده از جناح چشم راست دچار آسیب شده و بعد از این اتفاق پزشکان تشخیص دادند محمد تا آخر عمر باید با یک چشم زندگی کند.
خیرالله اصغری با اشاره به چگونگی اطلاع از شهادت پسرش تصریح کرد: من در آن دوران درک و باور درستی نسبت به شهادت محمد نداشتم، شبی گفتم خدایا اگر واقعا پسرم شهید شده به من نشانه ای عطا کن در همان شب جمعه بود که پسرم در خواب به من نشان داد با وجود اینکه شهید شده همانند دیگر شهدا و انبیا زنده بوده و نزد خدا قرار دارد.
این پدر شهید ادامه داد: در دوران جبهه پسرم در جهت ترویج فرهنگ نماز به نوجوانان و جوانان فعالیت هایی بسیاری انجام دادم از جمله اینکه شب هایی اتفاق می افتاد از مغازه محل یک کیلو قند، یک بسته چای و سماور از منزل به مسجد می بردم تا آنها را در مسجد خانه خدا جهت اقامه نماز گردهم آورم.
خیرالله اصغری گفت: من در دوران جوانی به بنایی، کوره چینی، فعالیت در کوره آجرپزی و ساخت کوره توتون مشغول بودم اما بر اثر اتفاقاتی که برایم رقم خورد فلج شده و هم اکنون طی 15 سال در بستر بیماری به سر می برم.
وی در خصوص مادر شهید اصغری بیان داشت: طاووس محسنی مادر شهید محمد اصغری قبل از اعزام پسرمان به جبهه ها درگذشت.
پدر شهید به عنوان حرف آخر خاطر نشان کرد: اگر روزی پسرم برگردد خدا را شکر می کنم که عصای پیری ام دوباره به من بازگردانده شد.
به دلیل شدت بیماری این پدر شهید با همسرش صغری صالحی هم صحبت و به گفتگو پرداختیم که از خاطره ازدواج با پدر شهید سخن می گوید.
همسر خیرالله در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: حدود 25 سال بر اساس قسم و قولی که به پدرم دادم همسر پدر شهید اصغری شده و از آن مواظبت می کنم.
وی با اشاره به زندگی شان گفت: از 25سال قبل که وارد این منزل متروکه شدم، تمامی دیوارهای آن، سیاه و کدر شده بود و من به تنهایی به رسیدگی و بازسازی این منزل پرداختم به طوری که شما اگر وضعیت قبلی این خانه را می دیدید حال بدی به شما دست می داد.
این بانوی فداکار ادامه داد: با نگاه کردن به اطرافتان در گوشه و کنار این خانه متوجه می شوید این مکان اصلا قابل سکونت برای انسان بیمار نیست و اگر می بینید من امروز با تمامی مشکلات در پیش رو دوام آوردم، تنها به دلیل عهد پدر و قداست مقام شهید اصغری است.
صالحی ابراز داشت: دختر خیرالله حقوق ماهیانه بنیاد شهید را هر ماه دریافت کرده و آن را به ما تحویل داده است که با توجه به بحث تورم و مشکلات اقتصادی، پاسخگوی تمامی خدمات دارویی و پزشکی مربوط به پدر شهید نمی شود.
وی با بیان نارضایتی از بنیاد شهید یادآور شد : ما هیچ سرپناه، ماشین آلات کشاورزی و لوازم خانگی ضروری را از بنیاد شهید مدیون نیستیم چرا که من خودم با همین وضعیت بد در اتاق مسئولین حاضر شدم و بارها از آنها سئوال کردم چرا من به عنوان همسر خیرالله که از پدر شهید مواظبت می کنم نباید از حقوق برخوردار باشم و فرزندان خیرالله به عنوان خواهران و برداران شهید باید محروم از کار باشند.
این بانو بیان داشت: تا دیروز هیچکس حتی نمی دانست شهیدی به نام اصغری وجود دارد یا نه اما پس از انعکاس گزارش تصویری روزگار پدر شهید اصغری در خبرگزاری مهر، مسئولین سطح استان و شهرستان تحت تاثیر قرار گرفتند.
همسر خیرالله در پایان خاطرنشان کرد : در پی بازدید مسئولین سطح استان و شهرستان از همسرم و آگاهی از وضعیت بد زندگیمان فرماندار شهرستان نکا قول ساخت منزل و تهیه لوازم خانگی مورد نیازمان را داد که امیدوارم هرچه زودتر این قول ها و مساعدت ها به واقعیت تبدیل شود.
علی رجبی وندوچالی فرماندار نکا نیز در گفتگو با خبرنگار مهر خانواده های شهدا را اسوه هایی از صبر و بردباری در سطح جامعه برشمرد و افزود: اگر امروز به این درک و باور برسیم که جایگاه و آرامش مان مرهون رشادتها و از خود گذشتگی دلیرمردانی همچون اصغری هاست قطعا از هر فرصتی جهت کمک به خانواده این شهید مغتنم می شماریم.
فرماندار نکا خدمات رسانی به خانواده های شهدا را از جمله وظایف اصلی مسئولان سطح شهرستان برشمرد که بدون هیچ گونه منتی باید انجام شود.
رجبی با اشاره به خدمات رسانی انجام شده پرداخت وام 10 میلیون تومانی ، وام بلاعوض 2 میلیونی ، تهیه تخت و تشک و اعزام پزشک به صورت هفتگی جهت معاینه پدر شهید را ازجمله خدمات بنیاد شهید شهرستان به این خانواده برشمرد.
نماینده عالی دولت بیان کرد: در طی دیدار با خانواده شهید اصغری مقرر شد ارائه پروانه ساختمان رایگان ، پرداخت وام کم بهره ، تهیه لوازم خانگی مورد نیاز اعم از یخچال ،گاز ، پنکه و… و همچنین ساخت منزل مسکونی توسط فرمانداری ، بنیاد شهید و امور ایثارگران و اهالی روستا در اختیار این خانواده قرار گیرد.
فرماندار نکا متذکر شد: همه ما مسئولین در قبال شهدا خصوصا این شهید که به عنوان نوجوانترین شهید استان و شهرستان شناخته شده بدهکار و مسئول هستیم و دراین راستا باید خدمات رسانی ارزنده ای را برای این خانواده به ارمغان آوریم .
عباسعلی رضایی مدیرکل بنیاد شهید مازندران نیز در گفتگو با خبرنگار مهر یادآور شد: خدمات رسانی و ارائه تسهیلات و کمک به خانواده شهید اصغری تاکنون طبق قانون انجام شده است.
گفتنی است شهید محمد اصغری به عنوان نوجوان ترین شهید استان و شهرستان در تاریخ 27 دی ماه 63 بر اثراصابت ترکش در مریوان به شهادت رسید و در گلزار شهدای روستای ولیجی محله نکا آرام گرفت./مهر
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0