جایگاه سازی ، تغییر بازی تبلیغات در زمان حاضر است

نگاهی به شرکت ها و بنگاه های  اقتصادی کشورمان این نکته را در ذهن تداعی می کند که چرا بنگاه ها و شرکت های تولیدی با توجه به ظاهر پر زرق و برق ، آبستن مشکلات فروش شده اند و نمی توانند ادامه حیات دهند . در این مطلب قصد بر آنست که به کالبد […]

نگاهی به شرکت ها و بنگاه های  اقتصادی کشورمان این نکته را در ذهن تداعی می کند که چرا بنگاه ها و شرکت های تولیدی با توجه به ظاهر پر زرق و برق ، آبستن مشکلات فروش شده اند و نمی توانند ادامه حیات دهند . در این مطلب قصد بر آنست که به کالبد شکافی معضلات و مشکلات این دسته از بنگاه ها پرداخته و یکی از علل مشکلات را تحلیل نماییم .

Positioning یا جایگاه سازی رویکرد جدید نسبت به ارتباطات می باشد که می تواند با یک محصول ، یک کالا ، یک شرکت و حتی خود شما آغاز شود . اما جایگاه سازی مفهومی نیست که روی محصول یا خدمت صورت گیرد . جایگاه سازی مجموعه فعالیت هایی است که روی ذهن مشتری فعلی یا مشتری احتمالی صورت می گیرد .

امروزه ارتباطات در شرکت ها و بنگاه های اقتصادی به خودی خود یکی از مشکلات محسوب می شود چرا که با ضعف در آن مواجه هستند و در کسب و کار خود کارشناسانه به آن نمی نگرند و یا ترس از ارتباطات موثر دارند . در بین روش های مختلف جایگاه سازی ارتباطات مفهومی است که ماهیت تبلیغات را تغییر می دهد . مفهومی بی نهایت ساده که افراد به سختی قدرت آن را درک می کنند . مفهوم جایگاه سازی در کسب و کار تجاری به قدری مهم است که عصر جایگاه سازی را آغاز کرده اند و در اینخصوص سمینار و همایش های بین المللی زیادی در دنیا برگزار می کنند . در جایگاه سازی امروزه صفت های برتر را به جای صفت های برترین به کار می برند ، به طور مثال پیام بازرگانی رادیویی سانکا می گوید : ( ما سومین فروشنده در آمریکا هستیم ) از صفت سومین استفاده شده است و کلمه های نظیر نخستین – اولین – بهترین به کار نرفته است .

مفهوم جایگاه سازی به دلیل خلاقیتی که به همراه دارد به موضوع با اهمیتی در تجارت تبدیل شده است ، خلاق بودن و تلاش برای بوجود آوردن آنچه پیش تر در ذهن وجود نداشته اگر نگوییم غیرممکن شده است روز به روز مشکل تر می شود . ما در جایگاه سازی به دنبال این هستیم که ارتباطی میان آنچه در ذهن مشتری وجود دارد با خودمان ایجاد کنیم . ارتباطات نیز همچون معماری است که در آن کمترین ، بیشترین اثر را می گذارد . به عبارتی سهم ارتباطی همچون دشمنی مانع از تاثیر هر چه بیشتر پیام می شود . معمولا افراد یا بنگاه های اقتصادی که برای فعالیت هایشان به ارتباطات وابسته اند از ضرورت ساده انگاری در سازمان خود باخبر شده اند و وقتی در مورد برتری های یک کالا و یا خدمت به برقراری ارتباط می پردازند بایستی مسایل را درونی کنند . متاسفانه شرکت هایی که توقف تولید و یا فروش می زنند این مفهوم تجاری را نادیده می گیرند و منتظر تجویز دارویی می مانند که به خودی خود بدون ویزیت ، بیمارشان را مداوا کنند .