دولت لبنیات را از سفره ایرانی ها پَراند!

 در سیاست های اخیر دولتی، همه به  دنبال حمایت از تولید هستند و این تفکر کمتر وجود دارد که مسیر توسعه تولید از چه مسیری باید بگذرد، من به عنوان یک تولیدکننده ایرانی معتقدم مسیر توسعه تولید باید از توسعه مصرف بگذرد اما مسیر دیگری که آسان تر است انتخاب شده است، به اصطلاح ساده […]

 در سیاست های اخیر دولتی، همه به  دنبال حمایت از تولید هستند و این تفکر کمتر وجود دارد که مسیر توسعه تولید از چه مسیری باید بگذرد، من به عنوان یک تولیدکننده ایرانی معتقدم مسیر توسعه تولید باید از توسعه مصرف بگذرد اما مسیر دیگری که آسان تر است انتخاب شده است، به اصطلاح ساده تر حالا که مردم مصرف نمی کنند پس صادر کنید!

گفت  وگو: الناز پاک نیا

اشاره:

“اسماعیل خاتمی مقدم”، بیشتر از آنکه به عنوان مدیرعامل یک واحد تولیدی در حوزه صنایع لبنیات شناخته شود، یک فعال اجتماعی در حوزه صنایع غذایی در مازندران است. اخیرا نیز پویش و کمپین هایی را در راستای آگاه سازی مردم از صنایع غذایی و افزایش جذب مصرف کنندگان ایرانی به محصولات غذایی صنعتی و جلوگیری از فله خوری راه اندازی کرده است.

برای همین در بیشتر زمان گفت وگوی یک ساعته ای که با وی در محل کارش داشتم، بیشتر به این نکته اشاره می کرد که سیاست های دولتی و یارانه ها حداقل در حوزه صنایع لبنی اگر چه موجب افزایش یا حداقل ثابت نگه داشتن میزان تولید واحدهای صنعتی در این حوزه شده است اما این امر موجب افزایش سرانه مصرف در حوزه صنایع لبنی به عنوان محصولات دارای ارزش غذایی ضروری و موردنیاز بدن افراد جامعه نشده است.

وی عموما نتیجه سیاست های دولتی را موجب سوق دادن تولیدات لبنی به بازارهای خارجی و خالی شدن سفره ایرانی ها از این محصول مهم و حیاتی، می داند.

آنچه می خوانید بخشی از گفت وگو با وی درباره وضعیت و سیاست های دولتی در صنایع لبنی کشور و به تبع آن در مازندران است.

* شما به عنوان مدیرعامل یک واحد تولیدی لبنی در استان، از فعالان صنایع غذایی مازندران هم به شمار می روید، یک توصیف کلی از وضعیت صنایع لبنی استان ارائه می کنید؟

-صنایع لبنی مازندران مشابه همان روندی را که در کشور طی می شود سپری می کند؛ در هر حال حاضر صنایع لبنی و صنایع تبدیلی به صورت کلی در کشور، صنعت نوپایی است و عموما بعد از جنگ در راستای خودکفایی و از سوی جهادسازندگی شکل گرفت. در دولت های مختلف سرعت رشد تعدادی و ظرفیتی واحدهای تولیدی متغیر و این مسیر روبه رو رشد بوده است. در مورد لبنیات و بسیاری صنایع دیگر، شاید شهوت توسعه بیشتر بود تا ظرفیت سنجی واقعی. برنامه بر این بود که تعداد فعالان این صنعت افزایش پیدا کند و در نهایت نتیجه کار در بازار رقابتی مشخص شود.

بعد از جنگ، صنایع لبنی مازندران شروع به رشد کرد و حدود 48 واحد تولیدی در مازندران شکل گرفت و عمده آنها در دولت احمدی نژاد در قالب طرح های کوچک زودبازده راه اندازی شدند. از دی ماه 89 به بعد که بحث هدفمندی یارانه ها پیش آمد و مهم ترین ابزار ارتزاق صنایع لبنی که شیر بود در قالب یارانه دریافت شد که این فرصتی برای سرمایه گذاران بود. این بازار ثابت شیر یارانه ای، موجب شکل گیری واحدهای جدید شد. از آن تاریخ به بعد این ابزار از صنعت گرفته شد  و از سال 90 بخش بزرگی از صنایع لبنی در کشور و صنایع کوچک مازندران که صرفا از سهم بازار یارانه ای استفاده می کردند حذف شدند به طوری که امروز حدود هشت واحد لبنی در مازندران فعالیت می کنند و بیشتر سه واحد به عنوان تولیدکننده شاخص شناخته می شوند. تصور می کنم همین هشت واحد هم در طی سال آینده کمتر می شوند با وجود اینکه محصول این صنعت سهم مهمی در سبد خانوار و سلامت خانواده دارد.

* یک سوال جدی در حوزه اقتصاد؛ راه پیدا کردن تولیدات ایران به ویژه مازندران به بازارهای جهانی است، آیا هنوز مساله صادرات مساله جدی در این حوزه است؟

-برخلاف این نظر، آمارها نشان می دهد در صنعت لبنیات برعکس اتفاق افتاده است.  به صورت واقعی اگر امروز صادرات نبود صنایع لبنی در کشور و مازندران باید جمع می شد، در سیاست های اخیر دولتی، همه به  دنبال حمایت از تولید هستند و این تفکر کمتر وجود دارد که مسیر توسعه تولید از چه مسیری باید بگذرد، من به عنوان یک تولیدکننده ایرانی معتقدم مسیر توسعه تولید باید از توسعه مصرف بگذرد اما مسیر دیگری که آسان تر است انتخاب شده است، به اصطلاح ساده تر حالا که مردم مصرف نمی کنند پس صادر کنید!

وقتی که در افق 1404 سندی که وجود دارد که مصرف سرانه شیر 120کیلوگرم است اما در حال حاضر سرانه تولید 104 کیلوگرم و سرانه مصرف 80کیلوگرم؛ این 25 کیلوگرم به ازای هر نفر از کشور خارج می شود. می دانم که این مصرف زیر 80کیلوگرم است، چون سهم قاچاق صنایع لبنی بیشتر از آمارهای موجود است.

امروز صادرات برای صنایع لبنی مزیت است، مزیت اصلی در تولید لبنیات باید تولید شیر خام و تامین نهاده دامی باشد اما دولت هزینه می کند که نهاده وارد و شیر تولید کنیم اما قیمت لبنیات هم به شکلی تمام می شود که مصرف کننده داخلی نمی تواند تهیه کند. قیمت ارز هم بالا می رود؛ یارانه نهاده هم وجود دارد، به نوعی دو سوبسید عاید تولید می شود و این طور تمایل به صادرات بالا می رود و هرجا اجازه صادرات داده نشد قاچاق می شود.

*از نظر شما سیاست های دولتی حوزه صنایع لبنی و روند حمایت های دولتی و تولید به ضرر مصرف کننده است؟

-قطعا به ضرر مصرف کننده است زیرا با شعار حمایت از تولید، مصرف کننده نادیده گرفته شده است، لبنیات جزء از اقلام مشمول قیمت گذاری است اما این قیمت گذاری خارج از قیمت های تمام شده است و اولین مساله ای که در این تصمیم گیری دولتی فنا می شود کیفیت است. مسلما این نحوه قیمت گذاری به نفع تولیدکننده نیست چون توسعه دهنده کیفیت نیست. نمی گویم کیفیت ها بد است اما کیفیت مسیر رو به رشد را طی نمی کند.

از طرفی سرعت تورم از سرعت قدرت خرید مردم بیشتر است؛ مردم سبد خرید خود را کوچک می کنند، دولت هم پافشاری بر قیمت گذاری دارد و انگیزه تولیدکننده ای را که می خواهد در بازار سیال و رقابتی کار کند را می گیرد که هم تصمیمات دولت و هم قدرت خرید مردم در این روند تاثیرگذار است.

به نوعی امروز فعل صادرات آسان تر از فروختن در داخل است اما در کدام بازار! دو بازار بزرگ در اطراف ایران وجود دارد که هرچه تولید کنیم به فروش می رسد، افغانستان و عراق محصولات ما را به خوبی می پذیرند اما در کشورهای اوراسیا برای فروش مشکل وجود دارد اما اگر این بازارها از دست برود تکلیف محصول چه می شود چون در شرایط فعلی مصرف کننده داخلی را نیز از دست داده ایم.

*باز همان مشکل قدیمی کیفیت محصول ایرانی در بازارهای خارجی در کشورهایی مانند روسیه وجود دارد که موفق به فروش نمی شویم؟

-استانداردهای این کشورها را به راحتی نمی توانیم بگذرانیم، در روسیه و هم کشورهای اوراسیا این روند رخ می دهد. در کشورهایی مانند قطر به راحتی فروش داشتیم، اما این کشور کیفی ترین محصولات خارجی را وارد بازارهای خود کرد که قدرت رقابتی زیادی دارند و دولت هایشان نیز حمایت می کنند در حالی که محصول ایرانی این حمایت ها را ندارد. در بازار عراق و افغانستان نیز تغییراتی در حال رخ دادن است، در افغانستان هیچ زیر ساختی برای تولید وجود ندارد و هر محصولی به این کشور وارد شود به فروش می رسد اما هر کشوری هم حاضر نیست هر محصولی با هر درجه کیفیتی را به این کشور بفرستد اما محصول ایرانی در افغانستان اقبال دارد.

در عراق هم این مزیت وجود دارد اما عراق به سرعت مسیر توسعه را طی می کند، زیرساخت های خود را توسعه داده و هر محصولی که توان تولید دارد را تعرفه وضع کرده به همین دلیل برخی واحدهای تولیدی ایرانی در صنعت لبنیات در این کشور، سالن راه اندازی کرده و مستقیما در خاک عراق تولید می کنند.

*پس در عمل مصرف داخل برای صنایع لبنی مهم نیست؟

-نه اینکه این واحدها نخواهند بلکه واقعیت ها این اجازه را به صنایع نمی دهند که به بازار داخلی فکر کنند. الان به عراق فروختن آسان تر است.

*پیش بینی شما از آینده صنایع لبنی خودتان و کشور چگونه است؟

-قطعا آینده هم مسیر همین خواهد بود؛ واحدهای بیشتری ریزش خواهد کرد و واحدها در کنار هم قرار خواهند گرفت؛ در قالب یک برند قرار می گیرند و باهم تولید می کنند از سویی چون واحدهایی که ریزش می کنند کوچک هستند و سهم آنها را بزرگترها می گیرند از این رو موجب کاهش تولید و مصرف نمی شود.

*می توان امید داشت در سال آینده، کاهش قیمت دلار، ارزان تر شدن تولید و افزایش توان مصرف کننده را در پی داشته باشد؟

-از زاویه دولت و عوامل نظام سرمایه داری، برای حفظ بازار باید کارهایی صورت گیرد، اگر به مصرف کننده داخلی توجه نکنیم نمی شود شرایط بازار را کنترل کرد. نمی توان 80 میلیون مصرف کننده را نادیده گرفت و حتما باید کارهایی صورت گیرد.

*به صورت مشخص باید سیاست های دولت و شما به عنوان تولیدکننده برای افزایش مصرف داخلی چه باشد؟

-بسیاری از مدیران امروز را می بینند اما با روزی مواجه می شویم که بازارهایی را که نام بردم از دست داده ایم و در داخل هم مردمی نداریم که از ما خرید کنند. مردم بدبین شده اند و تولیدکننده را افرادی می بینند که قیمت را بالا می برند و از کیفیت کم می کنند یعنی مردم به صورت واقعی از ما قهر کرده اند. برای این بازار اندک هم فکری نکرده ایم، من در این بخش برنامه دارم؛ در این بخش دولت باید یارانه ها را به صورت هدفمند در اختیار بخشی قرار دهد که توان خرید ندارد. بخشی از این یارانه ها باید به افزایش قدرت خرید مردم منتهی شود و بخش دیگر بازار به صورت رقابتی آزاد گذاشته شود. امروز شیر و پنیر از سفره ایرانی ها حذف می شود و قدرت خرید طبقه متوسط هر روز پایین می رود. لبنیات شاخص سلامت است و نمی توان از سفره مردم حذف کرد.

*پس می گویید تغییر سیاست های دولتی در این حوزه باید صورت گیرد؟

-دولت هم در کیفیت هم در قیمت نظر دارد، باید از یکی بگذرد، با این کار عملا سبد خرید مردم را کوچکتر می کند، اینکه چطور یارانه را هدفمند می کنیم مهم است. این دخالت های دولت  به ضرر مصرف کننده و تولیدکننده است در حالی که یارانه زیادی هم پرداخت می شود.

*و در آخر اینکه در چه شرایطی وضعیت صنعت لبنی در سال های آینده بهتر خواهد شد به هر حال وضعیت واحد تولیدی شما هم متاثر از سیاست های دولتی است؟

-همان طور که گفتم دولت باید از یکی از خواسته هایش دست بکشد، یا کیفیت را به واحد تولیدی بسپارد یا قیمت. از طرفی یارانه ها باید به شدت هدفمند شوند. امروز در همه دنیا یارانه پرداخت می شود اما اینکه به چه کسی و به چه هدفی مهم است. امروز یارانه تاثیری در مصرف بازار داخلی ندارد اما رقم زیادی توزیع می شود که باید اثرگذار باشد. لبنیات را مانند روغن و شکر نمی توان از سبد غذایی مردم حذف کرد و یا به بازار رقابتی سپرد. بیشتر به هدفمندشدن یارانه ها و اینکه این یارانه چطور  و با چه سازوکاری سهم خود را در بازار داخلی نشان دهد باید فکر کنیم. اینکه امروز دولت  در ارزش افزوده ای که از تولیدکننده و مصرف کننده می گیرد برایش چه برنامه ای داشته باشد و چه بخواهد مهم است. می تواند با افزایش قیمت محصولات مضر سلامت، این ارزش افزوده اضافه شده را به بخش هایی مانند لبنیات که برای سفره غذایی اهمیت دارد اختصاص دهد و مسائلی از این دست که به تنظیم بازار و مصرف داخلی منتهی شود.