کوزه گرانی که از کوزه شکسته آب می‌خورند

حرف آنلاین: فاطمه عربی/ به زعم بسیاری از کارشناسان اقتصادی و امور بین الملل اصلی ترین مشکل آینده بشر ، جنگ بر سر آب خواهد بود، نزدیک به دو دهه است که آهنگ کم آبی  در کشور  شنیده میشود اما کمتر کسی این موضوع را جدی گرفته است تا اینکه طی پنج سال گذشته سمفونی […]

حرف آنلاین: فاطمه عربی/ به زعم بسیاری از کارشناسان اقتصادی و امور بین الملل اصلی ترین مشکل آینده بشر ، جنگ بر سر آب خواهد بود، نزدیک به دو دهه است که آهنگ کم آبی  در کشور  شنیده میشود اما کمتر کسی این موضوع را جدی گرفته است تا اینکه طی پنج سال گذشته سمفونی کم آبی در کشور برای همه قابل لمس شد.

حال که به وضعیت بحرانی نزدیک تر شده ایم، مسئولان به فکر چاره اندیشی افتادند که این وضعیت باید مدیریت شود. درست است که ایران در منطقه خشک قرار گرفته است و پانزده سال پیاپی با خشکسالی مواجه ایم اما چرا منطقه شمال ایران باید از مشکل کم آبی رنج ببرد؟ چرا روستاهای مازندران به ویژه روستاهای کوهستانی مازندران که همجوار با چشمه هستند با کمبود آب مواجه اند و در بسیاری از روزها آب مصرفی شان قطع است؟

بخش کشاورزی نیز با چالش جدی کم آبی مواجه شد تا جاییکه در خبرها عنوان شده  بود که مشکل آب، کشاورزی مازندران را فلج کرده است، تشنگی زمین های شالیزاری مازندران موجب مرگ شالیزارها شده است و کشاورزان متحمل خسارت های مالی، جسمی و روحی فراوانی شده اند.

وقتی آب آشامیدنی از آب کشاورزی تفکیک نمی شود این یعنی ضعف مدیریت  و برنامه ریزی، باید الگوی آبیاری بهبود یابد تا بخشی از مشکلات کم آبی جبران شود. ما آب سالم را از طبیعت می‌گیریم و در ازای آن فاضلاب را به طبیعت برمی‌گردانیم این بدان معنا است که بازچرخه انجام نمی شود.

از سویی نداشتن الگوی درست مصرف و از سوی دیگر نداشتن برنامه موجب به وجود آمدن چینین مشکلاتی شده است، حال آنکه عادت کرده ایم توپ کم کاری‌های خود را برگردن تحریم ها و نبود بودجه بیندازیم.

سالانه میلیاردها دلار ارز از کشور به صورت قاچاق خارج می شود  و به همین میزان نیز اختلاسها در کشور رشد پرشتابی داشته است.

پس نمی توان توپ مشکلات را  به زمین تحریم ها و بودجه انداخت چرا که مشکل اصلی ضعف مدیریت، ضعف در برنامه ریزی و نبود چشم انداز در آینده است. بسیاری از روستاهای کوهستانی مازندران که زمستان‌های پر برفی دارند انتظار شان این است که با آغاز  فصل بهار سال پر آبی داشته باشند اما با آغاز فصل بهارو و تابستان با مشکلات  جدی کم آبی مواجه اند.

در کنار چشمه زندگی می‌کنند اما به آن‌ها گفته می‌شود به دلیل کمبود بودجه نمی‌توانند عملیات لوله کشی را  برای آبرسانی به روستا انجام دهند. آب موجود هم با توجه به افزایش جمعیت روستا در شش ماهه نخست سال جوابگوی نیاز اهالی روستا نیست.

بعضی از روستاهای مازندران که تعدادشان هم کم نیست همچنان مانند نیاکان خود  بدون جاده دسترسی و آب آشامیدنی زندگی می‌کنند.

در مهر ماه سال گذشته که معاون وزیر نیرو به مازندران سفر داشته است، ایشان به مشکلاتی که در تامین آب روستایی در کشور دارند اشاره ای کرد و در آن گفتگو  اذعان داشت که آب مصرفی شش هزار روستای کشور با تانکر انجام می شود.

حتی رحیم میدانی در صحبت های خود عنوان کرده بود که در در قانون بودجه ردیفی برای اجرای طرح آبرسانی به روستاها نداشتند و یاد آور شدکه خوشبختانه در سال 93 با تلاش های انجام شده این امر محقق شد!!!

با این روند مدیریتی، فاجعه ای بزرگ نه تنها در انتظار مازندرانی‌ها بلکه همه کشور است، سی و شش سال پس از انقلاب اسلامی می‌گذرد و بعضی از روستاهای دور دست مازندران و حتی سایر استان‌ها منتظر دستیابی به آب و برق هستند اما نه تنها دسترسی شان به آب و برق محقق نشده بلکه باید تاوان ضعف مدیریتی را  هم بدهند.

متوسط سالانه بارندگي استان مازندران حدود 750 ميلي متر است که باید گفت برای نزول این نعمت ها نیز برنامه روشنی تعریف نشد، مرکز مازندران که شاید بتوان گفت قدمت آن به طول جغرافیای آن است هنوز پروژه ساماندهی آب‌های آن در دست اقدام است و با یک بارندگی سیل در شهر و روستاهای همجوار به راه می افتد.

در این یادداشت نمی‌خواهیم به علت ها و چرایی سیل‌هایی که چند سالی است مازندرانی‌ها را غافل گیر کرده اشاره کنیم و بگوییم آیا زمان بیدار شدن از خواب غفلت نگذشته است، سیل هایی که عوامل انسانی اصلی ترین علت آن است.