ورزشگاه و آرامگاه را باهم دریابید!
در لحظات آغازین سال جدید دو اتفاق تلخ در دو نقطه از کشور روی داد که اگر بدقت بر روی آن تمرکز نشود و بعبارتی جدی گرفته نشود قطعا تبعات خارج از کنترلی را در روزهای نه چندان دور بهمراه خواهد داشت.
از قدیم الایام گفته اند و حالا هم می گویند که “سالی که نکوست از بهارش پیداست”معنی این جمله می تواند این نکته باشد که اگر آغاز سال را دریابی آنگاه کل سال را آسوده خاطر خواهی بود اما اگر ابتداء و آغاز سال را درنیابی باید بطور طبیعی و البته قطعی منتظر عواقب این درنیافتن باشی!
اصلا جور دیگری طرح موضوع کنیم و آن اینکه چرا و به چه دلیل رویکرد و رویه هر سال، در پیام نوروزی و نیز در سخنان اول فروردین رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان می شود؟! از همین نکته مجمل می توان حدیث مفصل خواند. حدیثی که به ما یادآور می شود که رویدادهای ابتداء سال را می بایست از دیگر ایام سال جدی تر گرفت.
اینکه عده ای به بهانه گرامیداشت یک آئین ایرانی گرداگرد قبر شاعری ایرانی که به بیان خودش” عجم زنده کرده بدین پارسی” جمع شده و سخنان ایران ستیزانه سر می دهند را نباید تنها یک اتفاق هیجانی تلقی کرد. و یا آنکه در یک رویداد ورزشی که چشم های میلیونی داخلی و خارجی آن را به ریز می بیند به یکباره مجموعه ای که در همین چند وقت پیش آیین افتتاحیه ترمیمی آن با حضور رسانه ها و چهره ها برگزار گردید دچار قطعی برق می شود را ساده انگاریست اگر خیلی عادی به آن نگاه شود.
مسئولان امنیتی و نظارتی و همچنین قضایی باید ورود جدی به دو رویداد تلخ آرامگاه فردوسی و ورزشگاه آزادی داشته باشند. نباید دست روی دست گذاشت و همه چیز را خیلی عادی و طبیعی دید. مگر می شود به یکباره و خیلی عادی! در آرامگاه کسی که به بیان خودش
«منم بنده اهل بیت نبی
سراینده خاک پای وصی
برین زادم و هم برین بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
نباشد به جز بی پدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش»
سخنی ضد دین با طمع تمسخر به کلام ترامپ سوز یک شیرزن ایرانی در حماسه بزرگ ملت در 22 بهمن به عنوان شعار ارادتمندان به آن حکیم برجسته توس فردوسی ماندگار سر داده شود؟!
مهدی طارمی بازیکن ارزنده تیم ملی فوتبال حرف روشنی را در پایان مسابقه تیم های ایران و امارات زد. تعبیر جمله او این بود که عده ای دنبال بدنامی ایران هستند. خوب حالا سوال این هست که دوستان امنیتی و نظارتی و نیز قضایی در برابر حرکت بدنام جلوه دادن ایران عزیز چه واکنشی خواهند داشت؟! اینکه هر بار از گذر زمان مدد گرفته شود و بدنبال حل رویدادها در دل زمان بود شاید تا یک جاهایی منطقی باشد اما اگر به یک رویه تبدیل شود قطعا در آتی ما را با مشکل جدی روبرو خواهد کرد.
بدترین حالت برای یک مسئول و مدیر جمهوری اسلامی این هست که دچار خطای محاسباتی شود. اگر او واقعیت میدان را بدرستی نبیند و به همه چیز و همه کس با عینک چند مشاور پیرامونی و چند رسانه خاص و چند صفحه مجاز نگاه کند بدون تردید باید بصراحت گفت او قافیه را خواهد باخت.
واقعیت میدان به روشنی و زلالی به ما می گوید که نظام اسلامی اکنون نه در نقطه ضعف بلکه در جایگاهی بسیار شکوهمند قرار دارد و خدای متعال به فضل و کرمش فرصت های طلایی را برای این نظام آنهم در دل رویدادهای علی الظاهر تلخ پیرامونی به وجود آورده که اگر هوشمندانه و زیرکانه آن ها را صید نکنیم باید به درایت خودمان شک کنیم!
اینکه تا یک حرکت درست مدیریتی مبتنی بر نگاه اعتقادی و انقلابی بخواهد روی دهد سر و صداها بلند می شود که ای داد ” مراقب دو قطبی سازی باشید ” بدون تعارف باید گفت یک کج سلیقگی و یک کج فهمی روشن هست. اگر با متر دو قطبی سازی به هر پدیده ای نگاه شود آنگاه دعوای الی یوم القیامه حق و باطل را هم باید با همین عینک دید که اگر چنین دیدی داشته باشیم دیگر بودن در جبهه حق و هزینه دادن در برابر جبهه باطل، هیچ موضوعیتی نخواهد داشت!
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0