پشت پای فرهنگی به خبرنگاران غرب مازندران

حرف آنلاین/هوشنگ امیدی نژاد: خداوند تبارک وتعالی درقرآن کریم آیه یک سوره مائده ، خطاب به همه ما می فرماید: «ای کسانیکه آیمان آورده اید به عهد وپیمان خود وفادارباشید.» مسلما معنا و تفسیرهای متفاوتی ازاین کلام الهی برمیاید که نگارنده تنها به این مهم بسنده می کند وآن این است. عهد و وفای به […]

حرف آنلاین/هوشنگ امیدی نژاد: خداوند تبارک وتعالی درقرآن کریم آیه یک سوره مائده ، خطاب به همه ما می فرماید: «ای کسانیکه آیمان آورده اید به عهد وپیمان خود وفادارباشید.» مسلما معنا و تفسیرهای متفاوتی ازاین کلام الهی برمیاید که نگارنده تنها به این مهم بسنده می کند وآن این است. عهد و وفای به آن از اموری است که انسان درطول حیاتش هرگز از آن بی نیاز نمی شود و در این مساله فرد واجتماع یکسان می باشند واگرقدرتمندان بواسطه قدرت خود عهد و پیمان را نقض کنند موجب ضایع شدن عدل اجتماعی می شوند وعدل رکن اساسی است که انسان را ازبندگی نجات می دهد ومنطقِ دین حق می گوید که رعایت حقوق اجتماعی وعدالت، درهرشرایطی واجب است چون منافع اجتماع درگِروآن است.

واما آنچه سبب شد تا این سخن به میان آید نقض قانون وعدم تعهدی بود که برجمعی ازصاحبان قلم وجامعه خبری غرب مازندران رفت و تلاش بی حاصلی که پس ازگذشت سه سال نصیب آنان شد وپنجه برابر رویای آنان کشید. رویایی معصومانه که اگر تعبیرمی شد حاصلش خانه دارشدن دوستان خبرنگاربود که هرگزنشد!! وثمره این اعتماد تنها وعده بود و وعده ، وعده …!

اولین وآخرین فرصت طلایی برای صاحبخانه شدن!

وقصه ما ازاینجا آغازشد؛ تیرماه سال 91 نمایندگی خانه مطبوعات غرب مازندران با ارسال پیامک های تشویقی و وسوسه انگیز مبنی براینکه«تنها راه خانه دارشدن شما ثبت نام درشرکت تعاونی مسکن خبرنگاران مجتمع مسکونی شفق است و اولین وآخرین فرصت طلایی صاحبخانه شدن و…» اقدام به ثبت نام جمعی ازخبرنگاران غرب مازندران جهت خانه دارشدن آنان درشرکت تعاونی مسکن مهرشماره یک چالوس، کرد وطی قراردادی بامدیرعاملی «پروانه محمودثانی فرزند عزیزالله» سازنده مجتمع مسکونی 192 واحدی شفق و«ساسان شیخی» به عنوان نماینده خبرنگاران دراین شرکت ودریافت مبالغی مبنی آورده اولیه یعنی «پنج تا 10 میلیون تومان» ودریافت چهل میلیون تومان تسهیلات بانکی درقبال یک واحد 85 مترمربعی متعهد شد که این پروژه مسکونی را ظرف مدت 24ماه به پایان برسانند وتحویل متقاضیان دهد که البته هرگزچنین نشد تا اینکه بعد ازگذشت 24ماه یادشده با فرارازقانون وفسخ قرارداد وبازی گرفتن فرایند اعتماد خبرنگاران مجددا طی یک فراخوان با ارسال پیامک های کذایی درخردادماه سال 93 ازثبت نام کنندگان دعوت به عمل آورده تا باردیگرشانس خود رابرای خانه دارشدن امتحان کنند. باطرح یک عذرخواهی مکتوب درنخستین اطلاعیه خود بابت تاخیردرساخت پروژه به جهت عدم دریافت تسهیلات بانکی و در واقع حذف تسهیلات دولتی یارانه ای برای مسکن خبرنگاران، اذعان داشتند که اکنون با مشارکت بانک خصوصی وسود بانکی 21 درصدی سعی دراحداث پروژه یاد شده درمدت 15 ماه دارند که این اطلاعیه برگ برنده ای داشت وآن اعتماد دوباره خبرنگاران غرب مازندران به عوامل این پروژه بود.

اما آنچه که نصیب شد چیزی جز وعده وعید نبود چراکه با ترفندهای سابق این شرکت وهمراهی دوستان همیشگی خود که البته اینک اززیربارمسئولیت شانه خالی کرده است، بیش ازسه سال است که روح و روان جمعی ازخبرنگاران زحمتکش غرب مازندران را به بازی گرفته و پاسخی قانع کننده برای آنان ندارند غافل ازآنکه پای قراردادی را امضا کرده اند که باید به تعهدات قانونی واخلاقی خود تا فرجام پروژه پای بند باشند. زیرا مگر همین عزیزان نبودند که با ارسال پیامک های واهی ودریافت مبالغی کلان به حساب شرکت تعاونی مسکن مهرشماره یک چالوس، سعی درخانه دارشدن خبرنگاران داشتند پس چه شده که حال عرصه را تنگ دیده وفرار را به قرار ترجیح می دهند! مگر از یاد برده اند که بعضی ازدوستان خبرنگار با تشویق همین خوبان تمام هست ونیست خود را به حساب آنان واریزکردند! حال چه شده که اکنون سواربر رویای دوستان دیروز، استعفا را برماندن ترجیح می دهند!؟ مسلما چنین حرکتی هرگزپذیرفته نیست وهیچ عقل سلیمی هم آن را نخواهد پذیرفت چراکه شانه خالی کردن وی وهمدستان او، تنها زمانی معنا می دهد که پروژه به فرجام خود رسیده باشد ویا اینکه سلامتی خود را ازدست داده ودیگرتوانایی همراهی نداشته باشند که دراین صورت باز هم باید پاسخگوی تعهدات باشند! براین اساس اقدام وی و دوستان همراه؛ نهایت توهین به خرد جمعیِ خبرنگاران غرب مازندران وشعور آنان است که با طرح سناریویی جدید سعی دربیگناهی خود دارند تا شاید درانتها بلکه توانسته باشند حتی مالباختگان را مقصرجلوه دهند که البته بعید هم نیست!

کلنگی که درگِل ماند!

وحال که فرصت گلایه فراهم شده است جا دارد تا ازبرخی مسئولان هم انتقاد شود چراکه درمراسم کلنگ زنی پروژه مسکونی مسکن خبرنگاران غرب مازندران، که به روایت تاریخ کلنگ آن درگِل ماند، جمعی ازمسئولان ومدیران سیاسی و مذهبی منطقه حضورداشتند که این حضورامروزنقش ومسئولیت آنان را درجهت پاسخگویی سنگین ترمی کند ودرپیشگاه خدا ومحضرمالباختگان، مسئول عدم تعهدات شرکت تعاونی مسکن مهرشماره یک چالوس هستند. براستی چرا وبه چه علت یک مدیر و مسئول دولت جمهوری اسلامی باید درمراسمی شرکت کند وکلنگ ساخت پروژه ای را برزمین بزند که جزاثری واهی آن هم تنها روی کاغذ، هیچ پشتوانه علمی وعملی نداشته وندانسته چنین جمعی ازاهالی اصحاب رسانه را گرفتارغفلت وبی دانشی می کنند؟ چرا که یکی از دلایل اصلی اعتماد وثبت نام خبرنگاران غرب مازندران درشرکت تعاونی یاد شده همین حضورگسترده مسئولان محترم بوده وهست وخواهد بود واینها بوده وهستند که زمینه را برای طرح چنین مساله ای فراهم کرده اند!!

این چنین است که فرصت طلبان وسودجویان فرهنگی ، چون دلالان منفعت طلب وخود خواه؛ درلوای فرهنگ وهنرواعتباری کاذب که درسفره ادب کسب کرده، دودستی دست درجیب وحساب خبرنگارانِ فریب خورده کرده وحساب ناچیزآنان را که حاصل مرارت های فراوان است به نام خود بلوکه کرده وحتی نمی خواهند که عودت بدهند وهیچگونه حقی برای مالباختگان قائل نمی شوند!! بنابراین دراقدامی غیرمنتظره با پشت پای فرهنگی به حق وحقوق مادی ومعنوی خبرنگاران، آنان را کسانی فرض کرده که به هرقیمتی باید با برنامه های طراحی شده کنارآمده ومتقاعد شوند ودم برنزنند.

 

تله موش مشکل توست وبه ما ربطی ندارد!

مایلم این یادداشت را با بیان داستانی کوتاه به پایان برسانم. درحکایتهای آموزنده آمده است که موشی درخانه صاحب مزرعه تله موشی دید. به مرغ وگوسفند وگاوخبرداد، همه گفتند: «تله موش مشکل توست وبه ما ربطی ندارد!» ازقضا ماری درتله موش افتاد و زن صاحب مزرعه را گزید. ازمرغ برایش سوپ درست کردند، گوسفند را برای عیادت کنندگان سربریدند وگاو را برای مراسم ترحیم کُشتند ودراین مدت، موش ازسوراخ دیوارنگاه می کرد وبه مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکرمی کرد! متاسفانه امروزبه این می اندیشم وترسم ازاین است که همکاران سایررسانه های مطبوعاتی وازهمه مهمترمدیران ومسئولانی که روزی با افتخاردرمراسم کلنگ زنی پروژه مسکونی 192 واحدی مسکن خبرنگاران غرب مازندران، حضوری فعال وچشمگیرداشته ودرجلوی لنزدوربین عکاسان خبری؛ ژست های ماندگارازخود به یادگارگذاشتند؛ دیگرهرگزبه فرجام پروژه مذکورنیاندیشند وپرونده آن را خاک خورده دانسته وبه باد فراموشی بسپارند ودرکمال ناباوری اعلام کنند که این مشکلِ جمع کوچکی ازاهالی رسانه است ونه همه خبرنگاران وبه ما ربطی ندارد!!!