سرخ آبی ها درگرداب تصمیمات غلط

در نخستین ساعات بامداد روز پنجشنبه هفته گذشته شوک بزرگی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا به فوتبال ایران وارد شد که تبعات آن همچنان ادامه دارد. حذف استقلال و پرسپولیس که از نمادهای بزرگ فوتبال و حتی ورزش ایران هستند از لیگ قهرمانان آسیا به دلیل داشتن نقایص مهم در ساختار حرفه‌ای و بدهی‌های فراوان […]

در نخستین ساعات بامداد روز پنجشنبه هفته گذشته شوک بزرگی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا به فوتبال ایران وارد شد که تبعات آن همچنان ادامه دارد. حذف استقلال و پرسپولیس که از نمادهای بزرگ فوتبال و حتی ورزش ایران هستند از لیگ قهرمانان آسیا به دلیل داشتن نقایص مهم در ساختار حرفه‌ای و بدهی‌های فراوان داخلی و خارجی، این بار بیشتر از همیشه به عملی شدن نزدیک بود و هست.

از جمله مهم‌ترین ایراداتی که کنفدراسیون فوتبال آسیا به سرخابی‌ها وارد کرد می‌توان به مواردی از جمله؛ داشتن مجمع مشترک، دولتی بودن مالکیت، بدهی‌های مالیاتی سنگین، بدهی به بازیکنان و مربیان داخلی و خارجی، نداشتن تراز مثبت مالی و عدم شفافیت در حساب‌ها و… اشاره کرد.

شوک بزرگی که کنفدراسیون فوتبال آسیا به این دو باشگاه وارد کرد، دستگاه ورزش و فوتبال ایران را به تکاپو واداشت تا بتوانند قبل از ضرب‌الاجل ۵ روزه‌ای که تعیین شده بود نقایص خود را رفع کرده تا AFC نیز در تصمیم خود تجدید نظر نماید.

اما نقطه‌ای که امروز فوتبال ما در آن قرار دارد تا حذف بزرگ‌ترین، پر افتخارترین و پر هوادارترین تیم‌های ایران و شناخته شده‌ترین تیم‌های ایرانی در آسیا از همیشه جدی تر باشد، ماحصل راه اشتباهی است که مدیریت کلان ورزش ما سال‌ها در قبال فوتبال و به خصوص این دو تیم پیموده است.

خصوصی سازی از شعار تا واقعیت

در حالی که در راستای اجرایی شدن اصل ۴۴ قانون اساسی و همچنین تاکید فیفا به عدم دخالت دولت‌ها در فوتبال و خصوصی شدن باشگاه‌ها، سالهاست شعار خصوصی سازی در فوتبال به خصوص برای این دو باشگاه به گوش می‌رسد، اما در عمل می‌بینیم که خصوصی سازی در همه این سال‌ها باوجود تاکید دولت‌ها و وزرای وقت ورزش، در همان حد شعار باقی مانده است و هیچ قدم عملی برای این منظور برداشته نشده است.

در همه این سال‌ها حضانت این دو باشگاه با وزارت ورزش بوده تا ایراد مهم دیگری که در مدیریت این دو باشگاه پیش می‌آید، مشترک بودن مالکیت و مجمع دو باشگاه باشد. اتفاقی که در هیچ کجای دنیا نظیر آن دیده نشده، نمی‌شود و نخواهد شد و کاملاً نیز مغایر با قوانین بین‌المللی فوتبال و فیفا می‌باشد.

هیات مدیره سرخابی‌ها یا حیاط خلوت سیاسیون!

از جمله تصمیمات غلطی که در همه سال‌های اخیر از سوی دستگاه ورزش برای این دو باشگاه گرفته شده، تبدیل شدن هیات مدیره دو باشگاه به حیاط خلوت سیاسیون است. تا جایی که سالهاست شاهد حضور افرادی غیر متخصص و بعضاً غیر متعهد، غیر مرتبط با ورزش و ناآشنا با این حوزه در هیات مدیره ها بوده‌ایم.

در اشتباه بودن انتخابات برای سیستم‌های مدیریتی دو باشگاه همین بس که به بزه کاری برخی از مدیران این دو باشگاه و محکومیت‌های آنها اشاره شود. افرادی که در مقاطعی با تصمیمات اشتباه اداره باشگاه‌هایی را بر عهده داشتند که ترنور مالی آنها بیش از صدها میلیارد تومان است و جمع هواداران این دو تیم شاید با کمی اغراق به اندازه تمام جمعیت ایران باشد.

تعدادی از آقایان که در مقاطعی با تصمیمات اشتباه برای این دو باشگاه تصمیم سازی کردند که آثار و تبعات تصمیمات اشتباه آنها در سرنوشت امروز دو باشگاه بی تاثیر نیست، با تصمیم مقامات قضایی محکومیت‌هایی را گذرانده یا می‌گذرانند.

به جز افرادی که رسماً توسط دستگاه قضایی محکوم شدند، کم نبودند آقایانی که شان نزول آنها در هیات مدیره این دو باشگاه مشخص نبود؛ و بدون هیچ گونه تاثیرگذاری بعد از چند ماه یا چند سال از هیات مدیره منفک شدند و به دنبال کار و تخصص اصلی شان رفتند.

مزایده‌های صوری و واگذاری‌هایی که هرگز انجام نشد

از جمله بازی‌هایی که با افکار عمومی (بخوانید افکار AFC) انجام شد، برگزاری یکسری مزایده صوری بود تا چنین تصور شود واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی در مرحله عملی شدن است، اما هیچ گاه این مزایده‌ها و واگذاری‌ها جنبه عملی نگرفت تا سرخابی‌ها همچنان به شکل دولتی اداره شوند و نحوه اداره آنها با قوانین بین‌المللی فوتبال منافات داشته باشد.

راهی که استقلال رفت و برگشت

راه کار خلق الساعه‌ای که یک شبه برای برون رفت سرخابی‌ها از بحران کنونی ایجاد شد، واگذاری این دو باشگاه به دو وزارت خانه دیگر به جز وزارت ورزش بود که این مسیر قبلاً یکبار برای استقلال امتحان شده بود. راهی که باشگاه استقلال رفت و با تجربه‌ای ناموفق بازگشت.

سرخابی‌ها همچنان در مسیرهای قبلی

امروز گفته می‌شود استقلال به وزارت صمت و پرسپولیس به وزارت امور اقتصاد و دارایی واگذار شده تا (مثلاً) مشکل مالکیت مشترک این دو باشگاه حل شود؛ و مشخص نیست آنهایی که چنین تصمیمی گرفتند، با مالکیت دولتی چه می‌کنند.

سئوال مهم این است که آیا وزارت خانه‌های «صمت» و «اقتصاد و دارایی» جزو دولت نیستند و در بخش خصوصی اداره می‌شوند؟ تفاوت آنها با وزارت ورزش چیست که تصور می‌شود AFC از مالکیت این دو وزارت خانه ایراد نگیرد و آن را نقص نداند؟

به نظر می‌رسد مشابه تصمیمات اشتباهی که در چند دهه اخیر برای استقلال و پرسپولیس گرفته شده تا امروز در این نقطه قرار گرفته باشند، امروز به شکلی دیگر در حال تکراراست و این موضوع را گذشت زمان می‌تواند ثابت کند که آیا واگذاری این دو باشگاه به دو وزارت خانه به شکلی اساسی مشکلات آنها را حل می‌کند؟ یا این تصمیم هم مثل عموم تصمیمات سال‌های اخیری که برای این دو باشگاه گرفته شده، تنها برای گذر موقت از بحران امروز و بدون در نظر گرفتن آینده است.