یک حضور و چند نکته!

روز گذشته ملت ایران در روز اخذ آرای  انتخابات مجلسین خبرگان رهبری و شورای اسلامی حماسه ای را رقم زد که به اعتراف صریح رسانه های غربی بسیار کم  نظیر و حتی برخی هم عنوان داشته اند که بی نظیر بوده است.  حماسه حضور مردم اعم از پیر و جوان ، خرد و کلان، مردان […]

روز گذشته ملت ایران در روز اخذ آرای  انتخابات مجلسین خبرگان رهبری و شورای اسلامی حماسه ای را رقم زد که به اعتراف صریح رسانه های غربی بسیار کم  نظیر و حتی برخی هم عنوان داشته اند که بی نظیر بوده است.  حماسه حضور مردم اعم از پیر و جوان ، خرد و کلان، مردان و زنان، روستایی و شهری  بگونه ای وصف ناپذیر بود که شاید بدون اغراق هیچ قلم و زبانی نتواند در  شرح حقیقی آن یارای تحریر و تکلم داشته باشد . این حماسه ماندگار می بایست  از زوایای مختلف به بحث و بررسی نهاده شود تا شاید بشود گوشه ای از عظمت  و عزت آن را هویدا نمود. اگرچه شرح نکات پیامی این حماسه تاریخی بحری مطول است اما از باب ادای تکلیف  تنها به  دو نکته مهم اشاره می شود:

1_ هیچ دسته و گروهی نمی تواند و البته نباید مدعی باشد که مثلا استدعا و اسنتمداد او بود که مردم به پای صندوق های اخذ رای آمده اند. همه طیف ها و صف بندی های موجود به یقین آگاهند که همه ید و بیضا خود را تجمیع کنند بازهم قادر به خلق چنان حماسه ای نخواهند شد.  اگر طیف حامی دولت فراخوان خود را  عامل انگیزشی این حضور بداند قطعا به خطا رفته است چرا  که  برخی از تصمیمات دولت محترم برخلاف شعار تدبیر و امید نه تنها در ایجاد طراوت آفرینی در جامعه نقش نداشته  بلکه در بسیاری از اوقات موجب پدید آمدن نوعی یاس شده است که نمونه بارز آن انعقاد قراردادهای خودرو ای و هواپیمائی با طرف های غربی است که صرفا موجبات رفع بحران بیکاری و اقتصادی در آن مناطق را به همراه خواهد داشت. اگر جریان مقابل این تفکر مدعی شود که دعوت آنها موجبات و مقدمات خلق حماسه ای اینگونه ای را فراهم آورده ایشان هم قطعا به خطا رفته اند چرا که در  حضور همه جانبه ملت در هفت اسفند ، سهم آنان کامل نبوده است. پس به راستی کدام انگیزه موجب شده است که مردم ایران  در عین دسته پنجه نرم کردن با مشکلات مختلف اقتصادی اما با تمام توش و توان به صحنه آمده و حماسه ای اینچنین کم نظیر و بلکه  بی نظیر را رقم زده اند؟!  برای یافتن پاسخ دقیق و درست این سوال کافی است به میزان عصبیت و عصبانیت دشمنان نسبت به یک جایگاه  توجه عمیق شود. اگر به آستانه خشم دشمن نگاه  شود دریافت خواهد شد که آنان از اصل مترقی ولایت عظمای فقیه  به تنگ آمده اند. دشمنان مردم ایران از ابتدای  پیروزی عزتمند انقلاب اسلامی تا بحال از این جایگاه رفیع زخم خورده و البته همچنان هم می خورند. زخم های ناشی از این جایگاه آنچنان عمق دارد که  با هیچ  نخ و باندی نمی توان آن را التیام داد. اینکه دشمنان این مردم تمام قدرت و همت خود را مصروف در زدن جایگاه رهبری معطوف  نموده اند از همین نکته  مهم حکایت دارد. حماسه  مانای 7 اسفند ملت ایران ، تنها گوشه ای از محصولات عظیم این جایگاه معظم است. در هفت اسفند بدون اغراق و در کمال حقیقت اگر از منتظران به صف ایستاده پرسیده می شد که انگیزه اصلی تان از حضور چیست قطعا تنها یک جمله واحد بگوش می رسید و آن اینکه  در لبیک به فرمان رهبری به میدان آمده ام. اگر شنونده تنها صدای افراد  را  استمعاع  می نمود تصور می کرد که گویا از یک گلو چنین سخنی البته با لهجه ها و ادبیات  متعدد شنیده می شود و حال آنکه گویندگان مختلف و بعضا به لحاظ گرایشات سیاسی متفاوت هستند.  عامل مهم و موثر در ایجاد انگیزه برای خلق حماسه ای آنگونه ای ، سخنان رهبری معظم انقلاب  بوده است که ملت ایران عمل به آن را موجب شادی امام و شهدا و از همه مهمتر موجبات رضایت خداوند عزیز و عظیم امام و شهدا  می داند.  واقعا بدا بحال برخی افراد که  به جای همراهی و همگامی با ملت در مسیر اطاعت و ارادت همه جانبه و خالصانه به ولی،  ولوم کلام خود را با مدار ذوق بیگانگان تنظیم می کنند.

2_ در هیچ کشوری نمی توان سراغ داشت که مردمش دردفاع از نظام و حکومت خود اینچنین سر از پا نشناخته و  با وجود همه مشکلات بزرگ و کوچک  اما دست از حمایت تمام قامت از آن نکشند. به راستی  کدام ملتی را می توان دید که بعد از گذشت 38 سال از انقلاب اما همچنان به مثل روزهای نخست انقلاب در نهایت شادابی و طراوت اولیه ، دفاع از آرمان و اهداف انقلاب را سرلوحه امور خویش قرار داده است؟! باید به همت سترگ این مردم درود فرستاد که علی رغم همه مشکلات موجود اما  چون یدی واحد در دفاع از اصول و آرمان خود سنگ تمام گذاشته اند. این استقامت و ایستادگی پیامی روشن و شفاف برای برخی از حضرات! دارد. حضراتی که گمان می کنند دیگر نباید از آرمان چیزی گفت. حضراتی که تصور می کنند حیات در دنیای امروز به دست کشیدن از آرمانها وابسته  است.  حال سوال این است آیا این دسته از حضرات به خود خواهند آمد؟! آیا به این جمع بندی خواهند رسید که   انفعال در برابر دشمنان خواسته مردم نبوده و باید در برابر دشمنان با تمام قامت ایستاد. اکنون دیگر نوبت مسئولان به ویژه مسئولان سیاست خارجی است که به این مطالبه بحق عمومی پاسخ داده و از اتخاذ هرگونه مواضع منفعلانه در برابر بیگانگان  شدید بپرهیزند. مردم راه عزت خود  و کشور را در ایستادگی  در برابر بیگانگان دانسته و این نکته را بکرات و با آوائی رسا سر داده اند متاسفانه در این بین جماعتی که عادت دارند همه چیز را طور دیگری تفسیر کنند خواسته ناحق  خود را در اتخاذ مواضع منفعلانه به نام مطالبه عموم بیان  می کنند! بهر تقدیر امید آنکه حماسه بی نظیر مردم در هفت اسفند این فضا را فراهم آورد تا ایستادگی در برابر بیگانگان به عنوان اصلی ویژه مورد نظر مدیران قرار گیرد.

 

 

شکرالله رضازاده شرمه