کدام پایتخت؟! کدام مازندران؟!

حرف آنلاین: شکرالله رضازاده شرمه/در برنامه تحویل سال یکی از شبکه های سیما و در لحظه ای پربیننده مجری برنامه از بازیگر نقش اول سریال سراسر توهین آمیز “پایتخت” دعوت کرد تا در کنار او حاضر شود. بعد از حضور بازیگر نقش”نقی معمولی” ، مهمان دیگری هم به جمع این دو نفر اضافه شد. این […]

حرف آنلاین: شکرالله رضازاده شرمه/در برنامه تحویل سال یکی از شبکه های سیما و در لحظه ای پربیننده مجری برنامه از بازیگر نقش اول سریال سراسر توهین آمیز “پایتخت” دعوت کرد تا در کنار او حاضر شود. بعد از حضور بازیگر نقش”نقی معمولی” ، مهمان دیگری هم به جمع این دو نفر اضافه شد. این مهمان یک نوجوان ساده دل و بی آلایش مازندرانی بود که در کلاس درس در پاسخ به سوال معلم ، با استرس فراوان تنها کلمات سوال را بر زبان ادا نموده بود. فیلم این پرسش و پاسخ در سطح وسیعی منتشر می گردد که البته همین انتشار عاملی می شود تا نوجوان مذکور از درس و مدرسه گریزان شده و به کارگری و امرا معاش در مزارع و ساختمانها مشغول شود. او که در میان مردم به “بیژن استرس” و نیز ” بیژن شیب” شهره شد اینک در حرفه خود به استاد کاری حرفه ای بدل گشته و از این طریق برای خانواده خود لقمه نانی حلال در می آورد. شاید تا اینجای کار همه چیز طبیعی به نظر برسد اما وقتی بازیگر و نویسنده اصلی سریال “پایتخت” از بازیگری نوجوان مذکور در “پایتخت4” خبر می دهد باید به این نکته توجه نمود که این حضور همزمان یعنی در یک سو بازیگری که بدترین توهین و تمسخر را نثار مردم عزتمند مازندران نموده و در یک سوی دیگر نوجوان از همین دیار که تمسخر و توهین او را از تحصیل دور کرده است کاملا حساب شده و برنامه ریزی شده بود تا جلوه دیگری از تحقیر مردم گرانقدر مازندران به نمایش درآید. به نظر می رسد در این مورد می‌توان به نکات زیر اشاره نمود:

1_ کسی مخالف خنداندن مردم عزیز ایران اسلامی نبوده و نیست و اتفاقا بر آن تاکید فراوان هم داریم. اما جان سخن در این است که خنداندن دیگران به چه قیمت و قدری باید اتفاق افتد؟ اینکه مردمی به سخره گرفته شوند آیا می تواند دلیل منطقی و عقلی برای این موضوع محسوب شود؟! براستی بر اساس کدام حجت ملی و اعتقادی ، برخی جرات استهزا دیگران را با هدف خنداندن مردم را به خود می دهند؟! سریال پایتخت در سه گانه قبل از هیچ تمسخری نسبت به فرهنگ و رفتار مردم مازندران دریغ نورزیده است. در مجموعه اول سمبل اعتقادات مردم علوی مازندران را فردی پریشان احوال و دارای اختلال حواس معرفی کرده که البته همچنان هم به لطف مدیران عالی! صدا و سیما ادامه دارد. در سری دوم آن به بهانه معرفی یکی از صنایع اعتقادی مردم این سرزمین، هر تحقیری که خواستند نمودند. در سری سوم هم به ورزش اول مازندران که افتخاری برای ایران و جهان اسلام است به دیده طنزی تحقیر آمیز نگریسته و پیرایه های تمسخر آمیزی را به این ورزش پهلوانی بستند که حقیقتا جای تاسف فراوان دارد. با توجه به پخش سری چهارم در ماه مبارک رمضان، از هم اکنون باید منتظر تمسخر اعتقادات مذهبی و آداب مرسوم مردم مازندران در ماه مبارک رمضان بود. آداب و رسومی که باعث فخر این مردم ولایتمدار و دین باور است.

2_ متاسفانه هر بار که این مجموعه پخش می شود آقایان در پاسخ به انتقادات عنوان می نمایند که مردم مازندران هیچ مخالفتی با این مجموعه نداشته و عوامل ساخت این مجموعه را پذیرا هستند در این ارتباط باید گفت اولا مردم مازندران بسیار نجیب هستند اینکه اعتراض و انتقاد خود را علنی نکرده و سعی می کنند تا حد ممکن این اعتراضات و انتقادات خیلی عریان نکنند نافی مسئولیت صدا و سیما در تکریم اقوام و فرهنگ های مختلف نبوده و نمی تواند باشد. ثانیا پذیرائی گرم مردم مازندران از عوامل سریال به هنگام ساخت این مجموعه در برخی نقاط استان از جمله شیرگاه و سوادکوه، نشان از ادب مهمان پذیری این مردم صادق دارد. مردم این دیار افرادی مهمان نواز و مهمان دوست هستند و در هیچ مقطع تاریخی نمی توان مشاهده نمود که این مردم دست رد به سینه مهمان ها زده باشند.حال جای این نکته نیست که ای دوستان به اصطلاح هنرمند! آیا پاسخ مهمان نوازی و مهمان پذیری این مردم عزیز را باید با تحقیر و تمسخر داد؟! واقعا این پاسخ بر اساس کدام تئوری و نظریه هنری و فرهنگی شکل گرفته است؟! اینکه این مردم گرانقدر از گل نازکتر نگفته و نخواهند گفت نباید باعث میدان داری و میدان نمائی جماعتی شود که از هنر و هنرمندی تنها تمسخر دیگران را استنباط می کنند.

3_ در هر سریال طنز در کنار شخصیت های طنز ، افرادی جدی و البته به عبارتی کار درست از همان صنف و از همان جغرافیا حضور داشته و به عبارتی سریال طنز را بالانس می کنند. در همین طنز “در حاشیه” در کنار پزشکان متخلف ، پزشکان متعهد هم به تصویر کشیده شده اند که تا تمسخر جامعه پزشکی تلقی نشود با این حال جامعه پزشکی کشور به شدت به این سریال واکنش نشان داده و خواستار توقف آن شدند که با توجه به اتمام زودهنگام آن ، به نظر می رسد موفق هم شده اند. متاسفانه در سریال “پایتخت” تمامی مازندرانی های بدون استثنا افرادی….! معرفی شده اند و حتی یک مازندرانی غیر موصوف به توصیفات انتسابی در سریال دیده نمی شود. همسر نقی که تقریبا اعمال و رفتارش نسبت به دیگران منطقی تر است با فارسی روان و سلیس سخن می گوید اما در مقابل کسانی که بعضا حرکاتی …! دارند دارای لهجه مازندرانی هستند. واقعا یک نفر با حرکات منطقی در مازندران یافت نمی شد که نویسنده آن را در متن قرار دهد.

4_ اگر به نام های مورد استفاده در نامگذاری شخصیت های این سریال با تامل نگاه شود دریافت می شود که متاسفانه طراحان این سریال به دنبال تمسخر نام های اعتقادی مردم مازندران هستند. این که دو برادر دو قلو را رحمان و رحیم بنامند و از دل این نامگذاری تمسخر به همراه دارد و این تمسخر به وضوح در سریال دیده می شود واقعا از چه چیزی حکایت می کند؟! چرا فرزندان دو قلوی نقی که رفتاری درست دارند و مادرشان مازندرانی نیست نام های آن چنانی داشته ولی هر کس که نامی اعتقادی و دینی دارد دارای یا اختلال حواس است! و یا حرکاتی تمسخر آمیز دارد! بدون شک با حضور بیژن باید منتظر تمسخرها و توهین های بی شماری باشیم که قطعا تحملش تهوع آور خواهد بود. به نظر می رسد حضور بیژن در برنامه تحویل سال کاملا طراحی شده بود تا بدینوسیله هم زمینه سازی برای توهین های بعدی فراهم گشته و هم به بهانه دلجوئی از بیژن، حضور او در مجموعه را توجیه کرده و افکار عمومی را از مقصود اصلی حضور بیژن در سریال “پایتخت” یعنی تمسخر بیشتر مردم مازندران با توجه به پیش زمینه تمسخر آمیزی که از بیژن در اذهان وجود دارد دور کنند.

5_ و آخرین نکته، سخن با متولیان استان اعم از مدیران اجرائی و نمایندگان و نیز ائمه معزز جمعه است. آیا نباید از ادامه ساخت این سریال که انصافا قصد تمسخر اعتقادات دینی این مردم عزیز را دارد جلوگیری به عمل آید؟!ساخت سری چهارم و پخش آن در ماه مبارک رمضان چه مفهومی می تواند داشته باشد؟! شاید برخی بگویند که کار از کار گذشته و چون فیلمبرداری شروع شده پس نمی توان کاری کرد که در پاسخ باید گفت این دوستان محترم حتما بخوبی مطلع هستند که برخی از برنامه ها و سریال ها با وجود هزینه ساخت ، به جهت رعایت حال اقوام سرفراز ایران اسلامی پخش نگردید و یا حتی بعد از پخش چند قسمت ، پخش آن متوقف شده است.