و نود هشت بالاخره رسید!
حرف آنلاین: انگار همین چند روز قبل بود که سال یک هزار سیصد و نودوشش جای خودش را به سال یک هزار و سیصد و نودوهفت داد و همگان آغاز سال« حمایت از کالای ایرانی» را جشن گرفته و حلول آن را به یکدیگر تبریک گفتند. حال دقیقا هفده روز قبل سال یک هزار و […]
حرف آنلاین: انگار همین چند روز قبل بود که سال یک هزار سیصد و نودوشش جای خودش را به سال یک هزار و سیصد و نودوهفت داد و همگان آغاز سال« حمایت از کالای ایرانی» را جشن گرفته و حلول آن را به یکدیگر تبریک گفتند. حال دقیقا هفده روز قبل سال یک هزار و سیصد و نودوهفت هم جای خود را همانند سال قبل از خودش، به سال جدید داد و به تاریخ پیوست. به نظر میرسد تامل و تانی در نودوهفت همراه با فهرست نمودن توأمان دستاوردها و ناکامیها میتواند چراغی پرفروغ در طی کردن بهسلامت جاده زندگی در سال در پیش رو خواهد بود.اجازه دهید بررسی سال قبل در بعد ملی و استانی را به مجالی دیگر با فرصتی بهتر وانهیم و اکنون به سال جدید کمی بنگریم. سالی که باتدبیر دقیق رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و در راستای تقویت بنیه اقتصادی کشور به «رونق تولید» نامگذاری شد که در این باب هم بهطور مفصل در شمارههای بعد به آن پرداخته خواهد شد. اما با توجه به حوادث اخیر در ابتدا سال باید گفت نودوهشت بسیار طوفانی آغاز شده است. طوفانی که هم میتواند فرصت تلقی شود و هم میتواند تهدید لحاظ شود. آموزههای دینی به ما یادآور میشود که خدای متعال هرگز و هیچگاه برای کسی بدی و شر نمیخواهد چنانچه در دعای ماه شریف رجبالمرجب که امروز در آخرین روز آن به سر میبریم خطاب به پروردگار عرض میکنیم «ای کسی که دورکننده هرگونه شر و بدی هستی و هر آنچه خیر و خوبی است را برای ما میخواهی» از این گذشته در بسیاری از روایات بهکرات ذکر گردید که هیچکس بهاندازه خدای متعال خوشی موجودات را نمیخواهد. وقتی در کنار این آموزههای متقن دینی این نکته هم اضافه میشود که در طول حیات تابناک چهلساله انقلاب شکوهمند اسلامی، حوادث با همه ریز و درشتیها و نیز تلخ و شیرینیهایش اما نتایج مهم و ارزندهای را در پی داشته است. نتایجی که هرکدام از آنها قادر به گشودن گرههای کورند. پس آموزههای اعتقادی و همچنین انقلابی این را میگوید که رویدادها میتوانند آینده خوب را نوید دهند البته بشرطها و بشروطها.در سیل اخیر خسارتهای مادی و معنوی فراوانی به بار آمد که تلخی آن در اکثر این واقعه آنچنان شدید است که قلم از شرح آن عاجز است. واقعا چگونه میتوان تلخی نابود شدن حاصل زندگی شصتساله و هفتاد هشتادساله فلان شهرنشین و بهمان روستایی عزیز را شرح داد؟! و یا چگونه میتوان تلخی به لجن کشیده شدن جهاز فلان نوعروس را آنها در این شرایط دشوار اقتصادی، توضیح داد؟! و یا چگونه میتوان تلخی به گل نشستن تمام کشتی زندگی کمی قبل شروعشده یک تازهداماد را بیان نمود؟! و یا چگونه میتوان تلخی به باد رفتن تمام سرمایه کاسب منصفی که همه امیدش بعد از خدا، به کالای مغازه اجارهای بود را آنگونه که حق مطلب است گفته شود؟! و یا چگونه میتوان تلخی به فنا رفتن حاصل زحمت و رنج چندین ساله کشاورز و باغدار را به تبیین نشست؟! و یا از همه مهمتر چگونه میتوان تلخی از دست دادن عزیزی از عزیزان آنهم در جلوی چشم دیگر اعضا خانواده را توصیف کرد؟! قطعا نهتنها هیچ قلم بلکه هیچ زبانی هم قادر به شرح حقه تلخی ماجرای اخیر نبوده و نیست. اگرچه حوادث تلخ به ذات تلخ و سیاهاند اما میتوان همین تلخی و سیاهی فعلی را به شیرینی و سفیدی آتی بدل نمود. استان مازندران اولین استانی بود که در سیل اخیر آسیب جدی دید. آسیبی که میبایست مسئولان و مدیران استان را به تاملی ویژه وادارد. تاملی که در آن نه درحد شعار بلکه در مرحله عمل، اقدامات پیشگیرانه عملیاتی و اجرائی گردد. نگارنده معتقد است یکی از حتمیترین و. در اولویتترین مقدمات چنین عملیاتی آن است که انهار کنار جادههای بینشهری و بین روستایی و بعضا نیز درونشهری و درون روستایی، احیا گردند. بسیاری از جادهها و راههای مواصلاتی وجود دارند که زمانی طرفین آنها انهار و حتی اشجار قرار داشت اما اینک نه خبری از نهر است و نه خبری هم از درخت و یا حتی درختچه! مدیر ارشد استان که تکاپوی او در تقلیل آلام سیلزدگان مشهود است میبایست تکلیفی ویژه با قید فوریت برای دستگاههای ذیصلاح و مرتبط با راههای روستایی و شهری. مشخص کند تا اولا حدود انهار مدفونشده معلوم گردد و ثانیا احیا و نیز لای روبی آنها بهسرعت آغاز گردد. قطعا مقاومتهایی از سوی متصرفین انهار و ذینفعان دراینارتباط قابل پیشبینی است که به نظر میرسد دادستانی در معیت ناجا میتوانند موضوع را مدیریت کنند.این اقدامات در صورت انجام میتواند تاریکی سیل را به روشنایی درخشان بدل کند. بپذیریم ما بشدت به مدیریت ذخیرهسازی و جمعآوری سیستمی و فنی آبهای روان نیازمندیم. بدون تردید گام امروز قدمی بسیار مهم در تحقق آن خواهد بود. در اینجا دور از انصاف است که از سیل اخیر یاد شود اما از دو موضوع سخنی به میان نیاید. نخست همت والای مردم بجهت یارینمودن یکدیگر ودیگری حضور مجاهدانه نیروهای همیشه پایکار مسلح. اگرچه این نیروهای عزیز بازهم مورد طعنه و کنایه خناسان کاخ نشین و خوشنشین (که عرضه و توان دست کشیدن از تفریح و تعطیلات خود برای کمک به مردمی که مدعی دوستی آنان هستند را ندارند) قرار گرفتند اما این جانبرکفان و حامیان حقیقی ملت ایران. در پاسخ بهفرمان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی آستین غیرت و همت را بدون هرگونه بیصداقتی و لافزنی، بالا زدند و به یاری هموطنان شتافتند. صمیمانه میبایست قدردان سپاه مردمی، ارتش حزباللهی، بسیج قهرمان و جهادگران بیادعا باشیم. لطفاً یاد بگیریم که باید قدر خادمان حقیقی را دانست و البته یادآوری کنیم به جناب رئیس محترم دولت که کمککاران را باید پاسداشت نه آنکه زخم زبان زد.
شکرالله رضازاده شرمه
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0