روسیه در مذاکرات ایران و 1+5 به دنبال چیست؟

حرف آنلاین: ترکیب بندی 6 کشوری که در طول سال های اخیر مسئولیت مذاکره با ایران در پرونده هسته ای را بر عهده گرفته اند از یک سو با عنوان 1 + 5 و از سوی دیگر با عنوان 3 + 3 معرفی می شوند. 1 + 5 به معنای 5 عضو دائم شورای امنیت […]

حرف آنلاین:

ترکیب بندی 6 کشوری که در طول سال های اخیر مسئولیت مذاکره با ایران در پرونده هسته ای را بر عهده گرفته اند از یک سو با عنوان 1 + 5 و از سوی دیگر با عنوان 3 + 3 معرفی می شوند. 1 + 5 به معنای 5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان است و 3 + 3 معرف همین کشورها با دسته بندی 3 کشور عضو اتحادیه اروپا به همراه 3 عضو دائم شورای امنیت است. می توان گفت اگر این شش کشور به صورت 1 + 5 معرفی شوند، به معنای محور قرار گرفتن جایگاه عضویت دائم در شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود و در صورتی که از آنها به صورت 3 + 3 یاد شود، اهمیت اتحادیه اروپا برجسته شده است.

 

از سوی دیگر 3 + 3 آمریکا، چین و روسیه را در یک جبهه و آلمان، انگلیس و فرانسه را نیز در جبهه دیگر قرار می دهد که هم ردیف شدن سه کشور آمریکا، چین و روسیه می تواند حامل پیام های خاص دیپلماتیک میان دستگاه های سیاست خارجی کشورهای طرف مذاکره نیز باشد.

 

فارغ از هر گونه دسته بندی میان شش کشور مذکور، برنامه هر یک از این کشورها دفاع از منافع ملی خود است. منافعی که گاهی می توان آنها را با تصمیم گیری های انفرادی احراز نمود و گاهی از طریق ائتلاف های دو یا چند جانبه میان سایر اعضای مذاکره کننده تامین ساخت.

 

در بررسی میان منافع مشترکی که میان این شش کشور وجود دارد، اغلب کارشناسان، اعضای اتحادیه اروپا در کنار آمریکا را یک جبهه و چین و روسیه را نیز در جبهه مقابل قرار می دهند به نحوی که می توان از یک صورت بندی دیگر تحت عنوان 2 + 4 نیز یاد کرد. خروج جهان از دوره جنگ سرد و شکست نظریه های جهانی شدن و پایان تاریخ، موازه قوا در سطح جهان را در حال حاضر به سمت موازنه چند قطبی هدایت نموده است. چین و روسیه به عنوان دو پایه اصلی این موازنه، سیاست های کلان خود را در امور بین المللی بر تقویت این جهت گیری تنظیم نموده اند.

 

این جهت گیری در پرونده هسته ای ایران نیز ظهور و بروز داشته است و در بسیاری از مقاطع، مخالفت جبهه شرقی این شش کشور با مواضع چهار کشور غربی، بیانگر این واقعیت است. اما با این وجود و بر اساس اصالت حفظ منافع ملی، دو قدرت چینی و روسی نیز به دنبال بهره برداری حداکثری از نتایج مذاکرات هسته ای با ایران هستند.

 

سابقه تاریخی روسیه در مواجهه با ایران در طول تاریخ معاصر ایران، فراز و فرودهای بالایی داشته است. استعمار، جنگ و اشغال بخشی از تاریخ روسیه قبل از انقلاب 1917 علیه ایران است و تحریم و مداخله های سیاسی و نظامی، در طول تاریخ شوروی علیه ایران به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران بوده است.

 

همراهی روس ها با سایر کشورهایی که در جنگ تحمیلی علیه ایران به حمایت از عراق برخاستند و عدم همکاری با ایران برای تامین نیازهای دفاعی خود، نشان می دهد که رویکرد استکباری جزو سیاست های کلان روس ها نیز بوده است؛ اما با توجه به اینکه در جهان معاصر محور سلطه و استعمار بر پایه انگلیس و آمریکا شکل گرفته است، طبیعتا محور استکبار ستیزی نیز بیش از آنکه بر روی کشورهایی چون روسیه متمرکز شود، آمریکا و انگلیس را مورد هدف قرار می دهد.

 

روسیه با این سابقه تاریخی در حال حاضر نزدیک ترین سیاست ها را با ایران در پرونده هسته ای دارد. روس ها به همراه چین برای اثبات موازنه چند قطبی بودن جهان در برخی مواضع مشخص با طرف های غربی مخالفت می کنند؛ اما در عین حال در سطح کلان برای حفظ سایر منافع خود که می تواند از جانب غرب تهدید شود، رویکرد بلوک غرب در قبال مذاکرات هسته ای با ایران را می پذیرند.

 

حسن بهشتی پور کارشناس امور بین الملل در مورد سیاست روسیه در قبال ایران در مورد پرونده مذاکرات معتقد است که روسیه به دنبال حل مسئله و رفع تحریم هاست؛ زیرا در صورت رفع تحریم ها روسیه با شرایط بهتری می تواند با ایران مراودات سیاسی و اقتصادی داشته باشد. «اگر تحریم ها برداشته شود، روسیه بازار ایران را از دست نخواهد داد و در زمینه دفاعی و تجهیزات هسته ای، همکاری منحصر به فردی با ایران دارد و به نفع مسکو است که تحریم ها پایان یابد و در این راه به دنبال این رویکرد است.»

 

بهشتی پور وجه مقابل این تحلیل را نیز این گونه مطرح می کند که اگر توافق هسته ای صورت بگیرد در آن صورت در مسیر تولید سوخت هسته ای روسیه یک رقیب جدی پیدا خواهد کرد که این با منافع ملی این کشور در تضاد خواهد بود. بهشتی پور علی رغم بیان این دلیل، آن را برای اثبات منفی بودن نظر روسیه نسبت به رفع تحریم ها ناکافی می داند و از آن به عنوان یک نگاه بدبینانه به روسیه از جانب کارشناسان یاد می کند. با این حال او بدین نکته نیز اذعان می کند که با توجه به بحران اوکراین و تحریم روسیه از جانب غرب «روسیه نگاهش به موضوع هسته ای ایران تعدیل شده و سعی کرده دیدگاهش را به لغو تحریم های ایران نزدیکتر کند.»

 

مارک کاتز، استاد علوم سیاسی در دانشگاه جرج میسن آمریکا و تحلیل گر مسائل روسیه نیز بحران اوکراین را یکی از متغیرهای جدیدی می داند که بر معادله مذاکرات هسته ای ایران افزوده شده است. کاتز در معرفی جامعه شناختی مردان سیاست در روسیه معتقد است، دولت مردان روسیه اگر چه ممکن است در برخی مسائل از جمله بحران اوکراین به شدت در برابر غرب قرار بگیرند؛ اما در عین حال توان این را دارند که در سایر حوزه ها که منافع مشترکی با غرب دارند، رویه همکاری فعال با غرب را اتخاذ نمایند. به عبارت دیگر روسیه یک بحران در برابر غرب را به تمام سطوح مناسبات خود با غرب تعمیم نمی دهد.

 

کاتز در مورد تاثیر بحران اوکراین و تحریم های غرب علیه روسیه در نقش این کشور در مذاکرات هسته ای با ایران می گوید: «بخشی از تلاش مسکو برای حل و فصل موضوع هسته ای ایران، با هدف کاهش مخالفت های بین المللی با سیاست های روسیه در قبال اوکراین انجام می گیرد. بسیاری از دولت ها به همان اندازه که نگران چشم انداز هسته ای شدن ایران هستند، از اقدامات روسیه در اوکراین نیز احساس نگرانی می کنند. رژیم اسرائیل، ترکیه، مصر، عربستان سعودی و حتی برخی از کشورهای اروپای غربی عضو ناتو، از جمله این دولت ها هستند. تلاش های جدی روسیه برای حل موضوع هسته ای ایران، می تواند سبب شود که این دولت ها از پیوستن به آمریکا علیه روسیه خودداری کنند.»

 

تحلیل کاتز را می توان با بیان دیگر در یکی از موضع گیری های فرانک والتر اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان مشاهده کرد. وی در آذر ماه سال جاری گفته است: «به خاطر نقش روسیه، گروه 1+5 توانست یک گام رو به جلو در مذاکرات هسته ‌ای با ایران بردارد. این مساله این گونه به نظر ما نرسید که روسیه به خاطر اوضاع اوکراین و تنش و درگیری بین شرق و غرب بخواهد موضعی گیج کننده در مذاکرات هسته‌ ای با ایران اتخاذ کند. بر عکس مسکو در برداشتن یک گام به جلو از سوی گروه 1+5 سهیم بوده است.»

 

بنابراین در صورتی که کشورهای غربی مایل به تمدید مذاکرات با ایران برای رسیدن به اهداف حداکثری خود باشند، روسیه نیز چاره ای جز این نخواهد داشت. در پرونده هسته ای ایران، هر گونه مخالفت جدی روسیه با طرف های غربی، به زیان این کشور خواهد بود؛ زیرا در هیچ یک از دو حالت رفع کامل تحریم ها یا تداوم آنها، امتیاز چشم گیری به روسیه نخواهد رسید. رفع تحریم ها به معنای کمرنگ شدن نیاز هسته ای ایران به روسیه خواهد بود و عدم توافق با ایران می تواند چالش های روسیه با دولت های غربی را افزایش دهد.

 

المانیتور در ابتدای سال 93 در یک گزارش تحلیلی عنوان می کند: «مقامات روسیه می دانند که ایران یکی از اولویت های برجسته امنیت ملی آمریکا به شمار می رود و هرگونه تلاش برای آسیب زدن به گفتگو های هسته ای با ایران می تواند به وخیم تر شدن بحران اوکراین بیانجامد. در این شرایط، مقامات روسیه با کابوس متفاوتی مواجه هستند. زیرا کشور آنها از آمریکا ضعیف تر است و اتحادیه اروپا هم به لحاظ نظامی و هم اقتصادی توانایی دامن زدن به این مجادله را دارد و به این ترتیب منافع روسیه به شکل جدی تری تهدید می شوند.»

 

در چنین فضایی طبیعی به نظر می رسد که روسیه همراه با کشورهای غربی، ایران را در شرایط تحریم باقی بگذارد. محمود شوری، تحلیل گر مسائل بین المللی نیز معتقد است در صورتی که تحریم ها علیه ایران لغو شوند در آن صورت روسیه خود را در باشگاه کشورهای تحریم شده تنها خواهد دید و از طرف دیگر با توجه به سیگنال هایی که از وزارت نفت ایران خارج شد و بر اساس آن به اروپا وعده تامین گاز در صورت مخالفت روسیه برای تامین گاز اروپا، داده شد، روسیه میل بیشتری برای تداوم تحریم های ایران داشته باشد.