سورپرایزهای دهه هشتادی‎ها

الناز پاک نیا : نه انقلاب را دیده است، نه دفاع مقدس، آنقدرها هم سن اش کم است که خبری از سیاست نداشته باشد اما می داند در اطرافش چه خبر است، خودش می گوید که به داور گفتم به دلایل سیاسی با بازیکن رژیم صهیونیستی رقابت نمی کنم! آرین غلامی نوجوان 17 ساله ایرانی […]

1

الناز پاک نیا : نه انقلاب را دیده است، نه دفاع مقدس، آنقدرها هم سن اش کم است که خبری از سیاست نداشته باشد اما می داند در اطرافش چه خبر است، خودش می گوید که به داور گفتم به دلایل سیاسی با بازیکن رژیم صهیونیستی رقابت نمی کنم! آرین غلامی نوجوان 17 ساله ایرانی در مسابقات رینتون سوئد در دو دقیقه تصمیم می گیرد که با بازیکن شطرنج تیم ملی رژیم صهیونیستی بازی نکند. آرین در رده آخر بازی و زمانی که در صدر جدول قرارداشت نائب قهرمان شد در حالی که قهرمان این رقابت ها بود.

می گوید به داور گفتم با این بازیکن بازی نمی کنم، داورهای خارجی هم مات مانده بودند، دلایل سیاسی!

یک نوجوان 17 ساله ایرانی در عرصه رقابت بین المللی و آنجا که قرار است جایزه 10 هزار دلاری را ببرد ناگهان می گوید نه! بازی نمی کنم!

اصلا به فکرت هم خطور نمی کند، نه همراهی داشت و نه مربی و نه سرپرستی که بعدها بگویند که گفتند بازی نکن! اگر ایران برگشتی فلان می شود و فلان…

یک نوجوان 17 ساله به خوبی موقعیت های کشورش را درک می کند.

بگذارید کمی فرهنگی و کمی هم انقلابی به آرین غلامی نگاه کنیم. یک نوجوان دهه هشتادی؛ آن روزهایی که دنیا وارد عرصه دیجیتال می شد و حدس زده می شد که دیگر متولدین این دوران آن تفکرات دهه 40 و 50 و 60 را نخواهند داشت. دیگر رقابتی برای تولد نسلی دیگر از ایرانی هایی که به انقلاب دل بسته باشند، رژیم صهیونیستی را بشناسند و امید آن که بدانند در موقعیت های حساس تصمیم بگیرند داشت از میان می رفت.

فضای رسانه ای ضدانقلاب و فضای مجازی لجام گسیخته، دیگر داشت امید را از دهه هشتادی و هفتادی ها می گرفت، اینگونه قبولانده بود که امروز این فضای دیجیتال و عصر الکترونیک و دنیای اطلاعات نوجوانانی تربیت می کند که دیگر گوش به حرف انقلاب نخواهند داد.

نسلی تربیت می کرد که در برابر سیاست های کشور اش بایستد و همه امیدش به لایک ها و کامنت های موافق با خودشان بود، امیداشان به بازنشر انتقاداتی بود که به زعم خودشان از تربیت دیجیتالی و دهکده اطلاعاتی حاصل شده بود اما فقط یک حرکت، یک حرکت جوان اول شطرنج ایران کافی بود که تا بدانیم،فرزندان انقلاب، انقلابی زاده نمی شوند انقلابی تربیت می شوند.فرزندان انقلاب سیاست مدار و سیاست زده نمی شوند بلکه تربیت می شوند برای روزهایی که باید تصمیم درست بگیرند.

قرار نیست نان شب شان دغدغه های سیاسی باشد اما همین میزان که تربیت شوند و حواس شان باشد که روزی در دقیقه 90 تصمیم درست بگیرند کافی است.آنجا که به تنهایی به اتفاقات کشورش هرچند منتقد باشد، بیندیشد و در میان دغدغه های دلاری و ایرانی امروزمان از 10هزار دلار چشم بپوشد کافی است. اگر نوجوانانی تربیت کنیم که آنجا که حق است حرف حق بزنند و آنجا که منتقدند هم حق بگویند، این انقلاب را به سر منزل مقصود رسانده ایم.

چه حُسن تصادفی هم شده است، بهار چهل سالگی انقلاب و سورپرایزهای نسل چهارمی هایش، همان نسلی که شاید تصور دهه شصتی ها و بزرگتر ها از آن ها همان موبایل و تبلت و موسیقی باشد و گَشتی در همین حوالی…

حالا شگفت زده شدیم، از اندیشه انقلابی و خودآموختگی هایی که یادآور جوانان و شهدای انقلابی بهمن 57 بود. سورپرایزهای اعتقادی دهه هشتادی ها هم کم نیست و طعم خوش این باورها و اندیشه های نسل آینده ایران اگر همراه با تربیت ها و فرهنگ سازی های ایرانی و اسلامی توام باشد چه بهارهای خوش رنگی خواهیم داشت فرداها.