نگاهی به ورزش مازندران در دوران جدید مدیریتی؛ رنگرز معجزه نمی‌کند

گروه ورزش: حسن رنگرز مدیرکل ورزش و جوانان مازندران، از جمله نسل جدید مدیران بدون سابقه سیاسی، با رزومه ‏ورزشی و از بدنه ورزش استان و کشور، حالا امید بسیاری از مازندرانی هایی است که تصور می کنند با ‏این سوابق قرار است معجزه ای در ورزش استان رخ دهد.‏ در شرایطی که سیاست آلوده […]

گروه ورزش: حسن رنگرز مدیرکل ورزش و جوانان مازندران، از جمله نسل جدید مدیران بدون سابقه سیاسی، با رزومه ‏ورزشی و از بدنه ورزش استان و کشور، حالا امید بسیاری از مازندرانی هایی است که تصور می کنند با ‏این سوابق قرار است معجزه ای در ورزش استان رخ دهد.‏
در شرایطی که سیاست آلوده به چهره نه چندان خوشایندی است و مدیریت بر مدار ‏رابطه و واسطه می گردد، عملکرد و سوابق، پس از جبهه و جناح سیاسی و خویشاوندسالاری در نظر می ‏آید، بی‌شک رنگرز موجه‌ترین چهره ای است که می‌توانست سکان‌دار ورزش مازندران باشد.‏
اما آیا رنگرز قرار است برای ورزش مازندران معجزه کند؟ در سال پایانی دولت، در رکود تورمی حاکم بر ‏اقتصاد دولتی و در برهه ای که بخش خصوصی از رانت بیشتر استفاده می کند تا از سازندگی و کار کردن، ‏تغییرات در مدیریت ورزش مازندران شاید تنها یک تغییر تاکتیکی بود تا تغییر عملیاتی.‏
اوضاع سیاسی مازندران را هم در نظر بگیریم، نمایندگان مجلس و‌ نامزدهای انتخاباب آتی شورای شهر، ورزش را که یکی از پایگاه‌های مهم رای ‏آوری می‌دانند و این توقعات مسلما بر مدیریت ورزش مازندران تاثیرگزار خواهد بود.‏
ورزش مازندران که هر روز احکام قابل توجهی در هیات های ورزشی آن جابه جا می شود، ‏روسای هیات های ورزشی بیشتر سیاسی اجتماعی اند تا ورزشی و مسیر قهرمانی از توان فردی یا یک ‏توان خاص در بخش خصوصی منحصر به فرد می گذرد، از رنگرز توقع دارد که به این سرزمین ‏دستی بکشد.‏
مازندران امروز با قریب به 90 پروژه ورزشی نیمه تمام، شاید رکوردی در این حوزه از خود باقی گذاشته ‏باشد، کلنگ زنی های پی در پی نیازهایی که ناشی از نبود برنامه جامع توسعه فضاهای ورزشی ‏در استان است، امروز مازندران را با حجمی از پروژه های نیمه تمام مواجه کرده که گره کور هر پروژه شاید ‏به معجزه ای برای افتتاح نیاز داشته باشد.‏
از دیگر نقاط ضعف ورزش مازندران، نبود اسپانسرهای قوی و ریشه دار در این حوزه است که موجب می ‏شود بسیاری از ورزشکاران استان تنها به صورت مقطعی امید به گذران معیشت داشته باشند و تیم های ‏ورزشی هر بار به امید امیدواری یک اسپانسر، سودای قهرمانی.‏
بدیهی است که واحدهای بزرگ تولیدی و صنعتی در مازندران که پایه های مالی و اقتصادی تیم های ‏ورزشی می توانند باشند، ترجیح می دهند خارج از هیاهوها و جدال های سیاسی در ورزش مازندران و ‏دعواهای این شهر و آن شهر، در ورزش پایتخت دیده شوند تا استان.‏
اینجاست که اگر سالی و ماهی یک اسپانسر از وادی علاقه قلبی خودش یا روابط خاص با برخی هیات ها ‏وارد مساله حمایت های مالی یک تیم ورزشی بشود، سال موفقی برای ورزش استان در پیش خواهد بود ‏و اگر نه، همه استعدادهای ورزشی و معیشت ورزشکاران آن خاک می خورند تا سال بعد.‏
حسن رنگرز که برخی وی را ناجی ورزش مازندران می‌دانند، هرچند که حضور اش به عنوان یک ‏چهره موفق ورزشی، در میان همه ناامیدی ها، کورسوی امیدی است به توان 10 و استعدادهای ناب ‏ورزش مازندران در سایه نه کار تیمی که توان فردی ورزشکاران آن خود چون کوهی برای پشتوانه مدیریتی ‏یک مدیر می تواند قابل اتکا باشد.‏
ورزش مازندران تقریبا در بیشتر رشته های ورزشی استعدادهای ویژه و نابی دارد که سرآمد کشور ‏محسوب می شوند، در مازندران که سهمی از فوتبال لیگ برتری دارد و ریشه های فوتبال دوستی در ‏قائم شهر، نهال خوش رنگی است که می تواند ثمری شایسته بدهد، در رشته های ریشه‌داری مانند ‏کشتی و والیبال استعدادهای ناب ملی مازندران، می‌تواند به پشتوانه هماهنگی و دور زدن اختلافات ‏داخلی حرف های بیشتری برای گفتن داشته باشد هرچند که نبود سالن ها و زمین های مجهز در هر ‏سه این رشته های ورزشی بزرگترین گلایه ای است که می توان از مدیریت ورزش استان داشت.‏
در سال های اخیر، توجه به سالن های کوچک و زمین های کوچک روستایی، مدیریت ورزش مازندران را از ‏مدیریت توجه به سالن های بزرگ و مجهز در کشتی و والیبال و استادیوم های ورزشی در استاندارهای ‏ملی و بین المللی؛ دور کرده است.‏
ورزش مازندران که به مدد استان توریستی و گردشگرپذیر مازندران می تواند میزبان تیم های ملی و بین ‏المللی باشد و از این طریق با استقرار کمپ های بین المللی، محل رفت و آمدها و حتی درآمدزایی از این ‏طریق گردد نیز نیازمند توجه است.‏
رنگرز با همه استعدادهای ورزشی خودش و توان و ظرفیت ویژه ورزش مازندران اما دنیایی جدید پس از ‏توسعه ورزش قهرمانی در کشور در استان پیش رو دارد، دنیایی که قرار است در کنار ورزش به حواشی ‏سیاسی آن نیز توجه کند، توقعات فزاینده و بر زمین مانده را پاسخ دهد و به خواست های جدید جامه ‏عمل بپوشاند تا در نهایت اثبات کند که مدیریت یک ورزشی در ورزش بهتر از مدیریت سیاسی در ورزش ‏است.‏