سهم مان را در بحران کرونا بپردازیم

شیوع ویروس کرونا در ایران، شرایط خاصی را ایجاد کرد که بسیاری از مشاغل و افراد در گروه‌های سنی مختلف را مجبور به خانه‌نشینی نمود. اگرچه دستورالعمل‌ها تقریبا برای همگان ثابت بود اما لزوما رفتارهای یکسانی را از سوی افراد و قشرهای مختلف جامعه شاهد نبوده‌ایم. برخی از مردم هشدارها را جدی نگرفته و همچنان […]


شیوع ویروس کرونا در ایران، شرایط خاصی را ایجاد کرد که بسیاری از مشاغل و افراد در گروه‌های سنی مختلف را مجبور به خانه‌نشینی نمود. اگرچه دستورالعمل‌ها تقریبا برای همگان ثابت بود اما لزوما رفتارهای یکسانی را از سوی افراد و قشرهای مختلف جامعه شاهد نبوده‌ایم. برخی از مردم هشدارها را جدی نگرفته و همچنان به شمار روزافزون مبتلایان به این ویروس مرگبار می‌افزایند. لازم به ذکر است که مقابله با بحران نیازمند عزم همگانی است و بدون یک اراده جمعی معطوف به مواجهه مؤثر با بیماری، امکان رهایی از زنجیره انتقال آن وجود ندارد. برهمین اساس پویشی برای فراخوان عمومی به مسؤولیت‌پذیری جمعی در برابر کرونا به راه افتاده است.

پویشی که در آن متخصصان و صاحبنظران مختلف همراه شده‌اند تا با واگویی سهم و نقش خویش در این زنجیره، بار دیگر اهمیت و ضرورت وفاق اجتماعی در مواقع بحران را یادآوری کنند.

حسین اکبری، هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد و دبیر انجمن جامعه شناسی خراسان رضوی، ضمن اشاره به لزوم اجرای قواعدی که هم‌اکنون از سوی مسئولان بهداشت کشور در راستای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا مقرر شده است، گفت: سهم من در این جریان دو قسمت است: زندگی فردی و شخصی و زندگی کاری و اجتماعی من؛ طبیعتاً سهم من در زندگی فردی، خودمراقبتی و خودکنترلی‌هایی است که باید به عنوان عضوی از جامعه آنها را انجام دهم؛ این تکلیفی است که برای همه اعضای جامعه مشخص شده و شامل حال من هم می‌شود؛ در نتیجه باید هم برای خودم، هم خانواده و اطرافیانم این تاکید را داشته باشم که خود مراقبتی‌ها و همکاری‌های لازم را باید با سیستم مراقبتی کشور داشته باشیم. این وظیفه شخصی و شهروندی است که همه باید آن را انجام بدهند.

وی افزود: به شخصه افزایش خودمراقبتی، کاهش تردد و کاهش تماس‌های با اطرافیان را تا حد زیادی انجام داده و به سمت فضای مجازی و غیرحضوری رفته‌ام؛ ما چون معلم هستیم و باید با دانشجویانمان در ارتباط باشیم حالا که بیشتر آموزش‌ها جنبه غیرحضوری پیدا کرده و به سمت آموزش الکترونیک رفته‌ و حتی خریدها اینترتی شده، از این طریق کارمان را انجام می‌دهیم و این گونه فعالیت‌ها برای خود من افزایش پیدا کرده است.

این استاد دانشگاه همچنین به نقش خود به عنوان یک والد و نحوه مراقبت از فرزندان از سوی والدین در شرایط قرنطینه اشاره کرد و بیان داشت: محدودیت فرزندان در این ایام بحرانی بیشتر و الزامات اجتماعیشان کمتر است، فرزندان بیشتر در خانه هستند و بر این اساس ما مراقبت‌ها را برایشان به جا می‌آوریم در عین حال که نمی‌شود آنان را مدت طولانی در خانه نگه داشت. در این مدت من فرزندانم را به پشت بام برده‌ام و با آنها بازی کرده‌ام و اینها مصادیقی از کارهایی است که انجام داده‌ایم و بچه‌ها را بیشتر در خانه سرگرم کرده‌ایم. البته بچه‌هایی که محصل هستند در این ایام قرنطینه درس‌هایشان عقب می‌ماند و یکی از کارها  و وظایف والدین کار کردن روی درس‌هایی است که فرزندان باید در این ایام و دور از مدرسه انجام دهند. باید توجه داشته باشیم که بچه‌ها به حال خودشان رها نشوند و تکالیف و کارهایشان را در خانه انجام دهند.

به شخصه در خانواده خود این کنترل‌ها را روی تحصیل آنها انجام می‌دهیم که مثلاً رأس ساعت مقرر شبکه آموزش را نگاه کنند و یا تکالیفی که معلم از فضای مجازی می‌فرستد را انجام دهند. برای بچه‌های کوچکتر هم توصیه این است که باید برای آنها وقت گذاشت و با آنها بازی کرد؛ به ویژه این که زندگی در آپارتمان‌ها فضای ارتباطات را گرفته است پس بخشی از زمان والدین باید به بازی و  یاددهی مهارت‌ها به این کوکان معطوف باشد.

اکبری تصریح کرد: به عنوان یک متخصص حوزه اجتماعی ما یک سری از تکالیف را هم در قبال جامعه داریم؛ از نوشتن مطالبی در فضای مجازی تا ارائه نتایج مطالعات و تحقیقاتی که انجام داده ایم (یا در حال انجام آن هستیم) به سازمان‌ها و نهادی متولی تا مقداری در این حوزه‌ها حساس شوند. به شخصه روی حاشیه شهر مشهد تمرکز ویژه‌ای دارم و تاکید بیشتری در این حوزه انجام می‌دهم که کارهای بیشتر در این قسمت انجام شود؛ بنابراین به لحاظ حرفه‌ای هم در این زمینه فعال هستیم که بشود اقدامات بیشتری صورت گیرد.

دبیر انجمن جامعه‌شناسی خراسان رضوی در تشریح پیش‌نیازهایی که برای گذشتن از بحران از سوی جامعه نیاز است، گفت: در جامعه شناسی نظریه‌ای تحت عنوان نظم در سطح خرد داریم که چطور می‌شود یک جامعه نظم پیدا کند و چه شروطی را لازم دارد. بر این اساس حداقل چهار شرط لازم است که به ویژه در شرایط بحرانی، جامعه بتواند نظم خود را حفظ کند؛ همبختی یا سرگذشت مشترک؛ یعنی اعضای جامعه احساس کنند که جدا نیستند، با سایر افراد یک سرنوشت مشترک دارند، همه در یک کشتی نشسته‌اند و باید به همدیگر کمک کرده و به فکر هم باشند؛ وقوع موضوعاتی چون احتکار کردن و مسائلی چون آن، به این دلیل است که آدم‌ها فردگرایانه به این قضایا نگاه می‌کنند و بیشتر می‌خواهند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند، در صورتی که این بحران‌ها مستلزم درک سرنوشت مشترک است تا فقط خود را نبینند.

وی افزود:بحث دوم، همکاری و همگامی است؛ اعضای جامعه می‌بایست همکاری زیادی با هم و دولت (در سطح محلی و ملی) داشته باشند که بدون این همکاری و همیاری، بسیاری از مسائل انجام نمی‌شود. بحث دیگر همفکری است؛ در جامعه هرکسی ایده‌ها و فکرهایی دارد، باید افراد این ایده‌ها را به اشتراک گذاشته و به مرتفع شدن مشکلاتشان یاری رسانند؛ در نهایت بحث آخر، همدلی و احساس تعلقی است که افراد جامعه باید نسبت به هم و جامعه‌شان داشته باشند تا بتوانند از این طریق به شکل بهتری با هم همدلی کنند؛ جامعه‌شان و همدیگر را دوست داشته باشند و از خودخواهی بیرون بیایند.

 وی در پایان تاکید کرد: ما باید به این سمت برویم که نگاهمان در این گونه مسائل عام‌تر باشد یعنی به فکر همدیگر، افراد حاشیه نشین و آسیب پذیر، افرادی که به لحاظ اقتصادی صدمه می‌بینند و مستاجرینی باشیم که با این شرایط اقتصادی نمی‌توانند اجاره خانه‌شان را بدهند و …؛ یعنی عملاً اگر بخواهیم از این وضعیت خارج شویم، همه باید به همدیگر کمک کنیم تا به شکل خوبی این بحران را پشت سر بگذاریم و قاعدتاً قواعد رفتاری در زمان بحران با زمان‌های معمولی متفاوت است. در نتیجه باید تجدیدنظری در برخی رفتارهایمان داشته و خواسته‌ها و انتظاراتمان را مطابق با شرایط بحرانی تنظیم کنیم نه با شرایط معمول و عادی.