هنردینی، گذشته تا آینده

حرف آنلاین: همواره این پرسش است که هنر دینی چیست ؟ سئوال اساسی ومهمی است وخواهد بود ،چراکه چه درگذشته وحال وآینده نقش هدایت کننده ونورانی داشته است وخواهد داشت.هنردینی هنری است که ازمتن ومحتوای ومضمون دینی بهره می گیرد.دین عبارت ازمجموعه قوانین وآداب وراه وروشی که برای انسان آورده می شود.همه پیامبران وپیامبرخاتم (ص) […]

حرف آنلاین:

همواره این پرسش است که هنر دینی چیست ؟ سئوال اساسی ومهمی است وخواهد بود ،چراکه چه درگذشته وحال وآینده نقش هدایت کننده ونورانی داشته است وخواهد داشت.هنردینی هنری است که ازمتن ومحتوای ومضمون دینی بهره می گیرد.دین عبارت ازمجموعه قوانین وآداب وراه وروشی که برای انسان آورده می شود.همه پیامبران وپیامبرخاتم (ص) بین مردم گسیل شده اند که انسان را تربیت کنند وپس سخنشان ، رفتارشان وتلاششان برای انسان بوده است.وخداوند دستورات الهی ونورانی خودرا به پیامبران وپیامبر(ص) ابلاغ وآنها هم به زبان تبلیغ وبهتر بگوییم هنری به مردم می رسانده اند.چناچه درکتاب قرآن آیه های قرآنی که به پیامبر(ص) می رسیده است، بطن وظاهر آن به زبان هنر بوده است.این نورانیتی بوده که ریشه درگذشته داشته و به ایشان می رسیده واینک دردسترس ما انسانهای حاضر است.قصه های قرآن نمونه بارز گفته ما هست.هنربد نبال زیبایهاست و کار هنرمند زیباشناسی است.چون زیبایی را می بیند وبا واسطه هنرش اثر خلق می کند وآن رانمایش می گذارد.درواقع کارهنرمند گشودن راز ورمز درزیبایی هاست .زیباهایی که هنرمندرا مسحون خود می کند ودرپی کشف رازهای سحرکننده آن زیبایی است.برای همین است که به علت رمزی بودن طبیعت بی شمار انواع نمادها درآثار هنرهای مختلف مشاهده می کنیم. وهنردینی هنریست حقیقی چون زیبایی های حقیقی متن را نشان می دهد.حقیقت هایی که معنوی ومتعالی است. وتفاوت عمیقی با هنرهای دیگر یا تولیدات هنری که به” هوا “می پردازند.راز ورمز نهفته درهنر” هوا ونفس”ماهیتش، مخاطب را به سمت دنیا ی مادی صرف گرایش می دهد.نه ،حقیقتی که دربطن متعالی بودن هنردینی است.هنردینی به این معنا نیست که هنرمند نمایش ظا هری ازشی وآدم… نشان بدهد ، مثلا درسینما نشان دادن یک روحانی،یابقعه امام زاده، نشان از هنر دینی است، بلکه هنردینی ، محصولات ، تفکر مخاطب ،(انسان) راروشنی معنوی می دهد وامیدرابرای مخاطب بیان معنا می کند.واورابه اعماقی ازرمزها و رازهاببرد ، سیره ای ماندنی   درذهن مخاطب مانامی کند.چنانچه امیرمومنان علی (ع) می فرماید:الفکر ینیراللب ، فکردل وهسته وجود آدمی را نورانی می کند.بنابراین هنردینی این فرصت ومعرفت را به مخاطب می دهد تا تفکر خودر ا به موضوعی وسعت بدهد.برای همین می گوییم هنردینی به مراتب راز گشایی می کند وذهنیت را به معنویت قرابت می بخشد. زیبایی معنوی ، نه مادی ، درواقع مخاطب هنردینی لذت معنوی و روشنایی چشم ودل می برد.

حاصل تجربه هنردینی درگذشته با خصوصیاتی اندک که برشمردیم ، می توانیم به انتخاب دو گزینه مختصر اشاراتی به آن داشته باشیم ، هنرتذهیب اسلامی وقرآن کریم. درهنر تذهیب که درکاشی کاریها نمود دارد می بینیم ،هنرمند چگونه متعالی بودن رابا انگاره ونقش نگاری وبهره گیری ازرنگ های گرم ومطلوب مثل رنگ آبی ، به مخاطب پویایی ذهن وآرامش خاصی می دهد.هنردینی که به غایت توانسته درسراسر کشور وجهان اسلام رشد کند وبرمساجد وتکایا نقش نگاری اسلامی کند.درطراحی نقش اسلامی ، اگر می خواهیم یک مثال ساده بزنیم ، می بینیم چگونه برگ درهم تنیده اند وبا رنگ کاریی که شده اند به سمت تعالی جهت دارند. ترکیب وهماهنگی درخدمت هنرمند است واینگونه بافت هنردینی رابه وجود میاورد.همانی که گفتیم باعث تفکر عمیق وروشنایی ونورانیت می شود.

درقرآن آیه های قرآن برای تذکز ونورانیت بخشیدن به انسان آمده است. خداوند بااستفاده اززبان قصه که به آن فرم های موجز وبی بدیل وپرازنشان ها وراز ورمز داده است،انسان را وا می دارد به آن تامل وبیندیشد.راز ورمزی بودن قصه را می توان درقصه حضرت یوسف مثال زد .مثلا صحنه افتادن یوسف درچاه، نابینا شدن حضرت یعقوب ، تعبیر خواب حضرت یوسف ، زندانی شدن حضرت یوسف، واله شدن زلیخا به یوسف، پادشاه شدن یوسف و… همگی عناصری هستند که درادامه قصه مخاطب با رازها ورمزهای آن آگاه می شوند وبه این تفکر می رسند که چه گذشته است وزیبایها وروشنای دل چه چیزی می باشند.این نمونه ازنمونه ای هنردینی است که ازگذشته به مارسیده است.واگر بخواهیم مثالی دیگر ارائه کنیم قصه ابراهیم نبی است ،که چگونه درکوهی ازآتش ، آتش تبدیل به گلستان می شود. قصه مملو ازتصویر با مستندات معنوی است که چگونه هنرمند (خدا)مردم را با خلق زیبایی درصحنه نازیبایی رانشان می دهد.وبا زبان فطری مخاطب(مردم) اطراف ابراهیم (ع) را هدایت می کند.قصه ابراهیم ازاین منظر تکان دهند ه است ، آن زمانی که آتش برای ابراهیم (ع) افروخته شده وشعله هایش به آسمان اوج می گرفته است ومردم فریاد می زده اند که بسوزانیدش و یا ابراهیم بسوز..عاقبت چنین صحنه ای را مشاهد کرده اند ،درنشان دادن آن نشان ازهنرمتعالی است.قصه قرآنی به لحاظ ساختاری چند ساحتی است وشاید راز ورمزی بودن قصه مستلزم پرداخت ساختارچند وجهی است. روش ونهایت هنردینی همین است، که ازتاریکی به نورانیت بیرون ببرد.”الله ولی الذین امنویخرجهم من الظلمات الی النور والذین کفروااولیا وهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون”،خداوند سرپرست مومنان است وآنان راازتاریکی ها به سوی روشنایی بیرون می آورد وکسانی که کافرشدند سرپرستاشان طغیانگرانند که ازنور به تاریکی ها یشان می برندآنها دوزخی هستند ودرآن جاودانند(بقره-257)

بنابراین هنر دینی حقایق موجود درجهان ،حقایقی که زیبایی ناب دارند را می گوید.حقایقی که عبورازتاریکی به نورانیت است.نوعی تذکر که عینادرقصه های قرآنی وروایت های دیگر هنرمند که به متعالی بودن می اندیشد، وجوددارد.ضمن اینکه پاکیزگی و تزکیه هنرمند شرط لازم است .والگو گیری صحیح ازمحیط ومحتوا ومضامین شروط دیگری است که توجه ودقت هنرمند را می خواهد.

هنگامی امام خمینی دربیاناتش نسبت به موضوع سینما فرموده است که ما باسینما مخالف نیستیم، بلکه با فحشا مخالف هستیم ،ناظر به این موضوع است که هنرمند سینما فیلم را برای مخاطب می سازد ،وموضوع فیلمش را می بایستی ازمحیطی دریافت کند، پاکیزه بشود وبدنبال حقیقت متعالی باشد.مغبون محیط وافکارمنتشره که تمیز آن نیازبه خبرگی ،دقت ، پاکیزگی، تزکیه نفس، بینش صحیح دینی ،الکوگیری متعالی است. دقت دراینکه چه محتوایی درقالب سینما ریخته می شود، می بایستی برای فیلمساز سئوال وبحث باشد.چراکه با مخاطبی عظیم ارتباط خواهد داشت . واین مصداق همان آیه است که درسطربالا اشاره داشته ایم که فیلمساز یا هنرمند می خواهد مخاطب راازتاریکی به نورانی بیرون بیاورد.هرتسوگ فیلمسازی آلمانی نکته ای درمصاحبه گفته، زمانی که فیلم کثیف می بینم روحم آزرده وخسته می شود وبرعکس زمانی که فیلم شاعرانه ولطیف وتمیزمی بینم به آرامشی می رسم(مجله فیلم/ش323).پس حقیقت شناسی وتجزیه وتحلیل مضمون ودرون مایه ودست مایه اول هراقدامی است.زمانی که مخاطب با انواع پیامها و مضامین هنری روبروست و درانتخاب آن می کوشد.پس خکارهنرمند دینی موضوع را سخت و خودسازی اساسی را می طلبد.

درجهان حاضرشاهدیم که چگونه زیبایی های انسانی رو به رشد است وتوسعه پیدا می کند. توسعه صنعتی وماشینی که به شدت انسان رادرگیر آن فرآوردها می کند ،آنقدرجذابیت دارد، انسان راشیفته اش می کند. وانسان سعی می کند مدل زندگیش ،درآمدش ،رفتارش ،قضاوتش را براساس آن بچیند ،زندگی براساس توسعه صنعت وماشین . به گونه ای در تصوربرخی اگر ماشینی دراختیار نداری عقب مانده ای بیش نیستی (تعریف ماشین مختلف)افزایش گوناگونی صنعت و… به نظرافزایش خواسته ها ونیازهای بشر برافراشته است ، دراین باره سخن طولانی است ، اما وظیفه هنر دینی که اینک ابزار وتکنیک جولان دارد ،نمایش زیبایهای اصیل اصل خواهدبود. درواقع نمایندن حقیقت ووقایع نهفته درجامعه ورویدادهای زندگی بشری است. عالی ترین گونه نمایش حقیقت که شیفتگی به دنیااین خواهدبود :” الرغبه فی الدنیا توجب المقت” ، شیفتگی دردنیا موجب دشمنی خدا می شود”(علی (ع)-سیره شناسی نبوی،265،دلشاد). شان ،جایگاه هنردینی دراین دنیا پرهیاهو طرح متعالی متعهدانه و با تکنیک والای ماهرانه است.خصوصیات انقلاب اسلامی در این چندسال راه ومیدان راهموارکرده است . همانی که امام درباره مقوله سینما گفته که درتفسیروبیان آن باید گفت که هنرمتعالی تذکرمعنادار به مخاطبینش می دهد،روح وشعور مخاطبین برای او جدی هستند ، ازاخلاق می گوید ، ومخاطب را خطاب می کند ، که “یاایها الناس انتم الفقرا الی الله والله هوالغنی الحمید”، ای مردم ،شما به خداوند نیازمندید خدابی نیازوستوده (فاطر-15)دراینکه هر محتوایی نمی شود درقالبی ریخت ویابا تکنیکی پیام داد، اما ابعاد هنر دینی چون متعالی است ، باانتخاب مضمونی وتجربه دایره ای ازاندیشه های دینی را درصفحه ذهن می پروراند.البته مایه سخن ،بیان وزبان هنرمتعالی نیازمند به جستجو ی فروان ، برداشت حسی ازمقولات طبیعی وانسانی وجامعه وتدوین آن است.

سید مرتضی حسینی نیا