فرصتی به نام تعطیلات تابستانی

حرف آنلاین: امتحانات پایان سال در راه است هر چند که همه ی ما خاطرات جالبی از فصل امتحان داریم و البته ان روزها برای بیشتر بچه ها جذابیتی نداشت اما فکر کردن به بعد از امتحانات و شروع یک تعطیلی طولانی و فرصت کافی برای بازی با بچه های محل و فامیل و احتمالا […]

حرف آنلاین:

امتحانات پایان سال در راه است هر چند که همه ی ما خاطرات جالبی از فصل امتحان داریم و البته ان روزها برای بیشتر بچه ها جذابیتی نداشت اما فکر کردن به بعد از امتحانات و شروع یک تعطیلی طولانی و فرصت کافی برای بازی با بچه های محل و فامیل و احتمالا مسافرت با خانواده ما را سر ذوق می آورد. بیشتر از فکر کردن درباره ی خود امتحان به نحوه ی گذران آن روز ها می اندیشیم و اندکی از تلخی ایام امتحانات کم می شد. اما به مرور زمان و کمتر شدن تعداد بچه های هر خانواده و در نتیجه محله و نفوذ روز افزون تکنولوژی، نحوه ی گذران تعطیلات تابستانی هم دچار دگرگونی شدیدی شد؛ نکته ی اول اینکه اغلب خانواده ها بیشتر از یک بچه ندارند و نبود همبازی در خانه بچه ها را به سمت بازی های کامپیوتری می کشند در حالی که در گذشته ی نه چندان دور حضور چهار یا پنج بچه در هر خانواده خود باعث شکل گیری بهتر شخصیت بچه ها می شد. احترام به برادر یا خواهر بزرگتر و درضمن یاد گرفتن انواع بازی ها، خصوصا بازی های گروهی به کودکان آموزش میداد که چطور در قالب یک تیم عمل کنند و بیاموزند که با کار گروهی می توانند موفق تر باشند. تعداد زیاد بچه ها باعث می شد که در همه ی کوچه ها، بچه ها در تمام رده های سنی هم بازی داشته باشد. بازی های زیبایی که خیلی زود رو به فراموشی می روند. به یاد داریم که گردو بازی ، تیله بازی و یا فوتبال در بین پسرها و لی لی و بازی وسطی در بین دخترها محبوبیت فراوانی داشت و گاها این بازی ها چند ساعت به درازا می کشید و کل روزمان را پر می کرد. با حذف تدریجی این بازی ها به دلایل مختلف که بحث بسیار مفصل تری را می طلبد شاهد عارضه ی جدیدی بنام چاقی در بین کودکانمان هستیم مسلما وقتی خانواده ها صاحب یک بچه باشند و توجه بیش از اندازه پدر و مادر به تغذیه و با میل شدید بچه های نسل جدید به غذاهای به نام فست فود ما صاحب یک نسل جدید از بچه هایی هستیم که از نظر بدنی دچار اضافه وزن و از نظر شخصیت تک رو و مغرور اند. کار گروهی بلد نیستند و اغلب اعتماد به نفس پایینی دارند. اما در فرصت بزرگی به نام تعطیلات تابستانی می توانند برنامه های هدفمند در راستای کمک به شکل گیری شخصیت اجتماعی مناسب و متعادل برای کودکانمان داشته باشیم. برنامه هایی که نیاز به بودجه ی خاصی ندارند و با حضور خانواده ها در کوچه و با مشارکت با بچه ها در بازی های گروهی؛ شور و شوق سرزندگی را دوباره به محله ها باز گردانیم. بر پایه ی بازی های ساده ای مثل “لی لی” برای دخترها و هفت سنگ برای پسرها و آموزش این بازی ها به آنان باعث رشد عضلات در عین حال پالایش روی آنان می شود. در این فرصت دو تا سه ماه میتوان به مسافرت های کوتاه و کم هزینه به اطراف شهر و با استفاده از موهبت بزرگی به نام طبیعت، جنگل نوردی، کوه نوردی، آب تنی رودخانه ای را به آنها آموزش دهیم. و درضمن حفظ و نگهداری و احترام به طبیعت را عملا به آنان نشان بدهیم تا آنها هم بتوانند این فرهنگ را به نسل های بعد از خود انتقال دهند. تقاضا از خانواده های محترم این است که با ثبت نام کودکانشان در کلاس های بی ارزشی که متولیان آنها فقط و فقط برای سر کیسه کردن خانواده ها به صورت دام پهن کرده اند این فرصت را به این سودجویان ندهند و با تشکیل تیم های محله ای خود پایه گذار بازی ها گردش ها و سرگرمی های تابستانی شوند. بازی های متفاوت در کوچه ، مدرسه ، پارک و طبیعت می تواند برای بچه ها محل مناسبی برای عرضه توانایی های شان باشد مثلا توانایی آن ها در سرعت ، تکنیک،قدرت بدنی و یا همکاری گروهی که باید مورد توجه پدر و مادرها قرار بگیرد.آنها می توانند با در نظر گرفتن استعداد کودکشان بعد ها او را در کلاس های مناسب برای هدایت درست این توانایی ثبت نام کنند. بدیهی است که بعضی از خانواده ها از تشخیص توانایی کودکشان عاجز اند اینجاست که مشاوره با موسسه های فرهنگی، هنری و ورزشی مثل موسسه های نسل چهارم می توانند کمک حال خانواده ها باشد. امیدوارم که تعصیلات تابستانی برای والدین نوعی رفع مسئولیت و معضل و برای سودجویان برای چپاول این خانواده ها نباشد. با قاطعیت می توان گفت که نباید از دولت توقع زیادی داشت فقط در اختیار گذاشتن زیر ساخت های موجود برای بهره وری از این فرصت های طلایی کافیست. یکی از این فضاها پارک است؛ توجه به فضای پارک ها نشان می دهد که در این موقعیت زیاد از بازی ورودی خبری نیست و همچنان بچه ها به بازی انفرادی مشغول اند اما می توان از این فضاها برای بازی های سنتی مثل “قایم باشک” و طراحی بازی های جدید استفاده کنند. در حالی که در گذشته داشتن دوچرخه رویای بسیاری از کودکان بود اما امروزه بچه ها اسباب بازی های بسیاری دارند (والدین از این نکته غافل اند که بچه نیاز به بازی دارد نه اسباب بازی) معمولا صاحب یک دوچرخه هم هستند که می توانند از این موقعیت برای آموزش فرهنگ دوچرخه سواری در آینده استفاده کرد که خود موجب صرفه جویی در انرژی و استفاده از انرژی پاک می شود. موقعیت بعدی مدارس هستند: آنها می توانند محل مناسبی برای آموزش هنرهایی مثل نقاشی، تئاتر، موسیقی و یا شعرخوانی باشند درضمن آموزش احترام به محیط زیست با برپایی تورهای یک روزه ی دانش آموزی و جمع آوری زباله از مکان هایی مثل جنگل، اطراف رودخانه ها و اماکن سیاحتی و زیاتی به همراه خانواده در دستور کار قرار بگیرد. درضمن دادن برنامه به دانش آموز برای کمک به بیماران و سالخوردگان محله و دریافت آفرین ازآنها و اهدای جائزه به دارنده ی بیشترین امضاء می تواند از برنامه های دیگر مدارس باشد. آشنایی از نزدیک با بزرگان مذهبی ، فرهنگی، قهرمانان ورزشی و شخصیت های مهم و تاثیر گذار شهری و روستایی که البته می توان بعضی از این تور ها را با هم ترکیب کرد. مساعدت ارگان ها و نهاد ها مثل شهرداری می تواند در قالب تهیه وسائل نقلیه ارزان قیمت باشند. احتمالا با اجرای این نوع برنامه ها می توان اوقات فراقت بهتری برای کودکان و دانش آموزان فراهم کرد.

حجت موسوی